فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لبخند بزن به روزگاری که از نو شروع شده،
صبح یادآور زیباییهاست.
یادآور زندگی نو، شروعی نو، نگاهی نو و امیدی نو
ردپای خدا در زندگیست!
سلام✋
☀️صبحتون بخیر
@gholch🌹
▪️میرسد روزی که بی هم می شویم
یک به یک از جمع هم کم می شویم
میرسد روزی که ما در خاطرات
موجب خندیدن و غم می شویم
گاهگاهی یاد ما کن ای رفیق
میرسد روزی که بی هم می شویم...
🌸هدیه برای شادی روح مسافران بهشتی، بخوانیم فاتحه و صلوات🌸🙏
@gholch🌹
1_28176996.mp3
4.2M
🎵 #صوت_شهدایی
💔یاد روزای قشنگ پرواز
💔بشنو درد فرزند جانباز
🎤🎤 #مجتبی_رمضانی
#بسیار_عالی 👌
#شهدا #شهید
@gholch🌹
بگذار هر ثانیه ، حالِ تو خوب باشد .
بگذار رفتنی ها بروند و ماندنی ها بمانند .
تو لبخندت را بزن ، انگار نه انگار ...
حالِ خوبِ خودت را به هیچ اتفاق و شرایط و شخصی گره نزن !
بی واسطه خوب باش ، بی واسطه شادی کن و بی واسطه بخند ...
شک نکن ؛
تو که خوب باشی ؛ همه چیز خوب می شود .
#نرگس_صرافیان_طوفان
@gholch🌹
💔تلـــخ ترین رفتن ها ...
رفتنی است که با سکـــوت
شروع شود
آری رفتن ها ....
شــروعِ یک درد است
دردی بی پایان ..تلخ و عمیق
@gholch🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لات های مجازی به روایت تصویر 😂😂
@gholch 🌹
یک روز ، چشم باز می کنی و می بینی عزیز ترین آدمِ زندگی ات ، دیگر نیست !
کسی که تا دیروز خیال می کردی همیشه برایِ داشتنش و برایِ دوست داشتنش ، فرصت هست ،
کسی که فکرش را هم نمی کردی ، رفتنی باشد ...
به همین سادگی ، آدم ها می روند ،
و جایِشان ، برایِ همیشه خالی می مانَد !
عزیزانت را همین ثانیه دوست داشته باش ،
همین ثانیه قدرِشان را بدان ،
و همین ثانیه ، در آغوشِشان بگیر .
منتظرِ هیچ فردا و روزِ مبادایی نباش !
چه آدم ها که با زخمِ سکوت و تنهایی ، رفتند ،
چه دل ها که تا ابدیتِ تاریخ ، شکسته ماند ،
و چه دوستت دارم ها که تا همیشه ، میانِ حنجره هایِ زمان ، گیر کرد .
" مبادا " ؛ یعنی امروز ، یعنی الان ، یعنی همین لحظه !!!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@gholch🌹
نیازی نیست انسانها
را امتحان ڪُنید •••
ڪمی صبر ڪُنید خودشان
امتحانشان را پس میدهند!
#ارنست_همینگوی
@gholch🌹
چقدر ساده به هم ریختی روان مرا
بریده غصّه ی دل کندنت امان مرا
قبول کن که مخاطب پسند خواهد شد
به هر زبان بنویسند داستان مرا
گذشتی از من و شب های خالی از غزلم
گرفته حسرت دستان تو جهان مرا
سریع پیر شدم آنچنانکه آینه نیز
شکسته در دل خود صورت جوان مرا
به فکر معجزه ای تازه بودم و ناگاه
خدا گرفت به دست تو امتحان مرا
نه تو خلیل خدایی نه من چو اسماعیل
بگیر خنجر و در دم بگیر جان مرا
تو را به حرمت عشقت قسم بیا برگرد
بیا و تلخ تر از این مکن دهان مرا
چه روزگار غریبی است بعد رفتن تو
بغل گرفته غمی کهنه آسمان مرا
تو نیم دیگر من نیستی ؛ تمام منی
تمام کن غم و اندوه سالیان مرا
#امید_صباغ_نو
@gholch🌹