عشق و عرفان
قسمت چهل و دوم وچهل سوم
شرح هفت شهر عشق عطار نیشابوری
منزل هفتم :فنا
ادامه...
یکی دیگر از تقسیمات هفت شهر عشق ،به شرح زیر است:
منزل اول : #توبه
به معنی بازگشت از گناه و راه های پراکنده به سوی حق است.
حال توبه تعبیر دیگری از حال طلب است که به آن دگرگونی یا احوال قلب گویند.
داستانهای بسیار زیادی در ادبیات عرفانی وجود دارد که چگونه فردی عافل و سرگشته به صدای سروش غیبی یا مشاهده و دیداری عبرت انگیز یا سخن حکیم و قدیسی ،ناگهان دلش دگرگون شده و پای در وادی عشق نهاده است.
منزل دوم : #ورع
به معنی ترس، این ترس نگرانی سالک است از اینکه به سبب کاری ناپسند او را طرد کنند و شایسته راه عشق ندانند و از این رو سالک در این منزل در حال مراقبت نفس و چله نشینی است .بدین معنی که پیوسته در کمین نفس خود نشسته و هر دم خود را می نگرد تا مبادا کاری بر خلاف میل معشوق از او سر بزند.
منزل سوم : #زهد
و آن دست افشاندن است از هر چه سالک را در طریق به کار نمی آید و بار او را گران می کند .بدین سان ،زهد و پارسایی حقیقی مایه سبکی و تیزکامی سالک است.
منزل چهارم : #فقر
و آن تجلی این حقیقت است بر دل سالک که او مالک هیچ چیز نیست و اگر سلیمان است هم چنان مسکین است و معنی این آیه که خداوند فرمود : و غنی بالذات تنها خداست (فاطر 15)
منزل پنجم : #صبر
صبر آزمون پایداری سالک در سختی های راه عشق است .این آزمون برای طرد سالکان مدعی و سست رای است.اما حقیقت صبر ستم دیدن و هیچ نگفتن ،خواری کشیدن و خاموش ماندن نیست ،بلکه صبر تحمل هر رنجی است که برای رسیدن به مقصود چاره نیست.
منزل ششم : #توکل
توکل در میان هفت وادی ،به روایت عطار به تقریب با منزل توحید برابر است .توکل از کار تن زدن و کار ها به تقدیر سپردن نیست ،بلکه دریافت این معرفت است که جهد سالک و طاعات و خدمتهای او هر چند فریضه است ،اما بر آن تکیه نتوان کرد ،زیرا جهد سالک جز به فیض الهی نیست و اگر آن فیض منقطع گردد در راه فرو ماند.
منزل هفتم : #رضا
رضا که برابر فقر و فنا در هفت وادی مرغان است.رضا حالی است که در آن خواست و آرزوهای سالک همه در رضای الهی محو میشود و پیوسته "الهی رضا به قصائک "گوید.
و از این خوشتر چیست که همه امور جهان اعم از غیب و شهادت به رضای سالک رخ می دهد،زیرا رضای او با رضای حق یکیست.
ادامه دارد
التماس دعا
صادقزاده
عشق و عرفان
(قسمت پنجاهم)
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
ششم : #صبر
ششمین عاملی که موجب ظهور عشق در دل سالک الی الله میگرد صبر می باشد.
این عامل در برخوردارى از ایمان ، عشق و طى مراحل سلوک، نقشی کلیدى و اساسی دارد.
تعریف صبر :
صبر یعنى با وجود احساس تلخى و کراهت از امرى در درون خویش، به خاطر نتایج و ثمرات مثبت و مطلوبى که دارد، از آن اظهار شکایت و اعتراض و جزع و بىتابى نکردن.
مراتب صبر :
براى صبر 10 مرتبه میتوان برشمرد که چهار مرتبه آن در آستانه سلوک مصداق دارد و شش مرتبه دیگر، مخصوص عارفان در مراحل بعدى سلوک است.
مراتب چهارگانه صبر مبتدیان عبارت است از:
1. صبر در ترک معصیت، هواى نفس و لذّتها و شهوتهاى جسمانى و نفسانى
2. صبر در انجام طاعت و تحمّل دشوارى تزکیه
3. صبر در مصائب، شدائد، ناملایمات و محرومیّتها
4. صبر در نعمت و راحت
مراتب ششگانه صبر عارفان عبارت است از: 1. صبر ِللهِ؛ 2. صبر بِالله؛ 3. صبر عَلَى الله؛ 4. صبر فِى الله؛ 5. صبر مَعَ الله؛ 6. صبر عَنِ الله
آثار و پیامدهاى صبر :
نفس با صبر پیشه کردن، بهتدریج به آنچه خلاف میلش است عادت و بدین وسیله ترقّى میکند. این امر در هر مرتبه از صبر بهنحوى واقع میشود.
1) مبتلا بودن به معاصى و غوطهورى در لذّتها و شهوتهاى نفسانى، انسان را از نیل به مدارج کمال بازمیدارد، از نیل به مقصود محروم میکند و او را به انحطاط و تنزّل به حیات حیوانى دچار میسازد. مقاومت در برابر وساوس شیطانى و تمنّیات نفسانى و باز داشتن خویش از آلوده شدن به معاصى، انسان را از معرض خطر محرومیّت از کمال و مبتلا شدن به انحطاط حفظ میکند. صبر در برابر معاصى منشأ تقواى نفس است.
2) انجام طاعات و عبادات و پرداختن به تزکیه خویش، شرط نیل به مدارج کمال است. سالک قبل از انجام طاعت و عبادت و پرداختن به تزکیه، باید دشوارى خالص ساختن نیّت خویش را متحمّل شود. در هنگام انجام عمل نیز باید بر راحتطلبى و تنبلى خود فائق آید و خود را به تحمّل سختى اداى عمل وادار کند. پس از انجام آن نیز باید دشوارى ممانعت نفس از مبتلا شدن به عُجب و خودپسندى، ریا و... را پذیرا شود. صبر در طاعت و عبادت منشأ انس با حضرت حق است.
3) در زندگى اشخاص، خداوند، چه به دست انسانهاى دیگر و چه از طریق عوامل طبیعى و ماوراء طبیعى، مصائب، شدائد، محرومیتها و ناملایماتى براى آنها پیش میآورد. از آنجا که هیچ حادثه و رخدادى در عالم واقع نمیشود مگر اینکه کار خداست و از خداى حکیم هم کار عبث و بیهوده سر نمیزند، مصائب و بلاهایى هم که خداوند در زندگى انسانها بهوجود میآورد، حکمتهایى دارند. حکمت گرفتارىهایى که خداوند بر سر راه زندگى اشخاص قرار میدهد، به تناسب ویژگىهاى افراد، متفاوت است. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: بلا و گرفتارى براى ظالم، برای تنبیه و تأدیب اوست و براى مؤمن، برای امتحان کردن اوست و براى پیامبران، مایه بالا رفتن درجات کمال آنهاست و براى اولیا، موجب بزرگى و کرامت آنان است.
برخى آثار مثبت مصائب و بلایا براى مؤمن
1. انسانیّت انسان در دل سختیها شکل میگیرد. قرآن کریم میفرماید: هر آینه انسان را در دل سختى آفریدیم. بنابراین بشر در مواجهه با سختىهایى که خداوند در زندگیاش ایجاد میکند، به مدارج انسانیّت راه مییابد و به مقامات انسانى نایل میشود.
2. تحمّل سختىها و شدائد، روح انسان را بزرگ و پرظرفیّت میکند و وجود او را براى دریافت عطاهاى بزرگتر خداوند آماده میسازد.
3. بالاترین منزل سلوک، نیل به دیدار و وصال الهى است و جز با تحمّل سختى و دشوارى، به این منزل نمیتوان راه یافت. خداى متعال میفرماید: اى انسان! تو در سیر به سوى پروردگارت متحمّل سختىهاى بزرگى میشوى، پس آنگاه به لقا و دیدار او نایل میشوى. بنابراین یکى از ثمرات دشوارىهاى زندگى، نیل به لقاء الله است.
4. امتحانات الهى براى این نیست که خداوند وضعیّت درونى شخص را تشخیص دهد؛ زیرا هیچ چیز از علم الهى پوشیده نیست. امتحانات الهى براى این است که خود شخص به شناخت دقیقتر و بهترى از خویش دست یابد. یکى از حکمتهاى مصائب و ابتلائات، دستیابى انسان به همین شناخت است. امام صادق(ع) میفرماید: مؤمن بهاندازه ایمان و نیکى عملش گرفتار میشود. هرکس ایمانش درست و عملش نیکو باشد، گرفتاریش سخت است و هر که ایمانش سست و عملش ضعیف باشد، گرفتاریش اندک است.
5. ابتلائات و سختىها سبب پاک شدن روح مؤمن از آلودگىهایى است که در اثر ارتکاب گناهان به آن مبتلا شده است.
6. ابتلائات و گرفتارىها مایه از بین رفتن ناخالصىها در وجود شخص مؤمن است.
7. ابتلائات و مصائب مایه از بین رفتن و فروکش کردن غرور در وجودشخص مؤمن است.
ادامه دارد...
التماس دعا
صادقزاده