🌿
امروز که داشتم عکسِ قابهای روی دیوارمان را عوض میکردم، مدام توی فکرم میچرخید که چقدر آدم هست؛ چقدر لبخند هست؛ چقدر شجاعت هست؛ چقدر شهید هست که دوستشان داشتم و دارم. دلم میخواهد عکس همهشان روی دیوار خانهام باشد. شهید یحیی سنوار، شهید صفیالدین و ...
باید قابهای بیشتری بخرم.
#قابهایزنده
#زندگی_نوشت
@giyume69
🍃
دیوارها، خُرده آجر شدهاند و ریختهاند روی زمین. هرآنچه نمادِ زندگیست زیر کوهِ خاک و میلگرد مدفون شدهاست. یک زن میانِ انبوهِ ویرانیها، قاب عکسی را میکشد بیرون و راه میافتد. سنگینی قاب، توی عکس معلوم است و ارادهٔ زن برای نگهداشتنش هم...
اینکه دقیقا این تصویر برای چه زمانی است را نمیدانم. اما به این فکر کردهام که شاید برای بعد از آتشبس باشد. این زن برگشته به شهر و سَری زده به خرابههای خانهاش. شاید دیواری داشته که گلدانهایش را تکیه میداده بهش. آبشان میداده و برگهایشان را دستمال میکشیده و این قاب را هم زده بوده به همان دیوار، بالای گلـدانها.
شاید هم گُلِ پِتوسَـش را به نخ کشیده بود روی دیوار تا قد بکشد و بپیچد دورِ عکسِ سیـد.
حتما فقط این قاب از آن دیوارِ زیبا مانده و حالا توی آغوشش گرفته تا بکوبدش روی دیوارِ جدید. آنوقت دوباره پتـوس بکـارد🌱 آبش بدهد تا قـد بکشد و بپیچـدش دورِ همین قـاب.
#زن_امیـد_مقاومـت_زندگـی
#زندگی_نوشت
@giyume69
🌿🌸
هر گلی بویی اگر دارد زِ بوی فاطمهست
ای به قربانِ چنین ریحانهای ریحانهها ...
#حَضرتِزَهرایِمَنی
#یازهرا
@giyume69
🌿
«اینجا، بعضیها زندگی نمیکنند، مسابقهٔ دو گذاشتهاند. میخواهند به هدفی که در افق دوردست است برسند. درحالی که نفسشان به شماره افتاده، میدوند و هرگز زیباییهای اطراف خود را نمیبینند...»
📚 بابا لنگ دراز
✍ آلیس جین وبستر
#تیکه_کتاب
#رمان
@giyume69
🌿
گر چه این شهر شلوغ است، ولی
آنچنان جای تو خالیست که صدا میپیچد...
#دلتنگیِیهویی
#دل_نوشت
@giyume69
به خاطر خدا هم که شده یه چندتا کلاهِ بابانوئل بذاریم بمونه توی مغازهها واسه دوستانِ مسیحی، گناه دارن بندگان خدا 🥺🤕
🎄باور کنین کریسمس برای باکلاسا نیست، برای هموطنای مسیحیه...
#عیسیمسیحᥫ᭡
@giyume69
🌿🖤
دلِ بیتابِ من امشب همهجا دربهدر است
مثلِ تابـوتِ تو که گِرد حَـرمها میگشـت...
#یکوبیست
#حاجقاسم
#دل_نوشت
@giyume69
﷽
__________________
سلام به همهٔ مخاطبهای بزرگوارم 🌿
دلم نیومد این جشنواره رو بهتون معرفی نکنم چون مطمئنم خیلیهاتون میتونید براش بنویسید.
قضیه از این قراره که حوزه هنری تهران و خانه داستان نویسان انقلاب اسلامی یه جشنواره دارند برگزار میکنند به اسم «پلک».
موضوع این جشنواره «پوشش اجتماعی» هست. همون چیزی که در حال حاضر یکی از مسائلِ موردِ بحث جامعهٔ ماست.
این جشنواره دو بخش داره یکی برای نویسندههای حرفهای که روایت مینویسند و یکی هم برای عموم مردم که تجربههاشون رو مینویسند.
تجربه و روایت از چی از کی؟ 🤔
توی یکی از عکسهای بالا نوشته شده «محورهای جشنواره» دربارهٔ هر کدوم از این محورها که تجربه دارید میتونید بنویسید مثلا میتونه تجربهٔ یه مادر باردار باشه از رعایت یا عدم رعایت حریمش توی بیمارستان یا عدم امنیت یه نوجوون توی جامعه بخاطر تغییر پوششهای اجتماعی و ...
محدودیت سنی و جنسیتی هم نداره.
🪴 یادمون نره ما اگر دربارهٔ پوشش اجتماعی مطالبه و نظری داریم نباید بشینیم کنارِ گود و فقط نگاه کنیم. یه راهش همین روایت کردنها و نوشتنها از اون چیزیِ که برامون اتفاق افتاده یا میخواییم که اتفاق بیفته.
کانال جشنواره👇
https://eitaa.com/pelkdastan
#معرفی_نوشت
#گیومه
@giyume69