شیشهی عطر 🕊
به گردان علی بن ابیطالب(ع) مأموریت دادند که برای باز پس گیری خاکریز به منطقه برود.
ظهر بود، رحیم آمده بود برای بدرقهی رزمندهها یک شیشهی عطر گرفته بود دستش و بچهها را معطر میکرد.
میدانست خیلیهایشان برنمیگردند.
دوست داشت وقت شهادت، تنِشان بوی عطر رحیم را بدهد.
🗣راوی: محسن کریمی
« ۹ روز مانده تا یادواره ۲۸۰۰شهید شهر اراک به مناسبت سالگرد شهادت سردار شهید رحیم آنجفی و شهدای مدافع حرم سعید مسلمی و محمد زهرهوند »🌼🕊
💌وعده ما:
🗓پنج شنبه، ۴ آبان ماه، ساعت ۱۵:۳۰
🎇گلزار شهدای اراک
#سردارشهیدرحیمآنجفی
#عام_رحیم
🍃شهدا را با ذکر صلوات یاد کنیم.
📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
💔تیری که رویش نوشته....
یک گونی بر سر شانهاش میگرفت و از این سنگر به آن سنگر میرفت تا بچهها کمپوت و کنسرو برساند.
بچهها صدا میزدند: عمورحیم! تیرمیخوری. ترکش میخوری.
میگفت:خاطرتان جمع باشد آن تیری که میخواهد به من بخورد، رویش نوشته رحیم آنجفی میترسید آتش دشمن سنگینتر شود
و به بچهها مواد غذایی نرسد.
🗣راوی: غلامرضا غفاری
« ۷ روز مانده تا یادواره ۲۸۰۰شهید شهر اراک به مناسبت سالگرد شهادت سردار شهید رحیم آنجفی و شهدای مدافع حرم سعید مسلمی و محمد زهرهوند »🌼🕊
💌وعده ما:
🗓پنج شنبه، ۴ آبان ماه، ساعت ۱۵:۳۰
🎇گلزار شهدای اراک
#سردارشهیدرحیمآنجفی
#عام_رحیم
🍃شهدا را با ذکر صلوات یاد کنیم.
📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
معلم دوست داشتنی👨🏫
آموزش وپرورش حکم خدمتش در روستای خسروبیگ را صادر کرد.
مدرسهی جدید پر بود از عکسهای
شاه همه را پاره کرد. کتابها و آثار طاغوت را هم جمع کرد و در منزلش آتش زد. و به جای آنها، کتابهای مذهبی به دانش آموزان داده بود.
بچههه باورشان نمیشد. معلمشان اینقدر جسارت به خرج دهد. چنان مهرش در دل شاگردان مدرسه افتاد که وقتِ رفتن، با چشمهای خیس دنبالش میدویدند.
🗣راوی: احمد کائیدی
« ۶ روز مانده تا یادواره ۲۸۰۰شهید شهر اراک به مناسبت سالگرد شهادت سردار شهید رحیم آنجفی و شهدای مدافع حرم سعید مسلمی و محمد زهرهوند »🌼🕊
💌وعده ما:
🗓پنج شنبه، ۴ آبان ماه، ساعت ۱۵:۳۰
🎇گلزار شهدای اراک
#سردارشهیدرحیمآنجفی
#عام_رحیم
🍃شهدا را با ذکر صلوات یاد کنیم.
📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
لحظه وداع 💔
برای شرکت در مجلس ختم شهید ندیری به ساوه رفت. از آنجا برای ملاقات والدین خود به اراک آمد. اینبار وجودش یکپارچه نور بود. دوست داشتنی تر از همیشه بود. بر لبهایش تبسمی شیرین وجود داشت و نگاهش سخن از وداع میگفت. هنگام عزیمت به جبهه اینبار بیش از هردفعه شاد بود. رفتنی که بازگشت نداشت. رفتنی که برای او وصال را به همراه آورد و دوستانش را برای همیشه مغموم ساخت و بدینسان قامتی دیگر در بهشت حسینی، افراشته میشود. یاری به یاران میپیوندند.
#سردارشهیدرحیمآنجفی
#عام_رحیم
🍃شهدا را با ذکر صلوات یاد کنیم.
📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh