eitaa logo
قصـه دلبری
208 دنبال‌کننده
1هزار عکس
568 ویدیو
14 فایل
"بسم‌حبیب دلها" ما زنده به آنیم که آرام نگیریم؛ به یاد سردار، به یاد عمار..! ۱۳۹۹_۱۴۰۳🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
. السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه @ghesseyedelbari
master . sofre.mp3
12.64M
نماهنگ | سفره ی عشق بامداحی: حاج مهدی رسولی ویژه ایام (سلام‌الله‌علیها) شاعر: حاج محسن عربخالقی [ @mahdirasuli_ir ] [ @sarallah_zanjan ]
●بسم حبیب● • آتش ز نوایش به دلم افروزد این خانه عزاخانه شود بار دگر هر گاه نگاه خود به در می دوزد ... ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺯﻫﺮﺍ (ﺱ) ﺗﺴﻠﯿﺖ ﺑﺎﺩ ❤️ (س) 🖤 @ghesseyedelbari
هدایت شده از حاج عمار
قدم های مبارک شهید محمد خانی در دسته عزای روز شهادت @shahidmohammadkhani
امروز ظهر کجا داری گریه میکنی.... 😭😭
سلام بزرگواران محفل قصه دلبری عرض ادب خدمت تمامی شما خادمین شهدا به ویژه ارادتمند به روزی مون شده که با یاری شما عزیزان یه چالش معنوی راه بندازیم☺️ به نام . هر کس از شما بهترین خاطره از شهید حاج عمار از نظر خود برای ما بفرستد تا در کانال نشر بدیم و به دلامون با نور و صفای شهید حاج عمار جلا بدیم... منتظرتون هستیم🌹 بفرمایید...🌱 راه ارتباطی کانال 💕👇 @ghesseye_delbari
●بسم حبیب● • محمدحسین کلا آدم شوخی بود ولی همیشه حدود رو رعایت میکرد. همشیه به من از سر شوخی و رفاقت میگفت ؛ باقالی😅❤️ • 🌹 💕 @ghesseyedelbari
●بسم حبیب● • زود باب رفاقت را باز می‌کرد،با شوخی و مسخره بازی. پاتوق می کرد و بعد یکدفعه دست‌یک‌ روحانی را می‌گرفت می‌آورد وسط. از برخورد و کارهایش خوشم می‌آمد. سال آخر دانشگاه بند و بساط و چمدانم را بردم خانه شان به قول خودش گفتم:(( من هم بازی)). اصلا بروی ما نیاوردند که دانگ کرایه بده. اصلا برایش پول مطرح نبود. یک کارت بانکی داشت که همه رمزش را می‌دانستند. تو کار فرهنگی تا وقتی داشت،خرج می‌کرد‌ . می‌گفت که بچه‌ها بخورند. خودش هم خوش خوراک بود. یعنی ناهار و شام که حتما می بایست به راه باشد، آن هم پختنی. بنده شکم نبود می خواست اینطوری جمع رونق پیدا کند. محرم ها می گفت: که عدسی بخوریم تا اشک چشممان زیاد شود. گوشت بخوریم تا جان داشته باشیم سینه بزنیم. سفره می‌انداخت حتماً‌میبایست سس سر سفره باشد،آب میوه هم همینطور . پولش که تمام می شد خیلی خوشگل و با ادب می فهماند که من دیگر پول ندارم. توی خوابگاه، اتاق ما بهترین اتاق بود به نسبت به بقیه،هم مادی هم معنوی ونظافت و غذا پختن و رعایت حلال و حرام. یک کاغذ روی دیوار داشتیم که حساب کتاب ها را می نوشتیم. فلانی اینقدر بدهکار است. بعد می‌گفتیم : ((نده،حلال!)) محمد حسین دوست نداشت حساب کشی شود. در بحث کمک کردن و نظافت و ظرف شستن همیشه پیشقدم بود. مدیریت می کرد که یک نفر جور همه را نکشد. برشی از کتاب ❤️ • @ghesseyedelbari
. السلام علیک یا عین الله فی خلقه❤️ (‌عج‌) @ghesseyedelbari