🌿 می خوام یه اپلیکیشن یا همون «برنامه کاربردی» بهتون معرفی کنم مخصوص اونهایی که عاشق کتاب اند و عاشق هرچیزی که به کتاب مربوط میشه... 👇👇
اپلیکیشن بهخوان را چقدر می شناسید؟
برنامه ی بهخوان را به راحتی می توانید از بازار، مایکت یا هر فروشگاه مجازیِ داخلی دانلود و نصب کنید. وارد بهخوان بشوید و صفحه مخصوص خودتان را با وارد کردن اطلاعات شخصی بارگذاری کنید. بعد از این مرحله شما وارد یک دنیای جدید می شوید! دنیایی پر از کتاب و اهالی کتاب...
در بهخوان به راحتی می توانید کتاب هایی که می خوانید را با دیگران به اشتراک بگذارید، درباره ی آن ها یادداشت بنویسید، برنامه مطالعه بریزید و کتاب هایی که دیگران می خوانند و می پسندید را در قفسه «خواهم خواند» قرار دهید.
اهالی آنجا برای کتابهایی که می خوانند یادداشت می نویسند و شما می توانید با یک جست جوی ساده میان یادداشت ها، مطالب زیادی درباره محتوا، فرم و داستانِ کتاب مورد نظرتان ببینید.
اکثر نویسندگان و ناشران در بهخوان صفحه دارند که بعضی از آنها بسیار فعالند.
کمی که با بهخوان مأنوس شدید با رسیدن به شرایط مطرح شده توسط بهخوان، می توانید به مقام بلاگری هم برسید...
#برنامه_کاربردی
https://eitaa.com/giyume69
مادرهای آنجا...
زیر همین آسمان،روی همین کرهٔ خاکی که ما هوایش را نفس می کشیم،جایی هست که مادری کردن در آنجا با هرجای دیگری فرق دارد...
آنجا مادر، هر روز صبح، به جای گذاشتن لقمه های صبحانه که مقدار پنیر و گردویش تنظیم باشد و شیرین کردن چای بچه ها...
به جای شانه زدن موها، بعد،بستن کش های صورتی گل گلی به گیسوی بلند بافتهٔ دختران.
به جای همه ی این دل دادن های مادرانهٔ دنیای ما، بچه هایش را می پیچد توی یک پارچه ی سفید و خوب می پوشاندشان.
بچه ها عمیق می خوابند و سفر می کنند به بهشت، میان همان درختانِ سرسبزِ زیبا و نهرهای روان که ما فقط خوانده ایمشان.
آنجا مادر، خوب می داند شاید همین چند لحظه بعد، دیگر دخترِ لپ گُلیِ شیرین زبانش نباشد تا لب هایش را بگذارد روی سرخی گونه هایش و ببوسدش و شیرینی این بوسه بنشیند به جانش تا شیرین شود همه ی ضعف و سختیِ آن نُه ماه، آن دوسال و آن همه شب بیداری.
مادر می داند شاید فردا پسری نباشد تا سرش را ببرد نزدیک گردنش و بو کند تنش را، همان عطری که مادرها را می برد تا جایی نزدیک ابرها و بعد ببوسد پیشانی پسرش را و بگوید: مرد شی مادر...
آنجا مادرها به جای غذا و آب، عشقِ به حق می دهند به بچه ها و داستان وارثانِ اصلی زمین را می گویند برایشان.
مادری کردن آنجا خیلی سخت است. مادری کردن آنجا خیلی فرق دارد. مادرها آنجا تمام قد آغوشند، آغوشی بی پناه که باید از یاد بچه هایش گرسنگی را ببرد، تشنگی را ببرد و یادشان بیاورد که پیروزی نزدیک است.
مادری کردن شبیه مادرهای آنجا، کار هرکسی نیست! دلی می خواهد به وسعت آسمان و باوری به استحکام یقین.
✍ آسیه کلایی
#دل_نوشت
@giyume69
آیه 92 / سوره آل عمران🌿
فقط وقتی به مقام خوبان می رسید که از چیزهای دوست داشتنی تان در راه خدا هزینه کنید...
هفدهم رمضان 1445
@giyume69
فیلم سینمایی «تمام وقت»
A plein temp
این فیلم را به معرفی عزیزی که خارج از کشور زندگی می کنند و نسبت به وضعیت زنانِ فرانسه شناخت داشتند دیدم. تولید سال ۲۰۲۱ و استقبال شده در جشنواره های هنری است.
شخصیت اصلی، زنی است دارای دو فرزند و مطلقه به اسم جولی که ساکن یکی از روستاهای اطراف پاریس است. هر روز قبل از روشن شدن هوا برای کار راهی پاریس می شود، آخر شب می رسد خانه و بچه هایش را از پرستار تحویل می گیرد.
.داشتن شغلی بی ربط به تحصیلات
.عدم پرداخت نفقه از طرف همسر
.نبودن شغل در روستای محل زندگی
.ناامن بودن وضعیت شغلی
.اعتصابات و نبودن وسایل حمل و نقل عمومی
این ها بخشی از مشکلاتی است که جولی با آنها دست و پنجه نرم می کند به علاوه فضای کلی جامعه که زن بودن جولی را نمی بیند. قطعا هیچ جامعه ای کاملا سیاه نیست ولی نکته قابل توجه این است که این فیلم برخاسته از دل فرانسه، برای اعتراض به وضعیت زنان این کشور است و این باور دیکته شده که در جایی شبیه پاریس، همه چیز برای زنان گل و بلبل است را به چالش می کشد، باوری که جوامع غربی با انتشارش ناامیدی و حس ناکارامدی را به زنان جوامع دیگر انتقال می دهند. هرچند بعضی از حس ها و درگیری های مادرانهٔ جولی در این فیلم، مشترکات بین تمام زنان دنیاست.
ریتم فیلم تند است و بازیگر نقش جولی به خوبی استرس، هیجانات، استیصال و قدرت یک زن تنها را به نمایش گذاشته است.
#فیلم_نوشت
@giyume69
آیات۱۳۳و۱۳۴ / آل عمران🌿
سرعت بگیرید برای رسیدن به آمرزش خدا و بهشتی که به پهنای آسمان ها و زمین است و برای کسانی که مراقب رفتارشان باشند آماده شده است؛ همان هايی که به وقت راحتی و سختی، در راه خدا هزینه می کنند و در عصبانیت خودشان را کنترل می کنند و خطاهای مردم را ندیده می گیرند. خدا چنین درستکارانی را دوست دارد...
هجدهم و نوزدهم رمضان 1445
@giyume69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاری که این ماه و این شبها با قلبِ ما میکنه...🌱
#زندگی_نوشت
@giyume69
آیات ۱۶۹و۱۷۰ / سوره آل عمران 🌿
هرگز خیال نکن کسانی که در راه خدا شهید شده اند، مرده اند!
بلکه به طور ویژه زنده اند و در حضور خدا به آنان روزیِ مخصوص می دهند...
از پاداشی که خدا از سَر بزرگواری به آنان داده است خوشحالند...
بیستم _ بیست و یکم رمضان ۱۴۴۵
@giyume69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میتوان با این خدا پرواز کرد
سفره ی دل را برایش باز کرد
میتوان درباره ی گل حرف زد
صاف و ساده، مثل بلبل حرف زد
چکه چکه مثل باران راز گفت
با دو قطره، صد هزاران راز گفت
میتوان با او صمیمی حرف زد
مثل یاران قدیمی حرف زد
میتوان تصنیفی از پرواز خواند
با الفبای سکوت آواز خواند...
قیصر امین پور
#نیایش
#دل_نوشت
#شهادت
@giyume69
آیه ۲۰۰ / سوره آل عمران 🌿
مسلمانان! در زندگی شخصی صبور باشید و در زندگی اجتماعی صبرهایتان را یک کاسه کنید. همچنین در برابر فتنه ها هم بستگی تان را تقویت کنید و در حضور خدا مراقب رفتارتان باشید تا خوشبخت شوید...
بیست و سوم رمضان ۱۴۴۵
@giyume69
کلاف تنهایی
چرخ ریسندگی را گذاشت توی کوچه جلوی در. تکیه داد به دیوار، نشست پشت چرخ. آفتاب تیز که از سقف های گنبدی و کاهی خانه ها می گذشت و می افتاد روی سر کاسه ی پَلته ها*، بوی مُشکشان می پیچید توی کوچه.
با هر دور که کَل هاجر دسته ی چرخ را می چرخاند، یادش می آمد که پینه های دستش چقدر سفت و زمخت شده اند.
چرخ دور می زد و دوک نخ پُرتر می شد. پُرز پَلته های پنبه می رفت توی هوا و می نشست روی روسری کرم و پیراهن آبی اش. شبیه کویرِ پر از شن ریزه که روی بوم نقاشی، آسمانش را پر از ستاره های سفید کشیده باشند.
خورشید که صورت کَل هاجر را می گرفت زیر پر و بالش، رفت و امد توی کوچه بیشتر می شد. کَل هاجر چادر مشکی گل ریزش را می گذاشت لای دندان و لابه لای صدای تق تق چرخ، گوش می سپرد به بستن در خانه ها. دسته را می چرخاند و کلاف دوک بزرگتر می شد، شبیه تنهاییِ کَل هاجر.
✍ کلایی
*پلته: گوله های پنبه که با چرخ نخریسی تبدیل به نخ می شوند.
#تصویر_نوشت
@giyume69
14.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿مثل آن چايي که ميچسبد به سرما بيشتر، با همه گرميم با دلهاي تنها بيشتر...
#دل_نوشت
#حامد_عسگری
@giyume69
🌿أنا حقًا لا أعرف مآذا تعني أحبك
اعتقد أنها تعني لا تتركني هنا وحيدًا...
🌿من معنای دوستت دارم را نمیدانم
فقط میدانم كه يعنی مرا اينجا تنها رها مكن...
#دل_نوشت
#خداحافظ_ماه_خدا
@giyume69
سلام 🌿
عیدتون مبارک...🌷
چقدر اهل داستان و قِصه هستید؟
بنظرم یکی از جذاب ترین متن ها، داستان ها هستند. با داستان، آدم ها دنیاهای جدید رو تجربه می کنند, فقط کافیه چند لحظه به یک صدا گوش بدیم و یا با چشم هامون کلمات رو دنبال کنیم....
موافقید؟
امشب براتون یه داستان صوتی میذارم اگر دوست داشتید بیشتر باهم داستان بخونیم و گوش بدیم حتما بهم اطلاع بدید.
اینجام👈 @akalayee
شب موعود.mp3
34.34M
داستان شب موعود
نویسنده:فیروزه گل سرخی
گوینده:فیروزه گل سرخی
#داستان_صوتی
@giyume69
ﮔﺎهگاهی ﮐﻪ ﺩﻟﻢ میگیرد
به خودم میگویم
در دیاری که پر از دیوار است
ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻓﺖ
ﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﯿﻮﺳﺖ
ﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻝ ﺑﺴﺖ؟
ﺣﺲ ﺗﻨﻬﺎﯼ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﮔﻮﯾﺪ:
ﺑﺸﮑﻦ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻧﺖ ﺩﺍﺭﯼ!
ﭼﻪ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﺩﺍﺭﯼ؟!
ﺗﻮ " خدﺍ " ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯼ
ﻭ " ﺧﺪﺍ "
ﺍﻭﻝ ﻭ ﺁﺧر با توست...
#ادبی_نوشت
@giyume69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرچی می گذره، نبودنت بیشتر حس میشه...🌿
#حاجی_نوشت
@giyume69
🌿 چای دم کن
خسته ام از تلخی نسکافه ها
چای با عطرِ هل و گلهای قوری بهتر است...
#ادبی_نوشت
#حامد_عسگری
@giyume69