📸 #عکس_نوشت | معنای اعتراف به گناه
اِلهي اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلى مِنْكَ بِذلِكَ وَ ... اِنْ كانَ قَدْ دَنا اَجَلي وَ لَمْ يُدْنِني مِنْكَ عَمَلي فَقَدْ جَعَلْتُ الإقْرارَ بالذَّنْبِ اِلَيْكَ وَسيلَتي؛
خداوندا، اگر تو مرا عفو كنى، پس چه كسى سزاوارتر از تو به اين كار است، و اگر مرگ من فرا رسد و عمل من نتواند مرا به تو نزديك گرداند، من اقرار به گناهان را وسيله خودم به سوى تو قرار مىدهم.
🔸️برخى ديگر گفتهاند: «حَسَناتُ الاَبْرارِ سَيِّئاتُ الْمُقَرَّبينَ» یعنی گرچه کار آنان برای کسانی که معرفتشان عالی نیست، گناه نیست، لکن براى كسانى كه داراى معرفت عالى هستند گناه بزرگى شمرده مىشود.
🔹️برخى ديگر گفتهاند: «اولياى الهى عملی را از خودشان نمىبينند و مىگويند: اگر خداوند دست مرا نگيرد به پستترين دركات سقوط خواهم كرد». پس مىگويد: خدايا، من صرفنظر از آنچه كه تو دادهاى همان ظرف خالى هستم كه فاقد هدايت است. انسان باید به تدريج بفهمد كه از خود هيچ ندارد و اين فهم خود را به صورتهاى مختلف ابراز كند. گريه كند، اشكش جارى شود.
نتيجه چنين عبوديتى، ربوبیت است؛ لذا اولياى الهى با توجّه به ظرف خالى وجود خويش كه منشأ همه فسادها و سقوط به دركات است چنين مناجاتها و تعبيراتى داشتهاند. شايد پاسخ اخير، عميقترین پاسخ باشد.
📚 شکوه نجوا ، صفحه ۵۶ و ۵۷
#شرح_مناجات_شعبانیه ۱۲
🌸
📸 #عکس_نوشت | مستیِ دوری
اِلهي وَ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمْري في شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ وَ اَبْلَيْتُ شَبابي في سَكْرَةِ التَّباعُدِ مِنْك؛
خداوندا، من عمر خودم را در نادرستى و غفلت از تو نابود، و جوانى خود را در مستى دورى از تو فرسوده كردم.
🔸️خداوندا، به خود نگاه مىكنم و به عمرى كه در نهايت شرارت و غفلت و بىخبرى گذراندم. البته غفلتها و بىخبرىها متفاوتند. ولى كسانى كه در مراتب عالى به سر مىبرند اگر از آن ژرفنگرى كه بايد در ياد خدا داشته باشند به هنگام توجّه به زندگى و نيازهاى مادى، كم شود برايشان غفلت به حساب مىآيد.
🔹️هر انسانى زندگى خود را از ابتداى كودكى تا مدتها با سهو و غفلت مىگذراند. غفلت در تمامى عمر مىتواند همراه آدمى باشد، به خصوص دوران جوانى كه اوج شادابى و نشاط است، و گاهى انسان را به حالتى دچار مىكند كه سبب شرمندگى و پشيمانى خود او مىشود.
🔸️انسان وقتى به مقتضاى طبيعت خود، دچار چنين حالاتى مىشود حتى اگر به گناه هم مبتلا نشود باز از پيدايش چنين حالاتى در محضر خداوند شرمنده و خجل مىگردد. از اين حالت به مستى تعبير شده است.
📚 کتاب شکوه نجوا، ص ۸۵
#شرح_مناجات_شعبانیه ۱۵
📸#عکس_نوشت | اکسیر محبت
اِلهي لَمْ يَكُنْ لي حَوْلٌ فَاَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ اِلاّ في وَقْت اَيْقَظْتَني لِمَحَبَّتِكَ؛
خداوندا، من قدرت نداشتم كه از معصيت و نافرمانى تو فاصله بگيرم جز در هنگامى كه مرا متوجّه محبّت خود نمودى و بيدار ساختى.
🔸️جاذبه گاهی میان اشياء مادّى است مانند جاذبه آهن و آهنربا و گاهی آگاهانه بين يك شىء و دل انسان است. اين جاذبه را كه روحى و آگاهانه است، محبّت مىناميم. گاهى نیز جاذبه بين دو انسان است كه دو موجود با شعورند که مرتبه بالاتری از محبت است.
🔹️اما محبّت بين انسان و خداوند بالاترين و بهترين مراتب جاذبه و كشش است؛ چرا كه خداوند داراى بالاترين مراتب درك و شعور است و اين كشش، آگاهانه و برخاسته از شعور و دوسويه است و حتّى اگر در آغاز يكطرفه باشد سرانجام به طرفين منتهى مىگردد.
📚کتاب شکوه نجوا ،صفحه ۱۰۲ و ۱۰۳
#شرح_مناجات_شعبانیه ۱۶
📸 #عکس_نوشت | سادهترین راه
اِلهي لَمْ يَكُنْ لي حَوْلٌ فَاَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ اِلاّ في وَقْت اَيْقَظْتَني لِمَحَبَّتِكَ؛
خداوندا، من قدرت نداشتم كه از معصيت و نافرمانى تو فاصله بگيرم جز در هنگامى كه مرا متوجّه محبّت خود نمودى و بيدار ساختى.
🔸️يكى از سادهترين عوامل محبّت به خدا همان راهى است كه خود حضرت حق به حضرت موسى (ع) آموخته است یعنی یادآوریِ نعمات الهی. خداوند اين ويژگى را در روح بنىآدم قرار داده است كه اگر بدانند كسى بىطمع و بدون چشمداشت به آنها خدمت مىكند او را دوست خواهند داشت.البتّه اين اثرى است طبيعى نه اختيارى؛ و امكان ندارد كسى به هيچ وجه او را دوست نداشته باشد.
📚 کتاب شکوه نجوا، ص ۱۰۳
#شرح_مناجات_شعبانیه ۱۷
📸 #عکس_نوشت | قطرهای مقابل دریا
اِلهي لَمْ يَكُنْ لي حَوْلٌ فَاَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ اِلاّ في وَقْت اَيْقَظْتَني لِمَحَبَّتِكَ؛
خداوندا، من قدرت نداشتم كه از معصيت و نافرمانى تو فاصله بگيرم جز در هنگامى كه مرا متوجّه محبّت خود نمودى و بيدار ساختى.
🔸️یکی از محبت های بی طمع، محبّت مادر به فرزند است، كه یکی از پاكترين محبّتها است، فطرى، و بدون چشمداشت است و در ادبيات همه اقوام و ملل جهان مثال زدنى است.محبّت اين مادر و خدمات هر انسان ديگرى گرچه بسيار ارزش دارد ولى با نعمتهاى الهى كه از هر طرف گسترده است قابل قياس نيست.
🔹️ما محبّت مادر را مىبينيم ولى محبّت خدا را ناديده مىگيريم و به همين خاطر نمىدانيم چقدر ما را دوست دارد، اگر چشمى باز شود و دلى آگاه گردد و محبّت خدا را درك كند، خواهد فهميد كه اگر همه محبتهاى دنيا و محبّتهاى مادران جهان جمع شوند در مقابل محبّت خداوند چون قطرهاى در مقابل دريا و دانهاى در دامن فضا بلكه كمتر از آن است. و درك اين معنى شعورى فوق شعورهاى عادى مىطلبد.
📚 کتاب شکوه نجوا، ص۱۰۴
#مناجات_شعبانیه ۱۸
📸 #عکس_نوشت | نعمتهای پرارزش
اِلهي لَمْ يَكُنْ لي حَوْلٌ فَاَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ اِلاّ في وَقْت اَيْقَظْتَني لِمَحَبَّتِكَ؛
خداوندا، من قدرت نداشتم كه از معصيت و نافرمانى تو فاصله بگيرم جز در هنگامى كه مرا متوجّه محبّت خود نمودى و بيدار ساختى.
🔸️كسى كه حاضر است كليه يا قلب يا برخى از اندامهاى خود را به نيازمندى اهدا كند چقدر موجب محبّت و امتنان مىگردد و بيمار و بستگان فردى كه به او اهدا شده نسبت به اهداكننده چقدر علاقمند مىشوند، حال بنگريد خدايى كه همه اين اندامها را رايگان به ما داده چقدر بر ما منّت دارد.
🔹️پس سادهترين راه محبّت به خدا، كه يكى از آثارش دست برداشتن از گناه است، فكر كردن درباره نعمتهاى خدا است. علاوه بر نعمتهايى جسمانى، عقل و انبيا (عليهم السلام) و كتاب آسمانى كه براى هدايت ما فرستاده شده، موقعيتى كه در جامعه داريم، عيبهايى كه خداوند آنها را ناديده گرفته و پوشانده، هر كدام نعمتهاى پرارزش الهى هستند.حال آيا اين خداى مهربان دوست داشتنى نيست؟
📚 کتاب شکوه نجوا ،صفحه ۱۰۴ و ۱۰۵
#شرح_مناجات_شعبانیه ۱۹
📸 #عکس_نوشت | شوقِ دیدار
إِلَهِي هَبْ لِي قَلْباً يُدْنِيهِ مِنْكَ شَوْقُهُ؛
خداوندا، به من قلبی که شوق آن مرا به تو نزدیک میسازد ... عطا بفرما!
🔸️شوق حالتى بعد از دوست داشتن است و شوقِ دل نسبت به خداوند به همين معناست كه دل، خدا را دوست دارد و مىخواهد به او برسد ولى دستش از دامن او كوتاه است در حالى كه امكان نزديك شدن به او وجود دارد.
🔹️انسانى كه مىداند خداى دوستداشتنى را با چشم دل مىتوان ديد، به طور حتم آتش شوق ديدار در دل او شعله ور مىگردد. و هر قدر توجّه به اين حقيقت قوىتر شود، شوق ديدار نيز افزونتر مىگردد. البتّه دانستن اين مطلب كافى نيست بلكه توجّه نيز لازم است. يعنى ابتدا بايد باور قلبى و معرفت را با توجّه به خدا و غفلت از غير خدا بارور كرده و شوق به ديدار او را در خود تقويت نماييم كه هر چه توجه بيشتر شود، شوق ديدار نيز افزونتر خواهد گشت.
🔸️شنيدهايم عدهاى كه مجذوب خداوند شده باشند آرام و قرار ندارند و دل آنها با هيچ چيزى غير از خدا انس نمىگيرد. اينها بر اين باورند كه وَ كُلُّ جَمالِكَ جَميل.
📚 کتاب شکوه نجوا ،صفحه ۱۲۲ تا ۱۱۵
#شرح_مناجات_شعبانیه ۲۰
📸#عکس_نوشت | دعا، ندا و نجوا
«وَاسْمَعْ دُعايى اِذا دَعَوْتُكَ وَاسْمَعْ نِدائى اِذا نادَيْتُكَ وَ اَقْبِلْ عَلَىَّ اِذا ناجَيْتُكَ؛»
« و بشنو دعايم را آنگاه كه تو را مىخوانم و بشنو ندايم را آنگاه كه تو را ندا مىكنم و رو به من بياور آنگاه كه با تو مناجات مىكنم.»
🔸️بين اين سه واژه تفاوتهايى وجود دارد:
«دعا» داراى معنايى گسترده است، يعنى با هر زبانى و به هر كيفيّتى صدا بزنند.
🔹️ولى ندا صدايى بلند و فريادگونه است؛ چه از راه دور، چه نزديك، ولى نه به قصد رساندن صدا به گوش طرف مقابل، بلكه با انگيزهاى مانند آرام شدن و تخليه روانى.
🔸️و نجوا به معناى حرف زدن خصوصى با كسى است به گونهاى كه ديگرى نمىتواند آن را بشنود. پس نجوا سخنى بين دو نفر است كه شخص سوم از شنيدن آن بىبهره است.
🔹️به عنوان مثال خداوند مىفرمايد: «وقتى كه بنده جز رضايت من هدفى نداشته باشد او را دوست مىدارم و در شبهاى تاريك و خلوتهاى روز با او مناجات مىكنم»؛ يعنى بنده مىفهمد خدا با او حرف مىزند، ولى هيچكس متوجّه چنين رابطهاى نمىگرد.
📚کتاب شکوه نجوا، ص۱۹ و ۲۰
#شرح_مناجات_شعبانیه ۵