#حضرت_رقیه
مثل شکوفه رایحهای دِلفریب داشت*
گُلبرگهای روشنِ او بویِ سیب داشت
چون روز چشمهی دریای نور بود
گُل بود اگر گُلِ زهرای نور بود
یاسی سپید در شبِ عاشق شکفته بود
یاسی که در حریر شقایق شکفته بود
آرام زیر بارش مهتاب خنده کرد
آری به رویِ حضرتِ ارباب خنده کرد
اما نسیم جرئت بوییدنش نداشت
حتی فرشته رخصت بوسیدنش نداشت
تنها نه خیره چشم سماوات مانده بود
چشم حسین بر رخِ گُل مات مانده بود
جانی دوباره با نَفَسش باغبان گرفت
از شوق از طراوتِ رویش زبان گرفت
زینب بیا و اوجِ عنایات را ببین
در این قمات مادرِ سادات را ببین
روح بلند عشق به محراب کوچک است
انگار عکس فاطمه در قاب کوچک است
آئینهی تمامِ تمنای من رسید
دختر نگو که اُمِاَبیهایِ من رسید
گرچه دل از تمامیِ آلِ عبا گرفت
آخر به رویِ شانهی عباس جا گرفت
اما هزار حیف خزان شد بهارِ عشق
بگذشت چون نسیمِ سحر روزگارِ عشق
دُردانهای که شبنمِ گُل نوش کرده بود
او را عمو به دوش قلم دوش کرده بود
در گوشهای خرابه نشین گشت ای دریغ
با تازیانه نقشِ زمین گشت ای دریغ
ویرانه پُر زِ بویِ طعام و شراب بود
خیلی گرسنه بود و یتیمانه خواب بود
بابا برای او گُل و پروانه میکشید
بر گیسوان گُل زدهاش شانه میکشید
اما زِ خوابِ ناز پرید و پدر نداشت
زلفی برای شانه کشیدن به سر نداشت
حسن لطفی
#حضرت_رقیه
سورۀ کوثر امام حسین
جلوۀ مادر امام حسین
نمک لشگر امام حسین
نازنین دختر امام حسین
ای بزرگ قبیلۀ عشاق
یا رقیه توئی «هوالرزاق»
دست پروردۀ عقیله توئی
صاحب شوکتی جلیله توئی
نازدار همه قبیله توئی
پای معشوق خود قتیله توئی
صاحب صحن وبارگاهی تو
بر گنهکارها پناهی تو
میبری دل ز دلبران حرم
ای میاندار دختران حرم
خون ما نذر آستان حرم
ای فدایت مدافعان حرم
شود آیا که رو سپید شوم
در دفاع از حرم شهید شوم
رویت آئینه دار زهرا بود
گیسوانت ضریح بابا بود
اولین چادرت چه زیبا بود
در بغل کردن تو دعوا بود
تو خودت قبلگاه حاجاتی
دستگیری، رقیه ساداتی
این عموها بد عادتت کردند
روی شانه زیارتت کردند
گریهها بر اسارتت کردند
چون نبودند غارتت کردند
به تو سیلی زدند چند نفر
روبروی سر علی اکبر
ای زمین خورده، ضربهها خوردی
ضربهها را تو بی هوا خوردی
بی هوا بین کوچهها خوردی
مثل مادر ز چند جا خوردی
چند جا ناقهات محاصره شد
معجر پارۀ تو مسخره شد
چه کسی گفته خواب بود افتاد؟
بی حیا بی هوا تو را هُل داد
نشد آخر کنی کمی فریاد
کاش عمو بود تا کند امداد
بعد از آن پهلوی تو خوب نشد
سوزش گیسوی تو خوب نشد
چند روزه سپید شد مویت
وارث مادر است پهلویت
مانده یک جای دست بر رویت
لای دستان ضجر گیسویت
تک و تنها تو را زد و آوَرد
بین آغوش عمه پَرتت کرد
همه جا را غبار میدیدی
چهرهها را تو تار میدیدی
همه را نیزه دار میدیدی
پنجه را در شکار میدیدی
لعنتی داد زد سرت را بُرد
چنگ انداخت، معجرت را بُرد
عمه دیگر سر تو را میبست
سفت تر معجر تو را میبست
زخمهای پر تو را میبست
چند جا پیکر تو را میبست
گفتی عمه، به هم نریز بگو
چیست معنای این کنیز؟ بگو
قاسم نعمتی
#حضرت_رقیه
وقتی که فراتر ز زمان است رقیه
از مَنظر من جان جهان است رقیه
مفهوم عزیزی و غریبی و شجاعت
در جزء نه در سطح کلان است رقیه
مانند علی اکبر و مانند اباالفضل
در کرببلا یک جریان است رقیه
زینب به حسینش همه ی عمر چگونه ست؛
نسبت به اباالفضل همان است رقیه
وقتی شده مهمان خرابه به قدم هاش
من معتقدم گنج نهان است رقیه
مانند حسین بن علی بر تن آدم
جسم است اگر سوریه جان است رقیه
آنجا که عمو آمده با مشک لب رود
عکس وسط آب روان است رقیه
من باورم این است که از خلقت عالم
مقصود حسین است و بهانه ست رقیه
رفته ست علی اکبر و تا لحظه ی آخر
ای وای که گوشش به اذان است رقیه
در مجلس تنهایی جسم علی اکبر
با روضه ی سر مرثیه خوان است رقیه
مهدی رحیمی
#حضرت_رقیه
در نام رقيه فاطمه پنهان است
از اين دو يكي جان و يكي جانان است
در روي كبود اين دو پيداست خدا
آيينه بزرگ و كوچكش يكسان است
سیدرضا موید
#حضرت_رقیه
بام هایند و کبوترهایشان
بال ها و قیمت پرهایشان
بیشتر شادند آقاهاي ما
وقت خوشحالی نوکرهایشان
منت گهواره ای را میکشند
عرشیان با سجده سرهایشان
برکت خانه است دختر داشتن
گفته اند این را پیمبرهایشان
بیشتر از اهل خانه میخرند
این پدرها ناز دخترهایشان
بین دخترها پدر ها دیده اند
در یکی رخسار مادرهایشان
دختر شاه اند عمو قربانشان
میدهد مژده به خواهرهایشان. ..
دختری آمد سراپا فاطمه
این رقیه خانم است یا فاطمه؟
در اصالت کیست طاها اینچنین؟
در جلالت کیست زهرا اینچنین؟
جلوه ای حیدر . نمایی ذوالفقار
مرتضا را کیست معنا اینچنین
دختر اینقدر آیینه شدن
جلوه شد زینب شدن را اینچنین
با همین چادر نماز کوچکش
ناز دارد پیش بابا اینچنین
بعد زهرا و پیمبر کس ندید
دختری ام ابیها اینچنین
با عمو انسی که دارد دیدنی است
کس نشد دلبر به سقا اینچنین
بین فرزندان اربابم فقط
او حرم دارد مجزا اینچنین
کهکشان عشق را دنباله است
این سه ساله عین هجده ساله است
یا رقیه گفتم و بهتر شدم
با رقیه آمدم نوکر شدم
در حقیقت روضه هایش کیمیا ست
خاک بودم تیره بودم زر شدم
من شب سوم پرستم تا ابد
سومین شب بود دیده تر شدم
سرنوشتم را چه دیدی شایدم
با رقیه وارد محشر شدم
کاش میشد در دفاع از مرقدت
مادرم میدید که بی سر شدم
یک عروسک نذر خانم کرده ام
هر زمان که سائل این در شدم
دختر ارباب دستم را گرفت
یا رقیه گفتم و بهتر شدم
بهتر از این نیست مارا میخرد
نوکران را پیش بابا می برد
او نمازی عارفانه بود و بس
لیلة القدری یگانه بود و بس
از همان اول که آمد ناز داشت
از ولادت نازدانه بود و بس
بر زمین هرگز نیامد پای او
او همیشه روی شانه بود و بس
لایق خوابیدنش گهواره نیست
روی دست اهل خانه بود و بس
تا عمو دارد نبیند آفتاب
سایبانش بی کرانه بود و بس
از همان اول که آمد زینت اش
گوشواری دخترانه بود و بس
او به ویرانه پرش عادت نداشت
او که مرغ آشیانه بود و بس
آبله چسبید زیر پای او
گمشده دیگر عروسکهای او
محمدجواد پرچمی
#حضرت_رقیه
خوابم نمیبَرد که دستِ تو بالشم نیست
بابا یتیم یعنی دستِ نوازشم نیست
باید بگیرم امشب دیوار را نیاُفتم
عمه حواس جمع است اینجاست تا نیاُفتم
حتی توانِ ماندن از بالِ من نیاید
گفتی به زجر دیگر دنبالِ من نیاید
من دوست دارم این را این زخم را که اینجاست
رَدّی که بر رُخم هست نقشِ عقیقِ باباست
دیدم چقدر رویَت تغییر کرده بابا
دیدی چه با گلویم زنجیر کرده بابا
از رویِ بام وقتی تکبیر را کشیدند
وقتی به گردنم بود زنجیر را کشیدند
بابا تمام کردند وقتی غذایشان را
انداختند پیشم نان خُشکهایشان را
کوچکتر از من اینجا این دختران ندیدند
دائم بلند کردند بر من صدایشان را
من رویِ خاک بودم تو رویِ خاک بودی
زحمت به خود ندادند هر بار پایشان را...
انگار میشود خوب خون زخمهای زنجیر
وقتی که عمه بوسید آرام جایشان را
من روسریِ خود را محکم گرفته بودم
در مجلسی که دیدم هر بی حیایشان را
دندانِ تو که اُفتاد لبهایِ من تَرَک خورد
لبهای تو که خون شد کردم هوایشان را
بابا سرت زِ نیزه هرجا که گشت اُفتاد
حتی میانِ مجلس از رویِ طشت اُفتاد
پیشِ لبانِ خُشکَت آن کَس که آب میریخت
دیدم کنارِ طشت است وقتی شراب میریخت
ما بارِ شامیان را بر دوش خسته بُردیم
با ما عمو نبود و چوبِ حراج خوردیم
برخاست گرد و خاکی تا نیزه خورد بر خاک
دیدم عمویِ خود را با نیزه خورد بر خاک
این خارها بزرگاند رفتیم و بی هوا رفت...
از رویِ پا در آمد خاری که زیرِ پا رفت
سنگی به سویم آمد اما به زینبت خورد
اُفتاد پیشِ پایم سنگی که بر لبت خورد
خاکسترِ تنوری مویِ تو را گرفته
این سنگِ بی مُرُوَت بویِ تو را گرفته
حسن لطفی
#حضرت_رقیه
من که بعد از تو به کوه دردها برخورده ام!
از یتیمی خسته ام ،از زندگی سرخورده ام!
دخترت وقت وداعت از عطش بیهوش بود
زهر دوری تو را با دیده تر خورده ام
دست سنگین یک طرف انگشترش هم یک طرف!
از تمام خواهرانم مشت بدتر خورده ام
صحبت از مسمار اینجا نیست اما چکمه هست
با همین پهلو چنان زهرای بر در خورده ام!
زیر چشمم را ببین خیلی ورم کرده پدر
بی هوا سیلی محکم مثل مادر خورده ام
حرفهای عمه خیلی سخت بر من میرسد
گوش من سنگین شده از بس مکرر خورده ام!
هرطرف خم شد سرم سیلی سراغم را گرفت
گاه ازینور خورده ام گاهی ازآنور خورده ام
ساربان لج کرد با من هی مرا میزد زمین
گردنم آسیب دیده بس که با سر خورده ام
بیشتر که گریه کردم بیشتر سنگم زدند
ایستادم هرکجا تا سنگ آخر خورده ام
آه بابا دخترت را هیچکس بازی نداد
زخم ها از خنده ی این چند دختر خورده ام
سید پوریا هاشمی
#حضرت_رقیه
از کودکی اش فاضله و عالمه بود
✨🌿
چون شیرزن قبیله بی واهمه بود
✨🌿
بر بوسهی عمه بر جمالش سوگند
✨🌿
از بدو تولدش خودش فاطمه بود
✨🌿
جواد حیدری
@golchinmolodiarosimazhabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژه #استوری
☘ امشب دخیلِ دختر اربابم
🍃✨ ایام ولادت #حضرت_رقیه
#حضرت_رقیه
با دستهای کوچکش... گرهها باز میکند!
الحق! ملیکهی همه عالَم... رقیه است
ایام بزرگداشت میلاد حضرت رقیه
بر همه عاشقان آل الله مبارک باد💐
┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅
بروزترین
کانال گلچین مولودی و....تلگرام وایتا👇
✼🌿🌺🌿✼
@golchin_mowludi
#حضرت_رقیه س سرود
افتاده در دلم خدا
ديوونگي و شور و شين
از يومن پاك مقدمِ
رقيه دخترِ حسين
عشق الستم ـ رقيه رقيه
اي همه هستم ـ رقيه رقيه
دل به تو بستم ـ رقيه رقيه
سيدتي يا رقيه رقيه (3)
با ديدن گلِ رخش
هر ديده مبتلا ميشه
اگه كسي حاجت داره
حاجت اون روا ميشه
عشق الستم ـ رقيه رقيه
اي همه هستم ـ رقيه رقيه
دل به تو بستم ـ رقيه رقيه
سيدتي يا رقيه رقيه (3)
امشب تو آغوشِ حسين
انگار يه ماهِ كامله ست
صورت اين ياس شبيه
رخسار بيبي فاطمه ست
عشق الستم ـ رقيه رقيه
اي همه هستم ـ رقيه رقيه
دل به تو بستم ـ رقيه رقيه
سيدتي يا رقيه رقيه (3)
براي اربابم حسين
مليكه دختر اومده
همه با ديدنش ميگن
انگار كه مادر اومده
عشق الستم ـ رقيه رقيه
اي همه هستم ـ رقيه رقيه
دل به تو بستم ـ رقيه رقيه
سيدتي يا رقيه رقيه (3)
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫
.
#فهرست
هشتک ها و قوانین گروه ما 👇👇
نوحه دهه محرم که فعلا بارگذاری شده با هشتک #دهه_محرم قابل دسترسی است. همچنین گریزهای زیارت عاشورا با هشتک
#گریز_زیارت_عاشورا #زیارت_عاشورا
#گریز_
#زنجیرزنی #زنجیر_زنی
#یاسیدالشهدا #امام_حسین #زائر
#امام_زمان
نوحه های #دهه_محرم
#دعای_کمیل
#سخنرانی
قابل دسترسی است.
از طریق هشتک های زیر به سبک ها و روضه های #دهه_محرم دسترسی پیدا میکنید:
#شب_سوم_محرم #حضرت_رقیه
#اربعین
#امام_زمان
#امام_حسین
#اسارت #شام #دروازه_کوفه
#شب_اول_محرم #مسلم
#شب_دوم_محرم #ورودیه
#شب_سوم_محرم #رقیه
#شب_چهارم_محرم #حر #طفلان زینب
#شب_پنجم_محرم #عبدالله
#شب_ششم_محرم #قاسم
#شب_هفتم_محرم #اصغر
#شب_هشتم_محرم #اکبر
#شب_نهم_محرم #عباس
#شب_دهم_محرم #وداع #قتلگاه
#شب_یازدهم_محرم #شام_غریبان
#شب_تاسوعا #عباس
#شب_عاشورا #گودال
#کرامات
#شب_جمعه
#واحد #شور #زمینه #روضه
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_قاسم_بن_حسن_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#ام البنین
.
#حتما_بخوانید👇 و فراگیرید
هشتگ چیست؛ چگونه از آن استفاده کنیم؟ 👈 #👉علامت هشتک است
اگر این روزها "اصطلاح هشتگ" را زیاد شنیده و هنوز معنی آن را نمیدانید، ادامه این گزارش را بخوانید.
بنابر تعریف های ارائه شده هشتگ # یک نماد پیشوندی و یکی از تگ های ابرداده است.
اگربخواهیم هشتگ را به زبان ساده تر تعریف کنیم، #هشتک 👈برچسبی است که برای دسته بندی و به اشتراک گذاری پست ها و نظرات درباره موضوعی خاص در سطح جهانی و فراتر از حلقه و فهرست دوستان بکار می رود.
برای مثال می توانیم برای دسته بندی مطالب گروه مان از آن استفاده کنیم و مثلا پس تهیه متن های مرتبط با مداحی محمود کریمی ، آنرا با هشتکِ #کریمی مشخص کنیم .حال شما با کلیک بر روی این #هشتگ می توانید همه پست های ارسال شده در خصوص این موضوع از کاربران را به سادگی و بدون اتلاف وقت مشاهده کنید.
هشتگ ابزاری برای دستهبندی چنین پیامهایی فراهم میکند، تا افراد بتوانند آن هشتگ را جستجو کنند و مجموعهای از پیامهایی را که شامل آن هستند به دست آورند. عموماً کلیدیترین کلمه مربوط به آن موضوع را با علامت هشتگ همراه کنند. این همراه کردن با استفاده از علامت # قبل از کلمه مورد نظر، انجام میشود. در نامگذاری هشتگ میتوانید از حروف، اعداد و علایم مجاز استفاده کنید اما علامتهایی مانند $ یا % غیرمجاز میباشند و به شما اجازه نامگذاری نمیدهند.
هشتگ اولین بار به وسیله توئیتر ایجاد شد و پس از آن توسط بسیاری از شبکه های اجتماعی از جمله گوگل پلاس، فیسبوک، فیلکر، اینستاگرام، فرندفید، یوتیوب و پینترست مورد استفاده قرار گرفت.
به طور کلی می توان مزایای #هشتک را اینگونه برشمرد:
مطالب گذاشته شده در هشتگ را همه میتوانند مطالعه کنند و دیگر نیازی نیست هر شخصی مطلب را جداگانه به اشتراک بگذارد.
با مراجعه به #هشتگ ، نیازی به جستجوی موضوعتان نیست، میتوانید مطالب گوناگون را مطالعه کنید.
همچنین در جستجوی گوگل میتوانید هشتگ مورد نظر را نوشته و مطالب مربوطه را مطالعه کنید.
👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@madahi_moharram