eitaa logo
خانم تحلیل گر
201 دنبال‌کننده
712 عکس
482 ویدیو
0 فایل
احوالات، اندک تحلیل ها و نوشته های من «هنر آن است که بمیری پیش از آنکه بمیرانندت! مبدا و منشا حیات آنانند که چنین مرده اند!» #غزاله_شعبانی_سرخنی ارتباط با ادمین: @teb360_ir یک مهندس عاشق فرهنگ و هنر
مشاهده در ایتا
دانلود
💢جنگ‌روانی، فرمول تکراری با اسم رمز متفاوت 🔺فرمول تولید آشوب در جنگ روانی علیه ایران قوی تقریبا لو رفته است. اینکه جرقه اتفاقات چگونه زده می‌شود و چه فرایندی را طی می‌کند و چگونه به ثمر می‌نشیند را از ۷۸ تا ۸۸ و ۹۸ و ۱۴۰۱ و امروز در ماجرای ایذه بصورت تکراری شاهد هستیم. 1️⃣ : این جماعت برای ایجاد انگیزه و تولید بهانه و تمرکزبخشی، شخص، موضوع یا ماجرایی را در گذشته یا حال و یا آینده برجسته و تکرار می‌کنند تا تبدیل به یک اسطوره و در واقع یک رمزعملیاتی شود‌. 2️⃣ : در ایستگاه دوم از طریق پیج‌ها و شبکه‌های ظاهرا متفاوت داخلی و خارجی، تولید محتوای متراکم و انبوهی را استارت می‌زنند. خلق فضای انباشته با اسم رمز اسطوره، در واقع اتمسفر ذهنی و مجازی تحریک آمیز و هیجانی را تولید می‌کند و موقعیت را مستعد اتفاقات غلیظ‌تری می‌سازد. 3️⃣ : در ایستگاه سوم و متاثر از فضای هیجانی در یک موقعیت خاص و کوچک، جرقه احساسات انباشته را با یک اتفاق ویژه مثل کشتن مصنوعی یا انتحاری تبدیل به شعله می‌کنند. طول موج ماجرا از این ایستگاه هم افزایش پیدا می‌کند و خط تعلیق و کشش جدیدی را رقم می‌زند. 4️⃣ : حال که احساسات و هیجان به نقطه جوش رسیده و عده ای داغدار شده‌اند، موقعیت روایت سازی از ماجرا آغاز شده‌ است. پای تقطیع و وارونه‌نمایی و حرکت از پله دوم و متهم کردن نظام و بازنمایی معکوس جلاد و شهید به میان می‌آید. 5️⃣ : گام بعدی این است که توسط شبکه‌های هماهنگ رسانه‌ای و سلبریتی های جیره‌خوار و سرویس‌های اطلاعاتی بتوانند این وضعیت را تعمیم بخشیده و به مساله سراسری تبدیل کنند. از ایذه به اصفهان و بعد تهران و شیراز و... 6️⃣ : اگر در مرحله قبلی به نتیجه رسیدند، استارت عملیات خونین تری را می‌زنند که کف خیابان را برای شهروندان ناامن کرده و با ایجاد آشوب‌های پراکنده و درصورت همراهی بخشی فریب خورده بصورت متراکم و هماهنگ، کشور را به یک سکته اجتماعی و فلج سیستمی مبتلا کنند. ⏺ ماجرای ایذه و کیان پیرفلک نیز با سوءاستفاده از معصومیت کودکانه و به بهانه تولد او و خاطره بازی از چند روز پیش توسط اعضای خانواده با پوشش برخی رسانه‌های معاند نیز همراه شد که به اتفاق اخیر ختم گردید. ▶️ آنطور که از مانیتورینگ شبکه‌های بیگانه پیداست، اتصال و شبیه‌سازی کیان پیرفلک به مهساامینی و تولید کانال انحرافی برای جامعه و چه بسا احیای آشوب‌ها برای بهره بردن در میدان سیاسی و بازار اقتصادی است که سرعت پیشرفت ایران در زمینه صنعت و امنیت را مهار و متوقف کنند. @ghazaleh_shabani
🔸دروغ‌های الهام‌بخش: پشت پردۀ اقتصاد جديد اينفلوئنسری 📍وسوسه‌های جذاب اینفلوئنسری هر روز جوانان بیشتری را به خود جذب می‌کند، اما ثروت موعود معمولاً نصیب آدم‌های دیگری می‌شود 🔸در قرن اخیر، احزاب سیاسی و برندها هزینۀ بسیار زیادی کرده‌اند تا توجه ما را به خود جلب کنند و بر تصمیم‌هایمان اثر بگذارند. اما این روزها، دستۀ جدیدی از شیادان اختیار توجه ما را در دست گرفته‌اند. که هزاران یا حتی میلیون‌ها دنبال‌کننده دارند اجتماعی خود را به بیلبوردهای تبلیغاتی زنده یا شهر فرنگی تبدیل می‌کنند که افراد باید برای دیدنشان اشتراک بخرند، و به این طریق از دنبال‌کنندگان خود کسب درآمد می‌کنند. این شبه‌حرفه تا همین ده سال پیش تقریباً وجود نداشت، اما حالا کایلی جنر، که پردرآمدترین اینفلوئنسر است، می‌تواند فقط با گذاشتن یک پست در اینستاگرام ۲/۱ میلیون دلار درآمد کسب کند. 🔹 انگیزۀ سودآوری را وارد زندگی‌های اجتماعی‌مان کرده‌اند و بر رفتارهایمان تأثیر عمیقی گذاشته‌اند. درست از وقتی که دانشگاه را ترک کردم، همۀ آن وعده و وعیدهای اقتصادی که به نسل هزارۀ طبقۀ متوسط داده بودند دود شده و به هوا رفته است. در سال ۲۰۰۸، من دانشجوی کارشناسی اقتصاد بودم و تازه داشتم یاد می‌گرفتم که رونق و رکود اقتصادی چطور از بین می‌روند. اما همه‌مان می‌دانیم که کمی بعد چه اتفاقی افتاد: اقتصاد جهانی سقوط کرد. نقشه‌هایی که برای کارشناسی ارشد کشیده بودم جلوی چشمم رنگ باخت و دهۀ بعد مطابق وعده‌هایی که در دهۀ قبلش داده شده بود پیش نرفت. وقتی دستمزدها کاهش یافت و فرصت‌های شغلی کم شد، مخارج مصرف‌کنندگان بالا رفت و بدهی‌های شخصی سر به فلک گذاشت. و این تازه قبل از آن بود که کووید-۱۹ از راه برسد و پول درآوردن از خانه به تنها راه ممکن بدل شود. در چنین اوضاع و احوالی است که «اینفلوئنسربودن» حرفۀ پذیرفتنی و موفقی به نظر می‌رسد، حرفه‌ای که سبک زندگی تجملیِ بالقوه‌ای مهیا می‌کند و میزان درآمدش کمتر در جایی ثبت می‌شود. همین که دستتان بیاید چطور باید توجه آدم‌ها را به خودتان جلب کنید، هم محصول هستید و هم فروشنده، و می‌توانید از خودتان کسب درآمد کنید. @ghazaleh_shabani
قوی بودن به این معنا نیست که باید در یک زد و خورد مبارزه کنید... قدرت واقعی یعنی آنقدر عاقل و بالغ شده باشید که از کنار حرفهای پوچ و غیر منطقی آدم های مزاحم و آشوبگر با بی توجهی و بی محلی رد شوید و به هدفتان بیندیشید. @ghazaleh_shabani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چیه این دلِ آدمیزاد حاضر نیست واسه یکی یه قدم برداره ولی واسه یکی دیگه حاضره بدو بدو بره! @ghazaleh_shabani
🔰شش حسی که احتمالاً نمی‌دونستید اسماشون چی هست ledsome : حس تنهایی توی جمع و حس می‌کنید متعلق به هیچ گروهی نیستید و چقدر با بقیه متفاوتید. pluviophile : به حس عاشق بارون بودن و حس و حال خوبی که توی روزای بارونی داری گفته می‌شه. Ironsick : به حس بدی که بعد غرق شدن توی تکنولوژی و فناوری مدرن بهمون دست می‌ده و دلمون می‌خواد به زندگی ساده در دل طبیعت بریم. Echtesia : حسی که فکر می‌کنی بعضی اتفاقات برات تازه رخ داده در حالی که سال ها ازش می‌گذره ولی برای تو تازست. Endzoned : وقتی به ارزوت می‌رسی در حالی که دیگه آرزوت نیست و برات ذوقی نداره. Exulansis : تمایل به حرف نزدن راجع به احساساتتون چون می‌دونید بقیه هیچ وقت توانایی درکش رو ندارن. @ghazaleh_shabani
گاهی معجزه، همون آدمای خوش قلبی هستن که به طور اتفاقی تو مسیر زندگیمون قرار میگیرن @ghazaleh_shabani
انسان آن گاه به کمال می رسد که بداند او چیزی نیست، مگر ذره ای که همه‌یِ هستی را در دلِ کوچکِ خود دارد...🌱 @ghazaleh_shabani
نبود دو چیز در سیستم آموزشی کشور خیلی مشهوده؛ اولی سیستم دومی آموزش @ghazaleh_shabani
آیدای عزیز من هرچه بیشتر می‌بینمت، احتیاجم به دیدنت بیشتر می‌شود. دیروز چند لحظه‌ی کوتاه بیشتر ندیدمت. تمام سرشب، تنها و بی‌هدف در خیابان‌های تاریک و خلوت این اطراف راه رفتم و به تو فکر کردم. شاید اگر بیرون نمی‌رفتم، می‌توانستم دفعات بیشتری ببینمت، ولی چون به‌ات گفتم که بروی بخوابی و قبول نکردی، ناچار رنج ندیدن تو را به خودم هموار کردم و از خانه بیرون رفتم که بروی استراحت کنی. فکر نمی‌کنی اگر مریض بشوی و بیفتی، با این وضعی که داریم چه خواهد شد؟ @ghazaleh_shabani
یه آدم که از کنارت رد میشه صرفا یه آدم نیست. یه داستانه. می‌دونی؟ یعنی وسط پیاده رو صدتا داستان رد میشه از بغل دستت. صدتا تجربه. شاید اگه اینجوری به آدما نگاه کنین تحمل رفتاراشون براتون آسونتر بشه @ghazaleh_shabani