#ساقی از خمّ ولایم..
#سرود ویژۀ عیدالله الاکبر عید غدیر خم به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
🍃🌸🍃🌸🍃
ساقی از خمّ ولایم
بچِشان باده که امشب
به تولای علی مست شوم
بی خبر از هست شوم
عاشق یکدست شوم
سر بکشم پَر بکشم
حلقهی اقبال زنم
از قفس خاکی تن بال زنم
لب به سخن باز کنم
خوانم و پرواز کنم
گویم و اعجاز کنم
بر دو جهان ناز کنم
مدح علی بر همه آغاز کنم
هان منم و عشق امیرم
به همین عشق اسیرم
که کِشد سوی غدیرم
روَم و دامن دلدار بگیرم
نِگهی افکند آنگونه که
صد بار شوم زنده و صد بار بمیرم
چه غدیری، چه امیری
چه بشیری، چه مه ماه و مهر منیری
چه قیامی، چه پیامی
چه امامی، چه مقامی
همه جا بحر عنایت
همه جا نور لایت
شده از خالق معبود روایت
که بود عید ولایت
ملک و حور و پری، ارض و سما
کوه و چمن، دشت و دمن
ریگ و حجر، نخل و شجر
جنّ و بشر یکسره کوشند مگر تا شنوند،
از دو لب ختم رُسل
فخر سُبل، هادی کل
مدح علی شیر خدا را
جبرئیل آمده از سوی خداوند تعالی
به رُخش نور تجلی
به لبش حکم تولّی
که اَلا ختم رسالت
گوهر بحر جلالت
نبی امی خاتم
پدر عالم و آدم
صلوات از سوی حق بر تو بر آل تو هردم
به علی باش مبلّغ
به تو امر از طرف خالق سرمد شده بلّغ
برسان حکم خدا را
وَ بگو گفته ی ما را
که خدا یار تو باشد
اگر امروز زبان را نگشایی
و تولای علی را به خلایق ننمایی
و دل اهل ولا را نربایی
به خدایی که تو را داده
چنین قدرُ جلالت
به تو و حیدر و آلت
همه ابلاغ تو باطل شود از بَدو رسالت
بگشا لعل لب و بانگ به عالم بزنُ
سیطره ی کفر و دو رویی همه بر هم بزن
از شیر خدا دم بزن
اینک بچشان بر همگان جام ولا را
ز جای خیز ساقیا به ساغرم بریز می
🍃✨🌴💐🍃✨💐🌴
#ساقی نامه
در مدح حضرت علی علیه السلام
#مرحوم جودی خراسانی
.
ز جای خیز ساقیا به ساغرم بریز می
پیاله کن لبالبم به یاد چشم مست وی
.
بیار بادہ و مرا سبوسبو به جام کن
منش به کام ریزم و توام به جام ریز هی
.
از آن مئی که گر رسد ترشّحش بر آسمان
بنات نعش سان بگردش آورد جدی
.
از آن مئی که بر فلک اگر رسد شمیم آن
زنای کهکشان همه برآورد نوای نی
.
از آن مئی که در فلک گشائی ار سر خمش
خم سپهر آورد ز هم خروش و جوش وی
.
ز تشنگان پای خم مرا ببین تو تشنه تر
تهی نما سبوسبو مرا ببخش پی به پی
.
ببین تفاوت خمم بریز باده خم خمم
که از خم کسمند تن مگر دمی رهم ز می
.
بهار عمر من به دی رسیده می سزد مرا
که می چو آتش است و آن خوش است بهر فصل دی
.
به پای عقل کی توان به کوی دوست ره برم
مگر کمیت عقل را کنم ز تیغ باده پی
.
کدام باده و چه می، می محبّت علی
علیست آب و آمده ز آب کلّ شئ حی
.
شهنشی که شد عیان ازو به خلق ذات حق
بلی به ذات کی توان جز از صفات بُرد پی
.
منم که با ولای تو ز هست و نیست فارغم
به من مگو ز تخت جم ز من مجو ز تاج کی
.
شها توئی که ماسوا بود طُفیل ذات تو
ز ماسوا سوای تو به کس ره امید نی
.
به صبر اگر چه مصدری به حکم اگر چه مظهری
ولیک ای ولیّ حق قرار و صبر تا به کی
.
شها زگلشن جنان به کربلا نظر نما
به خاک بین تن حسین سرش نگر به نوک نی
.
خدیو ملک لامکان تو و ببین بکوفیان
که تشنه لب حسین تو کشند بهر ملک ری
.
عیال خویش را ببین به روی نعش کشتگان
یکی بذکر یا اخا یکی بذکر یا بنی
.
بیا که زینبت رود به شام و گرد ناقه اش
و سپاه کوفه سر بسر به های و هو و نای و نی
.
سر شکسته اش نگر دو دست بسته اش نگر
سر حسین پیش رو فغان کودکان ز پی
.
بناله کوش «جودیا» که کرد در تنور جا
سری که شُست مصطفی غبار از عذار وی
WWW.EMAM8.COM62726_13981219115722_311870.mp3
زمان:
حجم:
311.9K
#سرود و شور میلاد مولود کعبه حضرت علی علیه السلام #ساقی کوثر مددی یا حیدر
#امیرحسین سلطانی
☘☘🌼🌻☘☘🌼🌻
#بند اول
ساقی کوثر مددی یا حیدر
امام جن و انسی مولا حیدر
تا جون دارم ذکر رو لبهام اینه
علی مع الحقه و حق با حیدر
مولا الموحدین،امام متقین
ای لنگر ارض و سما امیرمومنین
ای نور مشرقین،ای جان عالمین
ای عشق فاطمه مدد مولا ابالحسین
دینم علی دنیام علی
قسم به فاطمه تویی آقام علی
عشقم علی جونم علی
خیلی دوست دارم تویی بابام علی
(علی علی علی علی
امیر دلها مددی مولا علی)
بند دوم
مژده شبه ولادت مولا شد
زمین و آسمون همه زیبا شد
کعبه ترک خورده برای حیدر
ز قدمش شهر خدا غوغا شد
اومده با وقار ،امیر تکسوار
بگو مبارکه قدمهاش تو با افتخار
بگو به عمرو تا،بکنه گورشو
علی اومد با قبضه ی شمشیر ذوالفقار
@golchin_mowludi
#خلقت نور
#شاعررسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
خدا بود و خدا بود و خدا بود
تمام ملک هستی ماسوا بود
نه جنی و مَلَک در ملک هستی
نه جامی وشراب،باده و مستی
خدا در دفتر خلقت رقم زد
هزاران نقش بر شادی و غم زد
قلم برداشت طرحی نو بپا کرد
خطوط عاشقی از هم جدا کرد
ز نور خود نوری کرد ترسیم
درآغوشش گرفت بنمود تکریم
و از آن نور سیزده نور دیگر
پدید آورد یاس وشمس وکوثر
یکی را چون نگین خلقت آورد
وصی المرسلین با رحمت آورد
و از انگشتر خاتم رسید نور
امیرالمومنین آن عشق مستور
و از جان پیمبر شد هویدا
وجود نازنین و پاک زهرا
تلاقی دو نور در دفتر عشق
خداجان راعطا کردپیکر عشق
و یازده نور دیگر شد پدیدار
تبارک گفت آن خَلّاقِ قهار
میان آنچه خوبی داشت خالق
مثال یک طبیب خوب وحاذق
مداوا کرد درد اهل امت
سرشت در قلب ما نور ولایت
خدا بود و نبی بود و علی بود
وانواری که باعشق منجلی بود
نبوت با امامت هم صدا شد
کلید قفل مشکل ها خدا شد
کرامت با شهادت هم نوا شد
به خلقی این سعادت آشنا شد
💐🌿🍃🌸💐🌿🍃🌸
#شاعر رسول چهارمحالی#ساقی عطشان
@golchin_mowludi