eitaa logo
گیومه «....»
578 دنبال‌کننده
117 عکس
48 ویدیو
0 فایل
بسم الله 🌿 یک راهِ سومی میانِ حرف‌زدن و سکوت‌کردن وجود دارد که آن هم چیزی نیست جز نوشتن. @akalayee ✍️ یازهرا🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿نام آقای عباسی‌ولدی نام آشنایی برای مادران است. کتاب‌های ارزشمند ایشان در موضوع تربیت اسلامی کودکان تقریبا هر مادر دغدغه‌مندی را سرذوق می‌آورد. این‌بار برای تبیین خصوصیات جبههٔ حق در مقابل جبههٔ باطل از زبان داستان استفاده کرده‌اند. داستانی که بین دو روستا به نام‌های ایلیا(مسلمانان) و حیفیا(یهودیان) روایت می‌شود. نتیجه خواندن این رمان برای دختر هشت ساله‌ام این بود که کتاب موفقی در ارتباط‌گیری و انتقال مفاهیم است. مخاطب این کتاب کودکان و عمدتاً نوجوانان هستند. ایلیاوحیفیا در دو جلد توسط انتشارات آیین فطرت به چاپ رسیده است: جلد۱👈 دزدان راز ایلیا جلد۲👈 سکه‌های ویرانگر @giyume69
🌿از کتاب «ایلیا و حیفیا» @giyume69
6.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿 دلم برای عقب‌عقب رفتن جلوی ضریحت خیلی تنگ شده... @giyume69
26.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر کی باشیم هر چی باشیم آخر دنیا همین‌جاست نمی‌ارزه خودمون رو بفروشیم برای عاقبت بخیری‌‌ هم دعا کنیم... @giyume69
برای مبنا... من یک گروه دومی‌ام. از ترم حرفه‌ای مدرسه نویسندگی مبنا، توی همین بهاری که گذشت.🪴 دو هفته‌ٔ آخر را نبودم. هیچ‌جا نبودم! جز کنار مادرم. کنار مادری که حالا دیگر مادر ندارد.🥺 نه توی کلاس‌های آنلاین نه توی گروه! ولی دلم مدام آنجا بود، پای درس استاد. حالا بعد از دو هفته دلم لک زده‌ برای سلام‌های معنوی صبا. برای حس قشنگی که به زهرا پیدا کردم، حس یک آبجی بزرگتر داشتن. و همین حس به نرگس، حس داشتن یک آبجی کوچک‌تر. برای ادب و خوش خلقی مریم مهربانم. هشتگ‌ سوال‌ زدن‌‌های سیمین پرتلاشم. ذوق کردن‌های خانم آرایش برای بودن‌مان. برای آن روزهای بامزه که الهام‌ سرگروه‌ بود. برای طنازی معصومه و قلم صمیمی‌اش. و برای مقرری فرستادن‌های فاطمه و بودن حواسش به همه چیز. برای آزاده و زهرا، معلم‌هایی که از خودمان بودند و هیچ وقت احساس نکردم خودشان را جدای از ما می‌دانند. برای بچه‌های شیفت‌شب که زیر سایه‌ٔ مبنا دور هم جمع شدیم. برای گیر دادن‌های بزم‌شاهی به فامیلی‌ام. و برای استاد که یک پنجره‌ٔ جدید توی ذهنم، رو به دنیا باز کرد و به قول سهراب تا این پنجره باز است جهانی با ماست. اول ترم که خودم را معرفی کردم متن معرفی‌ام گره خورد به واژهٔ مادر و حالارسیده‌ام به روز آخر، روز آخر هم نشد که باشم. باز هم دلم تنگ شد ولی خیالم راحت بود. راحت بود چون آخرش هم گره خورد به مادر. استاد خودش گفته بود: «برو به مادرت برس» مبنا از آن مدرسه‌هایی است که لابه‌لای آموزش‌ها و کلاس‌هایش، نقاط عطف زندگی، سَر جایشان می‌مانند. @giyume69
اینا ماییم😊 بچه‌های گروه دوم نقاش: مریم‌محسنی‌زاده❤️ @giyume69
خیلی چیزها اعتبارشان در دشوار بودن‌شان است. زندگی هم فی‌الواقع آسان نیست. البته می‌شود آسانش گرفت؛ امّا همان‌قدر که آسانش بگیری از عُمقش کاسته می‌شود و این نشان می‌دهد که عمق، دشوار است و دلپذیر. @giyume69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
 هیچ راهی برای آنکه از آینده با خبر شویم و بدانیم که چه در انتظار ماست وجود ندارد. پس ای نَفْس بر خدا توکل کن و صبر داشته باش همه چیز از جانب اوست که می رسد و این چنین هر چه باشد نعمت است. @giyume69