🔸ستارخان در خاطراتش می گوید: من هیچوقت گریه نکردم، چون اگر گریه می کردم آذربایجان شکست می خورد و اگر آذربایجان شکست می خورد ایران شکست می خورد. اما در زمان مشروطه یک بار گریستم. و آن زمانی بود که 9 ماه در محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا. از قرارگاه آمدم بیرون، مادری را دیدم با کودکی در بغل، کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و بدلیل ضعف شدید بوته را با خاک ریشه می خورد، با خودم گفتم الان مادر کودک مرا فحش می دهد و می گوید لعنت به ستارخان. اما مادر، فرزند را در آغوش گرفت و گفت: "اشکالی ندارد فرزندم، خاک می خوریم، اما خاک نمی دهیم." آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد ... زنده و جاویدان باد نام کسانی که بخاطر عزت این مملکت و آب و خاک، جانانه ایستادند ... #ایستادگی #ایران_قوی

✍از مقداد سوال شد: هنگام حمله به خانه فاطمه چه میکردی؟! گفت: مأمور به سکوت بودیم، اما من دست بر قبضه ی شمشیر و چشم در چشم علی، منتظر اشاره بودم .... ✌️مقدادهای زمان همه اماده و منتظر «اشاره ی علی✌️🇮🇷» گروه «ما همه منتظر یک اشاره ایم»🌹 بزرگترین تجمع انقلابیون ولایتمدار در ایتا 👇 https://eitaa.com/joinchat/2056912907Cd64c2aca52

چه بسیار افرادے ڪه به فردا نرسیدند... خدایا🙏 پایان‌ِمون رو به عاقبت بخیرے برسان براے شادے روح همه عزیزان سفرڪرده بخوانیم #فاتحه_و_صلوات روحشون شاد و یادشون گرامے

لطفا نیایش خانم جبلی هم مشخصات خواسته شده رو بفرستن تا هدیه ارسال بشه🙏