.
#🌿ترکی
✨🌼✨🌸✨🌼✨🌸✨🌼✨🌸✨🌼✨🌸✨🌼✨🌸
ای تاج سر عالم امکان آقا تئز گل
ای منجی عالم سنه قربان آقا تئز گل
ای پادشه ملک وفا، یوسف زهرا
آزاده لره سرور و سلطان آقا تئز گل
چوخداندی من زاری سالیب درده فراقون
یوخ دردیمه بیر کیمسه ده درمان آقا تئز گل
هر گون دیلیمین ازبری اولموش گوزل آدین
آرامیمی آلدی غم هجران آقا تئز گل
تئز گل که دوتوب یئر اوزینی ظلم و جنایت
تاراجه گئدیب عزت انسان آقا تئزگل
سنسن آقا مظلوم لرین پشت و پناهی
سنسن ائلیین عدلیله دیوان آقا تئز گل
تسخیر ائلییوب قلبلری شبهه دومان تک
حق اهلینه ای منطق و برهان آقا تئز گل
حسرتله تیکیب گوز یولوا اهل ولایت
اولدی یئنه ده نیمه شعبان آقا تئز گل
آدین دیله گلدوقجا ائدیر گوگلومی مدهوش
ای گلشن خلقتده کی ریحان آقا تئزگل
#مدهوش
#محمد_هوشمند
✨🌼✨🌼صلوات
بانوی بی بدیل کربلا
کیست این زینب که دنیا را مسخر کرده است
دست بسته در اسارت فتح خیبر کرده است
کیست این بانوی والا کز عفاف و حجب خویش
چهره ظلمات را چون مه منور کرده است
در اسارت هم نگهبان حجاب خویش بود
عفتش را برتر از ارزنده گوهر کرده است
کیست این مادر که در راه خدا طفلان خویش
راهی میدان جنگ نابرابر کرده است
کربلا را پشت سر بنهاد با سیل بلا
دیده اش را دمبدم با اشک غم تر کرده است
قامتش از غصه خم شد گیسوانش شد سپید
باغ را خار جفا تا دید پرپر کرده است
زنده شد از همت و ایثار زینب ثار حق
کربلا را تا ابد سرخط دفتر کرده است
با بیانی کاخ استبداد را در هم شکست
دختر حیدر ببین کاری چو حیدر کرده است
با جمیلا گفتنش بر ظالمان ثابت نمود
دین حق را با یقین و عشق باور کرده است
در جهان زینب همیشه زینت نام علیست
با قدومش دهر را امشب معطر کرده است
در دل محشر شفاعت می کند مدهوش را
چون که عمرش را به شوق کربلا سر کرده است
#محمد_هوشمند
#مدهوش
🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼
ولادت شبیه مصطفی
شده امشب جهان روشن، به ماه انوری دیگر
خدا آورده بر دنیای خاکی دلبری دیگر
به حسن و جلوهاش شد آسمان زندگی روشن
رسید الله اکبر را، نشانِ اکبری دیگر
ملائک تهنیت گویند بر پیغمبر خاتم
که نخل عصمت آورده کنون، بار و بَری دیگر
عیان گشته به دستان ظریفش قدرت اللهی
گشوده چشم در آغوش مادر حیدری دیگر
عجب حسنی، عجب نوری، عجب روی دل انگیزی
رسید از جانب حق، آیه و پیغمبری دیگر
چنان مژگان او در باغ چشمانش مسلح بود
که گویی آمده بر فتحِ خیبر، لشگری دیگر
خدا منت نهاده بار دیگر امت حق را
نموده خلق از بهرِ هدایت رهبری دیگر
مقدر بود از روز ازل اوضاع عاشورا
به اردوی حسین امشب رسیده یاوری دیگر
به دشت کربلا دیدند اعدا، ضرب شستش را
که جاری بود در لبهای تیغاش، آذری دیگر
ز درد تشنگی تا بر امام خویش حاجت برد
عیان شد بر جهان اعجاز با انگشتری دیگر
امان از لحظهای که کرد منشق، فرق حیدر را
میان معرکه با تیغ کینه، کافری دیگر
غلامی هستم و بر خوان احسانش طمع دارم
آگر چه نیستم در کوی وصلش قنبری دیگر
بیاد خال رویش میشوم مدهوش هر لحظه
رسیده بر سرای شاه خوبان نوکری دیگر
#محمد_هوشمند
#مدهوش
#حضرت _علی_اکبر_ع
🌷🌿🌷🌿🌷🌿