eitaa logo
گیومه «....»
570 دنبال‌کننده
114 عکس
50 ویدیو
0 فایل
بسم الله 🌿 یک راهِ سومی میانِ حرف‌زدن و سکوت‌کردن وجود دارد که آن هم چیزی نیست جز نوشتن. @akalayee ✍️ یازهرا🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿 _ رمان «خار و میخک» رفت توی لیست پرفروش‌های آمازون. _ «خار و میخک» از سایت آمازون حذف شد. _ یک نویسنده رهبر حماس شد. _ یحیی سنوار، رهبر حماس، شهید شد. توی قوانین ویراستاری می‌گویند تا جایی که می‌شود از تتابع اضافات دوری کنید ولی یک جاهایی نمی‌شود، نمی‌شود که نمی‌شود: چه پایان‌بندی باشکوهی داشتی یحیی سنوار فرمانده‌ٔ شجاعِ مبارزِ نویسندهٔ شهید... @giyume69
🌱 این رسم ‌ماست، در کفن آغاز می‌شویم... @giyume69
دوستی دارم که به قول خودش سالی یکبار کتاب می‌خواند. انتخابش هم معمولا رمان‌ است. زمان موعود که فرا برسد کتابفروشی‌های خیابان انقلاب را بالا پایین می‌کند. بعد از اینکه دیگر نای راه رفتن نداشت می‌نشیند روی یکی از همان استوانه‌های سنگی توی پیاده رو، گوشی‌اش را دست می‌گیرد و پیام می‌دهد: بنظرت چه کتابی بخرم؟! این‌بار می‌خواست صدسال تنهایی را بخواند، گفتم نه. بنظرم هر شاهکاری خواندنی نیست. آن هم برای کسی که کتاب را سالی یکبار برای خوب شدن حالش می‌خواند. صدسال تنهایی را برای آشنایی بیشتر با سبک رئال جادویی خواندم. داستان یک قرن از یک خانواده را روایت می‌کند. از پدر و مادر تا نتیجه ندیده‌هایشان. رئال جادویی یعنی نویسنده در بستر واقعیت، امور جادویی را وارد می‌کند. مثلا آدم‌های یک خانه دارند زندگی‌ عادی‌شان را می‌کنند حالا این وسط صندلی‌های خانه هم توانایی حرف زدن دارند! اینکه توی رئال جادویی واقعیت روی جادو تاثیر دارد یا جادو روی واقعیت، هنوز هم مسأله‌ی مورد بحث عزیزان مکتب‌شناس است‌. با اینکه صدسال‌تنهایی نظر خیلی‌ها را جلب کرده در عین حال می‌شود که دوستش نداشته باشید. درست مثل من. اگر مجبور شدید بخوانیدش، قبل از شروع، شجره‌نامهٔ کتاب را از طریق جناب گوگل تهیه کنید تا توی گرداب اسامی شبیه به هم سرگردان نشوید. 📓من ترجمه کیومرث پارسای را خوانده‌ام. خوب یادم هست که اولین کتابِ دست‌دومی بود که از کتاب‌فروشی‌های پاساژ قدسِ قم خریدم. @giyume69
🌿 این روزها دنبالشان می‌کنم، از اخبار گرفته تا مصاحبه‌هایشان، زنانِ مقاومت لبنان را می‌گویم. اکثرشان آخرِ هر حرفی که از مقاومت، سید، شهادت‌های پی در پی و رفتن عزیزانشان می‌زنند یک جملهٔ آشنا می‌گویند: ما رأیتُ الّا جمیلاً... @giyume69
______________________ دیروز رفته بودم بازارچه‌ٔ نصر، فروشنده‌ها محصولاتشان را آورده بودند برای فروش و بخشی از سودشان را اهدا می‌کردند به جبهه مقاومت. از آنچه دیدم و شنیدم، چیزکی نوشتم و عکس‌هایی گرفتم که شاید دیدنشان خالی از لطف نباشد👇
🌱 با عشق از کارهایشان حرف می‌زنند، از چشم‌های حاج‌قاسم که به قول خودشان با تکنیک مدادرنگی و آب‌رنگ کشیده شده تا نشانگرهای ملیحِ دخترانه. هنرشان را گذاشته‌اند وسط، برای جبهه‌ٔ مقاومت. سرنوشت مقاومت برایشان مهم است و این را با افتخار می‌گویند. بعد از هم‌کلامی با این زنان جوان هنرمند، یاد این حرف سید مرتضی آوینی افتادم که: هنرمند باید اهل درد باشد و این درد نه تنها سرچشمه زیبایی و صفای هنری بلکه معیار انسانیت است... @giyume69
🌱 باردار است. تا بدنیا آمدن محمد هادی‌اش چیزی نمانده. همیشه عروسک‌هایش را توی فضای مجازی می‌فروخته اما حالا خودش آمده نشسته توی بازارچه‌ٔ نصر چون اینبار فرق می‌کند، هر عروسکی که به دست یک بچه‌ می‌دهد، تهدیدی است برای اسراییل و یاوری برای جبهه مقاومت. @giyume69
🌱 حاج خانم صدایش می‌کنم. بین غرفه‌دار‌ها از بقیه جا افتاده‌تر است. می‌گوید چند وقتی هست که با دخترش یک کار و کاسبی راه انداخته‌اند و همین که تبلیغات این بازارچه را دیده، اجناسشان را آورده‌اند تا کاری کرده باشند برای جبهه مقاومت. می‌پرسم: حاج خانوم چقدر از سودتون رو به جبهه مقاومت اهدا می‌کنین؟ بی معطلی می‌گوید: تمومش رو. چندبار تاکید می‌کند که برای لبیک به حرف رهبری هر کاری که از دستش بر بیاید انجام می‌دهد. این‌ها همان مادرانی هستند که فرقی نمی‌کند کجای دنیا باشند در هرحال جریان مقاومت را زنده نگه می‌دارند... @giyume69
ادامه دارد...
🌱 دانشجوی پزشکی است. می‌نشینم کنارش و از بافتنی‌هایش برایم می‌گوید. دخترها معمولا این هنر‌ها را از مادرشان یاد می‌گیرند. لبخند از لبش نمی‌افتد. نگاه می‌کند توی چشم‌هایم: باعشق می‌بافمشون، خیلی دوسشون دارم. از شنل بافتنی روی میز خوشم می‌آید، دستی می‌کشم روی بافت‌های زیبای شنل. با لبخند مداومش می‌گوید: این کارِ مامانمه برای هر رجش یه صلوات فرستاده و بافته. و باز هم من به این فکر می‌کنم که این خانم دکترِ جوان، اینجا بودنش و این چنین دل به دلِ مقاومت دادنش را هم از مادرش یاد گرفته. @giyume69