‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏ وقتی نمیخای قبول کنی که بزرگ شدی 😂

مگه مریضی آخه؟؟😐😂

یه بار همه فامیل خونه ما بودن بابام به شوهر خالم گفت یه دهن آواز بخون دلمون باز شه شوهر خالم گفت دیر وقته همسایه هاتون ناراحت نشن یه چیزی بگن؟ بابام گفت نه بابا اونام سگشون تا صبح واق واق میکنه ما هیچی نمیگیم 😂

یکی داشت تو خیابون زنشو کتک میزد رفتم جلوشو بگیرم گفتم آقاچی کار میکنی خانمه با لب و دهن خونی گفت به تو چه گوه خوری😐 هیچی دیگه کمربندمو در آوردم گفتم داداش با این بزن 😑

وقتی از زن گرفتن پشیمونی ولی دیگه فایده نداره😄

واو ببینید چی ساختن امکاناتش‌ از خونه ما بیشتره😂

ﺩﺧﺘﺮ : ﺍﻟﻮ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﮐﺠﺎﯾﯽ ؟ ﭘﺴﺮ : ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺩﯾﮕﻪ ! ﺳﺮﻣﺎ ﺧﻮﺭﺩﻡ … ﺩﺧﺘﺮ : ﻣﻦ ﺗﻮ ﭘﺎﺭﮎ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺗﻢ ، ﯾﻪ ﮐﻢ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺟﺪﯾﺪﺕ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﮕﯿﺮ ﮐﻪ ﺍﻭﻧﻢ ﺳﺮﻣﺎ ﻧﺨﻮﺭﻩ ! ﭘﺴﺮ : ﻣﺜﻼ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻣﭻ ﺑﮕﯿﺮﯼ ؟؟😕 ﺩﺧﺘﺮ : آﺭﻩ !!!😊 ﭘﺴﺮ : ﺍﻭﺳﮕﻮﻝ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﯼ ﺑﻪ ﺧﻂ ﺧﻮنه

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وقتی مجبوری بچه ی فامیل رو تحمل کنی😂

معلم به حیف نون گفت : اگه سه بسته خرما داشته باشی وعلیمراد یک بسته از آن را ببرد چه چیزی می ماند؟؟ حیف نون گفت: جنازه ی علیمراد و سه بسته خرما...😂😂😂

قاضي : چرا همسرتو کشتی؟ مرد متهم :  خانمم یه ماسک صورت واسه خودش درست کرده با عسل و  میوه و شیر و خیار اونوقت نهار عدسی گذاشته جلوم قاضي : شما تبرئه شدی 😂😂😂 ‌

ﺁﯾﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ؟ ﺁﯾﺎ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﯾﻪ ﻟﻘﻤﻪ ﺷﻮﻫﺮ ﺣﻼﻝ ﻣﯿﮕﺮﺩﯾﺪ؟ ﺁﯾﺎ ﺗﺮﺷﯿﺪﻩ ﺍﯾﺪ؟غصه نخورید محرم نزدیک است ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﺩﺭ هیئت ﺑﺎ ﻓﺮﻭﺗﻨﯽ ﭼﺎﯾﯽ ﭘﺨﺶ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﻣﺎﺩﺭﺷﻮﻫﺮ ﺁﯾﻨﺪﺗﺎﻥ ﺷﻤﺎﺭﺍ ﺑﭙﺴﻨﺪﺩ ﻭﻋﺪﻩ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﻣﺎ : ﻣﺤﺮﻡ , ﺭﻭﺿﻪ ﺃﻗﺪﺱ ﺧﺎﻧﻮﻡ😉😂😂