eitaa logo
فتـــح قلّه‌ها بسوی ظهور
1.1هزار دنبال‌کننده
801 عکس
423 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 مدیریت خاموشی؛ دو رویکرد متناقض 👈رویکرد اول: وقتی ما از مدیریت خاموشی‌ها صحبت می‌کنیم دو اقدام را مدنظر داریم: ١. حداقل‌سازی ساعات خاموشی همراه با اعلام برنامه خاموشی به عنوان راهکار موقت و کوتاه‌مدت. ٢. افزایش ظرفیت تولید برق با اقداماتی نظیر ساخت نیروگاه‌های جدید یا افزایش ظرفیت نیروگاه‌های موجود، به‌روزسازی تجهیزات فنی تولید و انتقال برق و حداقل‌سازی اتلاف و هدررفت برق در شبکه تولید و توزیع، تنوع‌بخشی منابع تولید برق و استفاده از فناوری‌های جدید و... به عنوان راهکاری میان‌مدت یا بلندمدت. طبیعتاً در راهکارهای ما حرفی از افزایش قیمت و گرانسازی جهت مردم نیست، گرچه آگاه‌سازی مردم و راهکارهای فرهنگی برای این هدف را لازم می‌دانیم. در این رویکرد نتیجه ، رفع و حل اصل مشکل خاموشی و پاسخ به همه نیاز مصرفی برق همراه با نفی مصرف مسرفانه و غیرمعمول است که در بند۶ اصل۴٣قانون اساسی بر آن تأکید شده است. 👈رویکرد دوم: مدیریت خاموشی با گرفتن قدرت مصرف مردم بخاطر هزینۀ بالای برق و عدم توان پرداخت هزینه آن است. گرچه حامیان این رویکرد از نیروگاه‌سازی نیز صحبت می‌کنند اما راهکار اصلی و تأکید آن‌ها با ادبیات‌های مختلف حول گران‌سازی برق است. این رویکرد، به اصل مسأله خاموشی پاسخ نمی‌دهد بلکه صرفاً صورت مسأله آن را پاک می‌کند. در این رویکرد خاموشی‌ها که ناشی از ناکافی بودن زیرساخت‌ها و میزان تولید برق بوده و به‌صورت غیراختیاری و از سوی دولت انجام می‌شده جایش را به خاموشی اختیاری که توسط خود مردم اجرا می‌شود و ناشی از عدم توان پرداخت هزینه‌های مصرف برق است، می‌دهد و با کاهش شدید میزان مصرف معمول و طبیعی برق، دیگر کمبود برقی رخ نمی‌دهد که نیاز به توسعه زیرساخت‌های آن باشد. در حقیقت این الگوی مصرف جدید خانوارها ناشی از یک رفتار مصرفی صحیح و بهینه همراه با بهره‌وری بالای لوازم برقی نیست بلکه ناشی از ناتوانی مالی در پرداخت هزینه‌هاست. ✔ پس در این رویکرد خاموشی رفع نمی‌شود بلکه جهت آن از دولت به مردم تغییر می‌کند و بدین ترتیب آمارها با خوشحالی کاهش یا صفرشدن خاموشی دولتی را ثبت می‌کنند درحالی که خاموشی مردمی و اختلال در زندگی مردم نیازی به ثبت و گزارش آماری ندارد. به بیان اقتصادی طرفداران رویکرد اول به دنبال تقویت طرف عرضه و کاهش مصرف غیرضرور و اسرافی در سمت تقاضا هستند اما طرفداران رویکرد دوم به دنبال کنترل افراطی طرف تقاضا از طریق سلب قدرت خرید مصرف‌کننده هستند تا مانند آلمان به الگوی تراز تولید و مصرف برق برسند و مدیریت خاموشی به سبک آلمانی اجرا شود. در رویکرد دوم گزارش‌ها خبر از کاهش مصرف برق توسط مردم و به اصطلاح واقعی شدن مصرف به دنبال واقعی شدن قیمت برق می‌دهد در حالی که در واقعیت، کاهش مصرف برق به دنبال جبر قیمتی است نه اختیار مصرف‌کننده و صرفاً برای زنده ماندن است نه زندگی کردن. به این ترتیب رویکرد اول به دنبال است اما ماحصل رویکرد دوم خاموشی پایدار است. در رویکرد دوم صرفاً توپِ خاموشی از زمین دولت به زمین مردم می‌افتد در حالی‌که از مقدمات و الزامات اجرای اصل ٢٨ (حق شغل) و اصل ٣١ (حق مسکن) قانون اساسی، تأمین انرژی پایدار از جمله برق برای نیازهای طبیعی و معمول خانوار، صنعت، کشاورزی، خدمات و نهادها و دستگاه‌های حاکمیتی توسط دولت است. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🦅🦅🦅ঊঈ═┅─