#شعر در این بِساط به جز شربت شهادت نیست می‌ای که تلخی مرگ از گلو تَواند شست (می: شراب.) از: صائب تبریزی. خوشا به حال شهدای این ایّام #اغتشاشات هم! #شهادت @ghatreghatre

#نکته #شهادت، خوب‌مردن است؛ نه زودمردن. 🔗 عضویّت کانال 🌷

#فیلم_کوتاه بابای من می‌شی؟! #شهادت 🔗 عضویّت کانال 🌷

#فیلم_کوتاه از آخر مجلس... بنده به قربان گریۀ مقام معظّم رهبری ـ‌ دامت برکاته الوافرة. ـ که حدود ۴۵ دقیقه با تماشای گریۀ ایشان گریستم! #شهادت 🔗 عضویّت کانال 🌷

#شعر مرگ‌های کوچکی دارند مردم، دوست دارم مرگ من، مثل شهادت، مرگِ بی‌مانند باشد مرگ؛ ای سقّای انسان در عطش‌سار اسارت! بیش از این مگذار روح تشنه‌ام در بند باشد از: مرتضی امیری اسفندقه. 🌷 خوش به حال شهید دیروز حرم مطهّر شاهچراغ ـ علیه السّلام. ـ که نقل شده آرزوی شهادت داشته است! خدایا! مرگ ما را شهادتِ برای خودت و در راه خودت مقرّر بفرما. #شهادت 🔗 عضویّت کانال 🌷

#تصویر چه رتبه‌برترهایی که برای دین و میهن به شهادت رَسیدند! این روزها که بحث کنکور و رتبه، داغ است، از شهید ‎احمدرضا احدی یاد کنیم که رتبۀ یک ‎کنکور سال ۱۳۶۴ بود! #شهادت 🔗 عضویّت کانال 🌷

#شعر ی بسیارزیبا دربارۀ شهدای نازنین و خانواده‌های عزیزشان: این سو هزار سلسلهْ لیلا بود، آن سو هزار قافلهْ مجنون بود این سو هزار نرگس بی‌تاب و آن سو هزار لالۀ گلگون بود این سو هزار چشمِ به در مانده، هر دم در انتظار خبر مانده آن سو هزار نامۀ ناخوانده، پیچیده در تلاطم کارون بود خون تو ریخت روی تن خاک و، یک قسمتش گلاب و یکی گل شد لیلای در هوای تو جامانده، یک چشمْ اشک و چشم دگر خون بود هر روز رو به قاب تماشایت یا در هوای آبی رؤیایت آرامش عمیق نگاهش را دریا ولی به چشم تو مدیون بود پر می‌کَشیدی از دل مُشتی خاک، پر می‌زدند هم‌سفرت افلاک دنیا در این نمایش زیبایی از بال‌های باز تو ممنون بود می‌رفتی از کویر و، هزار آهو با دام چشم‌های تو می‌رفتند می‌رفتی و قبیلۀ لیلاها سرتابه‌سر، جزیرۀ مجنون بود! از: بهجت فروغی مقدّم. #شهادت 🔗 عضویّت کانال 🌷

#نکته در #تصویر #شهادت @ghatreghatre 🌷

🕯🖤 🕯🖤 🕯🖤 درباره "امام هادی" علیه السلام 〰〰〰〰〰〰 روستا زاده 🕯🛖 امام هادی در روستایی نزدیک مدینه به نام «صَریا» به دنیا آمدند. این روستا در زمان امام کاظم علیه السلام و توسط ایشان بنا شده بود. 📚الإرشاد للمفید؛ ج‏۲؛ ص۲۹۷ ♣️♣️♣️ القاب شنیده نشده 🕯🤔 ایشان به جز هادی، القاب دیگری هم داشتند مثل «نجیب»، «فقیه»، «مرتضی» و... جالب است بدانید یکی از القاب ایشان «متوکل» بوده است ولی خود ایشان به دوستانشان میگفتند این لقب را برای من به کار نبرید چون این لقب حاکم عباسی است. 📚مسند الإمام الهادي؛ ص۱۶ ♣️♣️♣️ امام هادی چه شکلی بودند؟ 🕯☀️ دربارۀ ویژگی های ظاهری ایشان چنین نقل شده: آن حضرت متوسط القامة بود و روى مبارکش سرخ و سفید بود (بعضی میگویند گندمگون). چشمان درشت و ابروانی گشاده داشت. هر کس به روی مبارکش نگاه میکرد، غمش زائل میشد. چهره شان ابهت خاصی داشت به گونه ای که وقتی دشمنان به او میرسیدند، مجبور به تملق گویی از ایشان میشدند. پیوسته لب مبارکش در تبسّم و ذکر خدا بود و در راه رفتن گام‏ها را کوچک بر می داشت. 📚منتهی الآمال؛ ج ۲؛ ص ۵۹۹ ♣️♣️♣️ ساعت ایرانی امام هادی 🕯🇮🇷 روزی امام هادی به یکی از یاران ایرانی‌شان (علی بن مهزیار) نامه‌ای نوشتند و فرمودند: برای من ساعتی از اهواز تهیه کن و بیاور. گویا این ساعت، از نوع ساعت شنی بوده است. 📚بصائر الدرجات؛ ج‏۱ ؛ ص۳۳۷ ♣️♣️♣️ فارسی صحبت کردن امام هادی 🕯🇮🇷 بسیار پیش میآمد که ایشان با یاران ایرانی‌شان به زبان فارسی صحبت میکردند. مثلا در یک مورد وقتی شخصی از ایران به دیدار ایشان رسید، حضرت به او فرمودند: «بارخدایا چون؟!» (یعنی چطوری؟!) و وقتی میخواست نزد حضرت بنشیند، به او گفتند: «در ببند» (یعنی در اتاق را ببند). 📚بصائر الدرجات؛ ج‏۱ ؛ ص۳۳۷ ♣️♣️♣️ خانه امام هادی چه شکلی بود؟ 🕯🏡 امام هادی خانه شان را از یک مرد مسیحی خریده بودند. میگویند این خانه در نهایت بزرگی و زیبایی بود. به گونه ای که بعضی افراد که به خانه ایشان رفت و آمد داشتند، میگفتند: انگار آنجا بهشت است. بعد از شهادت، امام هادی در همین خانه دفن شدند. هر چند گویا اوایلی که به سامراء رفتند خانه محقرانه ای داشتند. 📚مآثر الكبراء؛ ج۱؛ ص۳۱۵ ♣️♣️♣️ گریه در مدرسه🕯😭 ایشان مجبور بودند برای مخفی ماندن، مانند سایر بچه ها به مدرسه بروند. روزی ایشان مشغول خواندن مشق‌هایشان برای معلم بودند که شروع به گریه کردن کردند، وقتی علت را جویا شدند، فرمودند الان پدرم از دنیا رفت... 📚بحار الأنوار؛ ج‏۵۰ ؛ ص۲ ♣️♣️♣️ #جهاد_تبیین #امام_هادی #الگو #شهادت 📜 @tabeentarikh

#حدیث در #تصویر آیا می‌خواهید بدون شهادت به پاداش آن برَسید؛ آن هم پاداش هزار شهید؟! #صبر، #شهادت @ghatreghatre 🌷