#سرمقاله
📜 آیا عاشورا زنده است؟
از اقامه عزا تا احیای عاشورا
حجتالاسلام دکتر عباس پسندیده، استاد دانشگاه قرآن و حدیث طی یادداشتی برای «فرهیختگان» نوشت:
🔻 هرسال میلیونها نفر از هر قوم و نژادی دهه محرم را عزا میگیرند و مراسم متعددی برپا میکنند، حتی در برخی مناطق، دوماه محرم و صفر و هر روز چند مراسم عزاداری برپا میشود، اما سوال این است که آیا عاشورا زنده است؟
🔻 شاید برخی گمان کنند که «برگزاری مراسم عزاداری نشانه زنده بودن عاشورا»ست و برگزار نشدن آن نشانه زنده نبودن آن. این سخن درست است، اما در زمانی که یاد حسین(ع) و برگزاری مراسم عزای او جرم باشد؛ مانند دوران حکومت امویان و عباسیان و همچنین در عصر حاضر در حکومت پهلوی اول که برگزاری مراسم ممنوع بود.
🔻 همان گونه که در زمان حیات امامان، مردم برای حل مشکلات خود به آنها مراجعه میکردند، پس از شهادت و در مراسم عزاداری نیز میتوان چنین کرد و نگارنده خود تاثیر آن را دیده است، اما سوال این است که آیا این همه تاکید بر اقامه عزای حسینی حتی از سوی معصومان، برای شفادهی و گرهگشایی و کارگشایی است؟
🔻 در دوران آزادی، بلکه تشویق اقامه عزا، مراد از زنده بودن عاشورا، حیات اجتماعی عاشورا و اثرگذار بودن آن در مناسبات اجتماعی و زندگی مردم است. زنده بودن عاشورا، یعنی اثر مثبت گذاشتن بر زندگی فردی و جمعی مردم.
🔻 بهتعبیر شهید مطهری باید شمر زمان را شناخت و عاشورای زنده، عاشورایی است که برای شمرها و یزیدهای زمان خطرآفرین باشد، این یعنی احیای عاشورا.
🔻 عاشورا فقط الگوی قیام جوانمردانه عليه ظلم و ستم ناجوانمردانه نیست، چون هدف يک امام، فقط قیام و انقلاب نیست. هدف اصلی امامت، انسانپروری است. بر این اساس، عاشورای زنده، عاشورایی است که زندگی مردم را روز به روز بهتر کند (زندگیبهتر) و شخصیت آنها را روزبهروز رشدیافتهتر سازد. (انسان رشدیافتهتر) عاشورای زنده یعنی عاشورایی که مراسم عزا به مداحی و طبل و سنج خلاصه نشود و خطبا و منبریان راه و رسم زندگی حسینی را در جنگ و صلح به مردم بیاموزند.
🔻 عاشورای زنده یعنی ارتقای شاخصهای سلامت اجتماعی و بهبود مناسبات مردم با یکدیگر. عاشورای زنده یعنی عزادار ۱۴۰۲ با عزادار ۱۴۰۱ تفاوت رو به تعالی داشته باشد. احیای عاشورا یعنی صحنه کسب و کار، و تجارت و بازرگانی به شاخصهای مورد انتظار از شیعه حسینی نزدیکتر شود.
⭕️ متن کامل 👈🏻 کلیک کنید
🌐 صفحات مجازی
ایتا | تلگرام | ویراستی | توییتر | آپارات
#سرمقاله
📜 روانشناسی اسلامی؛ اسلامیزهکردن روانشناسی یا تئوریزهکردن معارف اسلامی؟
..... این قبیل مسائل نشان میدهد که روانشناسی با سپریکردن دورههای مختلف، به قابلیتی دست یافته است که اکنون بهتر میتواند برخی ابعاد روانشناختی آموزههای دین، و البته نه همه آن، را درک کند. دین و آموزههای دینی، تغییری نکردهاند؛ آنچه تغییر کرده، دانش روانشناسی است. آموزههای دینی در موضوع انسان و تحلیل رفتارها و فرآیندهای روانی او، و همچنین در پرورش انسانهای سرآمد و فرهیخته، به مثابه منابعی غنی هستند که کشف و استفاده از آنها نیازمند دانش پیشرفته و رشد علمی است. امروزه روانشناسی علاوه بر رشد بسیار خوب در روش و فنون رواندرمانی، به رشد معرفتی نیز دست یافته که بر اساس آن میتواند این بخش از قابلیتها و ظرفیتهای دین را نیز درک کند و از آن بهره ببَرَد. اینجا است که روانشناسی مبتنی بر معارف اسلامی معنا پیدا میکند....
... روانشناسی اسلامی به دنبال آن است که با مطالعه دقیق و علمی منابع اسلامی (قرآن و حدیث)، ابعاد روانشناختی آنها را کشف و ایدههایی برای دانش روانشناسی استخراج کند تا با طی مراحل خود، به نظریههای علمی تبدیل شوند. این چیزی است که از آن به «تئوریزهکردن» معارف دینی در برابر «اسلامیزهکردن» روانشناسی یاد میکنیم.
روانشناسی اسلامی، هرچند تحقیقات تجربی را محور قرار نمیدهد تا آنها را با معارف دین تأیید کند، با این حال، حتماً به آنها توجه میکند تا نسبت آنها با معارف دین مشخص شود؛ این نسبت گاه تطابق کامل است، گاه تعارض کامل و گاه ممکن است در بخشهایی هماهنگ باشد و در بخشهایی متفاوت؛ یا سکوت کرده باشد .....
📒 پژوهشنامه روانشناسی اسلامی، شماره ۱
⭕️ لینک کامل سرمقاله: 👈🏻 کلیک کنید
📣 رسانه دینی باشیم
🌐 صفحات مجازی
ایتا | تلگرام | ویراستی | توییتر | آپارات