| ازدواج با بهترین همسر دنیا |
#قسمت_ششم
خالصانه در ازدواج یعنی از ابتدای ازدواج بناداریم که اگر اعمال خالص ما را شمردند یکیش هم ازدواج باشد. چرا ازدواج کردی؟ چون خداخواست. او از ازدواج خوشش می آید. خب ملاکت برای ازدواج چه بود؟ من ملاکی نداشتم جز آنچه خدا به عنوان ملاک فرموده بود.
اینکه باید خالصانه ازدواج کرد به معنای این نیست که انسان سرش را پایین بیندازد و با هر خانم یا آقایی که شد ازدواج کند. خیر. انتخاب همسر قوانینی دارد. اما باید بدانیم که کار ما در این انتخاب همسر این است که وظیفه مان به عنوان کسی که می خواهد انتخاب همسر کند را در مقابل خدای متعال به بهترین شکل انجام دهیم. یعنی باید خیالمان راحت باشد که آنچه به عنوان بنده از سوی ما باید انجام می شد انجام شد.
اگر قرار است مطالعاتی بکنیم آن مطالعات انجام شد. اگر باید مشورت بگیریم، اگر باید با طرف مقابل صحبت کنیم و در حرفها و رفتارش دقت کنیم، اگر لازم است پیرامون او و خانواده اش از منابع موثقی تحقیق کنیم و اگر هر کار دیگری که لازم است انجام دهیم، حتی برانداز ظاهر طرف مقابل، انجام دهیم؛ در این صورت اسم این ازدواج می شود بندگی خالصانه.
با این حال این بنده خالص می داند که آنچه او انجام داده فقط کاری است که خدا به او سپرده بود. پس چه کسی انتخاب همسر می کند. خدا. این بنده وظیفه ای را بر عهده داشته اما کار اصلی را کس دیگری انجام می دهد. وقتی در ازدواج و انتخاب همسر بنده باشیم نتیجه اش این است که بهترین مصلحت ما برایمان نازل می شود. بهترین مصلحت ما در مورد همسر یعنی ازدواج با بهترین همسر دنیا. پس اگر در ازدواج می خواهیم با بهترین همسر دنیا ازدواج کنیم باید ازدواج ما دقیقا مصداق بندگی باشد. توجه کنیم که چنین انتخاب همسری کار ساده ای نیست. از لحظه اولی که بنای بر ازدواج داریم باید بدانیم که برای چه ازدواج می کنیم. ازدواج در منظومه معارف دینی ما کجاست و باید به چه طریقی ازدواج کرد.
خوب است به یک نکته ظریف در اینجا توجه کنیم. حتما دیدید که افرادی دوستی های قبل از ازدواج را برای آشنایی بیشتر دو طرف پیشنهاد می دهند. می دانیم که دوستی قبل از ازدواج یعنی گناه. چقدر در دوستی قبل از ازدواج اعمال حرام انجام می شود. معاذالله.
چرا افرادی چنین پیشنهادی می دهند. (البته این افراد ممکن است روانشناس و مشاور هم باشند). دلیلش واضح است. چون اینها انسان را تنها می بینند که باید مشکلش را خودش حل کند. خب وقتی من قرار است انتخاب همسر کنم باید بیشترین شناخت را داشته باشم. برای بیشترین شناخت هم حتما یکی از بهترین راه ها همین دوستی هاست. البته به زعم آنها.
جدای از همه اشکالات رواشناسی و شرعی این کار، یک اشکال اساسی اش همین تنها دیدن انسان در انتخاب همسر است. انسان مدرن انسان تنهایی است. وقتی تنها بودی باید مشکلت را خودت حل کنی. انسان با چند نفر می تواند قبل از ازدواج دوستی کند؟ در دوستی قبل از ازدواج چقدر شناخت پیدا می شود؟ آیا می توان تضمین کرد که وقتی ازدواج صورت گرفت، این همسر بهترین همسر دنیا است؟ قطعا جواب منفی است. این مسیر مانند بسیاری از مسیرهایی که تمدن غرب جلوی پای بشر گذاشته راه حل ناشی از استیصال است. خب بشر ضعیف به تنهایی بیش از این از دستش بر نمی آید.
اما اگر کسی موحد بود و بنای قلبی اش بر بندگی خالصانه بود و نه گردنکشی در برابر خدا و احکام الهی، قطعا می توان ادعا کرد که هر همسری که نصیب او شود بهترین همسر دنیا است. این همسر ممکن است در آن طرف عالم باشد. خداوند وسیله این ازدواج را فراهم خواهد کرد. پس مهمترین راه برای رسیدن به بهترین همسر دنیا این است که تنهایی خواستگاری نریم. جوری ازدواج کنیم که دستمان از دست خدا رها نشود. بنده باشیم یعنی هرچه خدا گفت بگیم چشم.
@ghorbani_hamedani