eitaa logo
گیومه «....»
575 دنبال‌کننده
117 عکس
49 ویدیو
0 فایل
بسم الله 🌿 یک راهِ سومی میانِ حرف‌زدن و سکوت‌کردن وجود دارد که آن هم چیزی نیست جز نوشتن. @akalayee ✍️ یازهرا🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
اثر جدید استاد حسن روح الامین نام تابلو: میزان @giyume69
آیات ۱۶۹و۱۷۰ / سوره آل عمران 🌿 هرگز خیال نکن کسانی که در راه خدا شهید شده اند، مرده اند! بلکه به طور ویژه زنده اند و در حضور خدا به آنان روزیِ مخصوص می دهند... از پاداشی که خدا از سَر بزرگواری به آنان داده است خوشحالند... بیستم _ بیست و یکم رمضان ۱۴۴۵ @giyume69
مادرِ علی چشم هایش را باز کرد. بچه را گذاشتند روی سینه اش. گوشی اش را از ماما گرفت. جست و‌جو کرد: پخش زنده تلویزیون نوای الغوث...الغوث... پیچید توی اتاق. بچه اش را بوسید و کنار گوشش گفت: «خوش اومدی علیِ مامان» ✍آسیه کلایی @giyume69
قدرِ مادر شربت استامینوفن را دوبرابر وزن پسرش ریخت توی دهانش. تنِ داغ بچه را بغل کرد و خواباند روی تشک. مفاتیح به دست، دکمهٔ قرمز کنترل را فشار داد. صدا پیچید توی خانه: سُبْحَانَکَ یَا لا إِلَهَ إِلا أَنْت... ✍ آسیه کلایی @giyume69
من ندانم چاه امشب با که صحبت می کند...؟ 🖤 آه، چه امام مهربانی داشتیم... @giyume69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می‌توان با این خدا پرواز کرد سفره ی دل را برایش باز کرد می‌توان درباره ی گل حرف زد صاف و ساده، مثل بلبل حرف زد چکه چکه مثل باران راز گفت با دو قطره، صد هزاران راز گفت می‌توان با او صمیمی ‌حرف زد مثل یاران قدیمی‌ حرف زد می‌توان تصنیفی از پرواز خواند با الفبای سکوت آواز خواند... قیصر امین پور @giyume69
آیه ۲۰۰ / سوره آل عمران 🌿 مسلمانان! در زندگی شخصی صبور باشید و در زندگی اجتماعی صبرهایتان را یک کاسه کنید. همچنین در برابر فتنه ها هم بستگی تان را تقویت کنید و در حضور خدا مراقب رفتارتان باشید تا خوشبخت شوید... بیست و سوم رمضان ۱۴۴۵ @giyume69
کلاف تنهایی چرخ ریسندگی را گذاشت توی کوچه جلوی در. تکیه داد به دیوار، نشست پشت چرخ. آفتاب تیز که از سقف های گنبدی و کاهی خانه ها می گذشت و می افتاد روی سر کاسه ی پَلته ها*، بوی مُشکشان می پیچید توی کوچه. با هر دور که کَل هاجر دسته ی چرخ را می چرخاند، یادش می آمد که پینه های دستش چقدر سفت و زمخت شده اند. چرخ دور می زد و دوک نخ پُرتر می شد‌. پُرز پَلته های پنبه می رفت توی هوا و می نشست روی روسری کرم و پیراهن آبی اش. شبیه کویرِ پر از شن ریزه که روی بوم نقاشی، آسمانش را پر از ستاره های سفید کشیده باشند. خورشید که صورت کَل هاجر را می گرفت زیر پر و بالش، رفت و امد توی کوچه بیشتر می شد. کَل هاجر چادر مشکی گل ریزش را می گذاشت لای دندان و لابه لای صدای تق تق چرخ، گوش می سپرد به بستن در خانه ها. دسته را می چرخاند و‌ کلاف دوک بزرگتر می شد، شبیه تنهاییِ کَل هاجر. ✍ کلایی *پلته: گوله های پنبه که با چرخ نخریسی تبدیل به نخ می شوند. @giyume69
آیه ۱۷ / سوره نساء 🌿 ...خدا توبه را فقط از کسانی می پذیرد که کارِ زشتی را از سرِ ندانم کاری انجام می دهند و خیلی زود به اشتباهشان پی می برند و توبه می کنند... بیست و‌پنج رمضان ۱۴۴۵ @giyume69
14.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿مثل آن چايي که مي‌چسبد به سرما بيشتر، با همه گرميم با دل‌هاي تنها بيشتر... @giyume69