حضرت مسیح(ع) در جایی نشسته بود و پیرمردی را مشاهده کرد که با کمک بیل به شکافتن زمین مشغول است(و تلاش گرم و مستمری برای کار کشاوزی دارد)
حضرت مسیح(ع) به پیشگاه خدا عرضه داشت: «خداوندا امید و آرزو را از او برگیر!»
ناگهان پیرمرد بیل را به کناری انداخت و روی زمین دراز کشید و خوابید،
کمی بعد حضرت #مسیح(ع) عرضه داشت: «بارالها! #امید و #آرزو را به او بازگردان!»
ناگهان مشاهده کرد که پیرمرد برخاست و دوباره مشغول فعالیت و #کار شد!
حضرت مسیح(ع) از او سؤال کرد که من دو حال مختلف از تو دیدم، یک بار بیل را به کنار افکندی و روی زمین خوابیدی، اما در مرحله دوم ناگهان برخاستی و مشغول کار شدی؟!
پیرمرد در جواب گفت: «در مرتبه اول فکر کردم من پیر و ناتوانم و آفتاب لب بامم، امروز بمیرم یا فردا خدا می داند، چرا این همه به خود زحمت دهم و این همه تلاش کنم؟ بیل را به کنار انداختم و بر زمین خوابیدم!
ولی چیزی نگذشت که این فکر به خاطرم خطور کرد از کجا معلوم که من سالهای زیادی زنده نمانم؟ افرادی مثل من بودند و سالها عمر کردند، انسان تا زنده است زندگی آبرومند می خواهد و باید برای خود و خانواده اش تلاش کند، برخاستم و بیل را گرفتم و مشغول کار شدم »
بحارالانوار، جلد 14، صفحه 329
✍ هماو که عیسیبنمریم(ع) را، ذخیرهای قرار داد، تا به هنگام طلوع آخرین خورشید از نسل محمد(ص)، به زمین بازگردد؛
و یاریکنندهی او در برپایی حکومت صالحان
و دعوتکنندهی پیروانش به بیعت با او باشد؛
☀️ قرنها بعد، از نوادگان شمعون، حواری حضرت مسیح(ع)، بانویی را برمیگزیند
تا به همسری یازدهمین وصی پیامبر خاتم(ص) درآید!
و همان آخرین خورشید، از وجود پاک او، متولد شود.
💫 و قطعا در این امور،
نشانههاییست برای آنان که اهل اندیشهاند؛
تا یقین کنند که آخرالزمان، فصل «همدلی»ست!
فصل وحدت یکتاپرستان در برابر بردگان شیطان!
ویژهی میلاد حضرت #مسیح علیهالسلام ✨