●بسم حبیب●
•
زود باب رفاقت را باز میکرد،با شوخی و مسخره بازی.
پاتوق می کرد و بعد یکدفعه دستیک روحانی را میگرفت میآورد وسط.
از برخورد و کارهایش خوشم میآمد.
سال آخر دانشگاه بند و بساط و چمدانم را بردم خانه شان به قول خودش گفتم:(( من هم بازی)).
اصلا بروی ما نیاوردند که دانگ کرایه بده.
اصلا برایش پول مطرح نبود.
یک کارت بانکی داشت که همه رمزش را میدانستند.
تو کار فرهنگی تا وقتی داشت،خرج میکرد . میگفت که بچهها بخورند.
خودش هم خوش خوراک بود. یعنی ناهار و شام که حتما می بایست به راه باشد، آن هم پختنی. بنده شکم نبود می خواست اینطوری جمع رونق پیدا کند.
محرم ها می گفت: که عدسی بخوریم تا اشک چشممان زیاد شود.
گوشت بخوریم تا جان داشته باشیم سینه بزنیم.
سفره میانداخت حتماًمیبایست سس سر سفره باشد،آب میوه هم همینطور .
پولش که تمام می شد خیلی خوشگل و با ادب می فهماند که من دیگر پول ندارم.
توی خوابگاه، اتاق ما بهترین اتاق بود به نسبت به بقیه،هم مادی هم معنوی ونظافت و غذا پختن و رعایت حلال و حرام.
یک کاغذ روی دیوار داشتیم که حساب کتاب ها را می نوشتیم. فلانی اینقدر بدهکار است.
بعد میگفتیم : ((نده،حلال!))
محمد حسین دوست نداشت حساب کشی شود.
در بحث کمک کردن و نظافت و ظرف شستن همیشه پیشقدم بود. مدیریت می کرد که یک نفر جور همه را نکشد.
برشی از کتاب #عمارحلب❤️
•
@ghesseyedelbari
5.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴بیست رمضان سالروز آزادسازی شهر فلوجه ی عراق است
عراقی ها خوب می دانند که بایست از چه کسی قدردان باشند.
شهید المهندس و شهید قاسم سلیمانی درکنار هادی العامری و شیخ اکرم الکعبی و قیس الخزعلی توانستند با مشارکت فرماندهان ارتش عراق استان الانبار و مرکز این استان فلوجه را پاکسازی کنند
تاریخ هرگز رشادت های مردان میدان را فراموش نمی کند
#فلوجه
#حاج_قاسم
#حاج_عمار
#شهید_مهدی_المهندس
#عراق
#داعش
#سوریه
#عمارحلب
#قصهدلبری