eitaa logo
حفظ و دفاع از خون شهداء
415 دنبال‌کننده
89.9هزار عکس
63.6هزار ویدیو
314 فایل
باسلام هدف از کانال مقابله با جنگ فرهنگی و نرم دشمن به سبک زندگی شهدایی _ زنده نگه داشتن یادونام شهدا کمتر از شهادت نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
💠گنج حکمت روزی یکی نزدیک شیخ آمد و گفت: «ای شیخ آمده ام تا از اسرار حق چیزی با من نمایی.» شیخ گفت: «باز گرد تا فردا.» آن مرد بازگشت. شیخ بفرمود تا آن روز موشی بگرفتند و در حُقّه کردند و سر حُقّه محکم کردند. دیگر روز آن مرد باز آمد و گفت: «ای شیخ آنچ وعده کرده ی بگوی.» شیخ بفرمود تا آن حقه را به وی دادند و گفت: «زینهار تا سر این حقه باز نکنی.» مرد حقه را برگرفت و بخانه رفت و سودای آنش بگرفت که آیا در این حقه، چه سرّ است؟ هر چند صبر کرد نتوانست. سر حُقّه باز کرد و موش بیرون جست و برفت. مرد پیش شیخ آمد و گفت: «ای شیخ من از تو سر خدای تعالی طلب کردم تو موشی به من دادی؟!» شیخ گفت: «ای درویش ما موشی در حقه بتو دادیم، تو پنهان نتوانستی داشت؛ سرّ خدای را با تو بگوییم چگونه نگاه خواهی داشت؟!»
💠گنج حکمت 🔹️تسلیم عده اى به محضر امام باقر عليه السلام رسيدند و ديدند كه يكى از فرزندان او بيمار شده است و امام عليه السلام ناراحت و اندوهگين است . با خود گفتند: اگر اين كودك از دنيا برود مى ترسيم امام عليه السلام را آن گونه ببينيم كه نمى خواهيم در آن حال باشد. چيزى نگذشت كه صداى شيون اهل خانه بلند شد و فرزند امام عليه السلام از دنيا رفت . آنگاه حضرت نزد آنها آمد در حاليكه چهره او شاد بود و ناراحتى ها قبل از سيماى او بر طرف شده بود. آنها به امام عليه السلام عرض كردند: فدايت شويم ما ترس آن داشتيم كه با مرگ فرزند حالتى پيدا كنيد كه ما هم بخاطر اندوه شما غمگين شويم . حضرت به آنها فرمود: ما مى خواهيم كسى را كه دوست داريم بسلامت باشد و ما راحت باشيم اما وقتى امر الهى فرا رسد تسليم اراده خداوند هستيم .