💢ظرفیّتها ومحرومِیتهای #کهگیلویه_بزرگ
سرزمینی زیبا و کوهستانی که در دل دشتها و کوههای بلند کهگیلویه وبویراحمد، قرار گرفته است
درآستانهی قرن بیست ویکم وهزارهی سوم میلادی در روستاهای تابعه کهگیلویه, چندین باب مدرسه سنگی و یا کانکسی وجود دارد
اما اینجا در سایه سنگینِ محرومیتهای گوناگون، همچون گوهری مدفون و درخششی خاموش دارد
محرومیتهای آموزشی، اجتماعی و اقتصادی، چون زنجیری بر پای مردمان این دیار بسته شده و مسیر رشد و شکوفایی آنان را بهسختی محدود کرده است.
در این شهرستان، #مدارس_فرسوده و کمبود معلمان مجرّب ؛ دانش را پیش از جوانهزدن به خشکی میکشاند.
دانشآموزانِ کهگیلویه، که در دلشان آرزوهای بزرگی میپرورانند در کلاسهای سرد و بینور روستاهای دورافتاده با کمترین امکانات، برای آیندهای روشن تلاش میکنند.
نبود دانشگاهها و مراکز آموزشی پیشرفته، بسیاری از جوانان را از ادامه تحصیل محروم کرده و مسیرشان را به شهرهای دور و ناآشنا میکشاند (در منطقهای که غالباً مراکز دانشگاهی شهریههای نجومی میگیرند _دولتی نیستند).
#محرومیت_آموزشی در کهگیلویه بزرگ، نالهای خاموش است که در کوهستانهای ساکت و درههای بیپایان این دیار ،پژواک میشود. اینجا، کلاسهای درس، غبارآلود و بیرمقاند، گویی قصههای ناگفتهای از کودکانی را بر دوش میکشند که با نگاهی خیره و معصوم، در انتظار روزیاند که دست سرنوشت گره از بختشان بگشاید.
نیمکتهای سرد و شکسته، گواه رویاهایی است که پیش از جوانهزدن در خاک محرومیت خفه شدهاند.
در این خاک، دختران روستایی با دلهای کوچک و آرزوهایی به وسعت آسمان به پنجرههای بسته کلاسهای ندیده خیره میشوند.
آنها در اندوهی کهنه و نجیبانه، آرزوی تحصیل را همچون گوهری گرانبها در قلبشان پنهان میکنند
آرزویی که زیر بار سنّت و فقر، آهسته فرو میریزد و به خوابی ابدی فرو میرود. اینجا، شوق آموختن در خاموشیِ فراموشی گم میشود
هر رویا چون برگ خشکی در باد پراکنده میگردد.
معلمان این دیار با چشمانی خسته و دلهایی سرشار از عشق و اندوه در کلاسهای نیمهروشن و بدون کتاب، #بذر_دانش میکارند
بذرهایی که در زمین خشکیدهی کمبود و بیمهری، هرگز به بار نمینشینند.
هر نگاه معصوم دانشآموزان، گویی پرسشی بیپاسخ است سؤالی که چون بغضی در دلِ معلم گره میخورد:
«آیا روزی، طلوع دانایی بر این خاک خواهد تابید؟»
کهگیلویه بزرگ، این دیار مهگرفته و خاموش، چون کوهی صبور در برابر وزش #بادهای_تند_محرومیت ایستاده است.
مردمانش با دستانی از رنج پینهبسته در انتظار آنند که نسیمی از سرزمینهای دور، عطر دانایی و پیشرفت را بر دشتهایشان بپاشد.
اینجا، زخمهای عمیق محرومیت در دل هر کلاس و هر خانه حک شده است
زخمی که با هر بار تماشای رؤیاهای خاموش کودکان به دل خاک نفوذ میکند و ریشههای امید را آرامآرام میخشکاند.
در نهایت، کهگیلویه در حصار این محرومیتها و کمبودها
چون جنگلی خفته در مه، نیازمند دستی است که آن را از این گرداب بیرون بکشد وفرصتهای تازهای برای رشد و پیشرفت فراهم آورد.
مردمان این دیار با دلهایی پر از امید و عزم راسخ در آرزوی روزی هستند که این بندهای محرومیت گشوده شود
امیداست کهگیلویه بزرگ ، چنان که شایستهاش است، بدرخشد.
👈در عجبم چرا همه دیگر مناطق کمبرخوردار کشور را بر میگزینند؟ کاش یک مدرسهساز میآمد و مدارس فرسوده را تعمیر و مدارس سنگی و کانکسی را از نزدیک در روستاهای کهگیلویه نظیر مناطقِ دشمنزیاری، بهمئی، طیبی، زیلایی و... ، میدید تا بِنگَرَد در غربِ کشور (سلسله جبال زاگرس غربی)چه خبر است؟
👈نکته: هرچند مدیریت محترم تجهیز ونوسازیِ مدارس در استان، عملگرا بوده؛ اما هنوزم فضاهای فیزیکی و ساختارهای آموزشی در کهگیلویه، تشنهی پیشرفت و آبادانیست.
ودیگرهیچ.
#ققنوس_آتشین
🌐 @ghoghnuos13
─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─