eitaa logo
کانال گلچین مولودی و عروسی مذهبی
7.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
107 فایل
بروزترین کانال گلچین مولودی و.....👇 ایتاوتلگرام 🌿🌺🌿 @golchin_mowludi ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام 🌾🔸🍃🌾🔸🍃 برکتِ بی انتها دارد کریم اهل بیت(ع) خندۂ مشکل گشا دارد کریم اهل بیت(ع) پادشاهان جهان غبطه به حالش میخورند بسکه دور خود گدا دارد کریم اهل بیت(ع) بی بهانه بهترین ها را به سائل میدهد سیرتی زهرا نما دارد کریم اهل بیت(ع) روز و شب وقتِ غذا محض جزامی های شهر در کنار سفره جا دارد کریم اهل بیت(ع) بر در و دیوار آن پیچیده ذکرِ یاحسین(ع) در بقیعش کربلا دارد کریم اهل بیت(ع) عاقبت یک یاحسن(ع) می گویم و جان میدهم بسکه دستانش شفا دارد کریم اهل بیت(ع) سفره ام یک ثانیه بی نان نخواهد ماند، چون- این گدا بعدِ خدا دارد کریم اهل بیت(ع)! عاطفی
علیه السلام 🍂🌱💫🍂🌱💫 دل اگر عبد مسلمان حسن بوده و بس. معرفت جو پی عرفان حسن بوده و بس. غافلی ای که گدای در حاتم شده ای. حاتم از خیل گدایان حسن بوده و بس. هر گدایی که در خانه ی او را زده است. پاسخش با لب خندان حسن بوده و بس. ناسزاگو خجل از کار خودش شد که کرم. تیغ برنده ی برهان حسن بوده و بس. حاجتش گشته روا از کرمش قطع یقین. هرکسی دست به دامان حسن بوده و بس. زاهدا بر دل خود راه مده شوق جنان. که جنان یک گل گلدان حسن بوده و بس. اهل بیت اند عزیز همه اما ز ازل. جان من بسته ی بر جان حسن بوده و بس. در مدینه، نجف و مشهد و در کرب و بلا. کل عالم همه مهمان حسن بوده و بس. نه فقط جنگ جمل که، دل هر معرکه ای. زیر پا عرصه ی جولان حسن بوده و بس. صلح او علت بر پایی عاشورا شد. کربلا جلوه ی طوفان حسن بوده و بس. سپری روز و شبم می شود از عشق حسین. روز و شب چرخش چشمان حسن بوده و بس. خانه آباد حسین است دلم،از عشقی. که خراباتی و ویران حسن بوده و بس. جان عاشق به کفش با لک لبیک حسین. از ازل بر سر پیمان حسن بوده و بس. سینه زن گر که شدی عاشق و مجنون حسین. شک نکن لطف دو چندان حسن بوده و بس. در حرم مرغ خیالم همه عمر از سر شوق. جلد گلدسته و ایوان حسن بوده و بس. چشم هایش نشود روز جزا بارانی. هر که یعقوب به کنعان حسن بوده و بس. دست گیرش خود زهراست قیامت والله. هر که در روضه پریشان حسن بود و بس. رشیدی راد
علیه السلام 💫💫🌱💫💫🌱💫 کبوترانه رسیدم به آسمان شما سلام می دهم از دل به آستان شما چه عاشقانه نشستم کنار خوان شما میان سفره ی ما هست آب و نان شما به زیر لب همگی ذکر ربّنا داریم چه التماس دعاها که از شما داریم رسیده ای که همیشه پناه من باشی کریم باشی و امّید مرد و زن باشی نسیم روح خدا در کویر تن باشی رسیده ای که امام همه " حسن" باشی تو آمدی که خیالم همیشه آرام است کسی که بی تو بماند همیشه ناکام است سپرده ام دل خود را به دست دلدارم من از ولایتتان دست بر نمی دارم منی که روزه گرفتم به نیّت یارم حسن حسن شده ذکر زمان افطارم طواف می کنمت در مدار ماه خدا کریم آل عبا سفره دار ماه خدا تویی که صاحب این سفره های خیراتی برای اهل سحر اسوه ی مناجاتی طلوع نور خدا جلوه ی عباداتی عزیز حیدر و زهرا بزرگ ساداتی همیشه می رسد از چشم هایتان برکات نثار مقدمتان هدیه می کنم صلوات برای مساله ی عشق راه حل هستی مشوّق همه در بهترین عمل هستی تویی که شیر نبردیّ و بی بدل هستی جوان شیر خدا فاتح جمل هستی میان خانه ی گل ها تبسّم یاسی مرید حضرت حیدر مراد عباسی دعای این دل بی تاب من شده دائم خدا کند که شبی با عنایت قائم (عج) به رسم عرض ارادت شبی شوم خادم کنار صحن ؛ ورودی حضرت قاسم به هر مژه بکشم خاک آستانت را ببینم آمد و شدهای زائرانت را تو صاحب کرمی اوج رحمتی مولا تو صاحب علمی مرد غیرتی مولا اگرچه بی حرمی اهل غربتی مولا همیشه محترمی با صلابتی مولا همیشه بانی هر سفره ی کرم هستی میان سینه ی ما صاحب حرم هستی در این شبی که نشستیم غرق خوشحالی در این شبی که گرفتیم دور هم فالی در این شبی که به ما داده شد پر و بالی مدافعان حرم جای سبزشان خالی به گوش می رسد العفوهای هر شبشان هنوز روضه ی لایوم مانده بر لبشان شروع روضه ی لایوم روضه ی گودال هجوم نیزه و شمشیر وپیکری پامال حرامیان همه رفتند در پی خلخال چه ها گذشته به اهل حرم... زبانم لال همینکه مجلس روضه شبی به پا می شد مدینه با نفست خاک کربلا می شد شبرنگ
علیه السلام 🔸🔸🍀🔸🔸🍀🔸🔸 تو کریمی وکرامت همه زیبنده ی توست و ردای کرم و جود برازنده ی توست نیمه ی ماه خدا ماه رُخت جلوه نمود ماه در نزد مه روی تو شرمنده ی توست نور تو مظهر انوار الهی و جهان روشن از آن رُخ نورانی و تابنده ی توست بیت زهرا و علی گشته گلستان ولا نوگلی خانه پُر از عطر فزاینده ی توست نغمه ی یا حسن از عرش برین می آید حضرت روح الامین نغمه سراینده ی توست سرمه ی چشم ملک خاک کف پات حسن روشنی بخش فلک گوهر رخشنده ی توست خنده ات دل ببرد،جان بدهد شاه کرم فاطمه محو تماشای تو و خنده ی توست تو خودت کوثری و ساقی کوثر پدرت جام مستان ولایت، پُر و آکنده ی توست ز دمَت مُرده، نه، جان تازه کند صد چو مسیح تو که هستی که مسیحا ز دمَت زنده ی توست جدّت احمد،پدرت حیدر و مامت زهراست بی سبب نیست که سلطان و گدا بنده ی توست تو خدای کرم استی،به خدا دشمن تو ز کرامات تو پیداست که شرمنده ی توست فضل و جود وکرم و بخشش و احسان و عطا نَمی از بحر کریمانه و بخشنده ی توست و گدائیِ سر کوی حسن ما را بس فخرِ ما سائلی دولت پاینده ی توست کریم زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علیه السلام 🌱🔸🍂🌱🔸🍂 امشب از محبوب میخوانند اهل آسمان تا سحر مجذوب میمانند اهل آسمان یک خبر از غیب میدانند اهل آسمان روی لب این ذکر میرانند اهل آسمان این خبر از لطف داور بر پیمبر آمده سبط احمد، شبل حیدر، نسل کوثر آمده بال و پر گم کرده جبرائیل هوهو میکشد خویش را خوشحال میکائیل هر سو میکشد تا دمد در صور اسرافیل ابرو میکشد بر در فردوس عزرائیل هی بو میکشد دل ربوده از ملائک این کمان ابروی سبز خوی سبز و بوی سبز و خال مشکی روی سبز مژده ای عشاق آقای کریمان آمده معدن جود و سخا دریای احسان آمده در جهان آفرینش پای سلطان آمده پادشاه پادشاه پادشاهان آمده هم سلامش هم کلامش از خداوند جلیست سکّه و دربار و مُهر و تخت و تاجش از علیست نیست این کاشانه را خاموش، مشعل هیچگاه کس در این خانه نمیگردد معطل هیچگاه کار مضطر را نمیسازد محول هیچگاه پاسخ سائل نمیگوید به مُجمَل هیچگاه بر در این خانه صد حاتم گدایی میکند نوکر کوی حسن آری خدایی میکند دور افتاده، مقرب میشود پیش حسن لاابالی هم مهذب میشود پیش حسن بی ادب اینجا مؤدب میشود پیش حسن مثل من، نوکر ملقب میشود پیش حسن در جواب مرد اعرابی سلامش میدهد پیش چشم دوستان، شأن و مقامش میدهد در صف پیکار، او مانند حیدر میشود خود به تنهایی چنان هفتاد لشگر میشود چون بسر سربند میبندد، پیمبر میشود در صف صفین، خود الله اکبر میشود سر نمی ماند رها از تیغ رستاخیزی اش یل یلان، یکدم دو نیمه میشوند از تیزی اش کیست آقایم حسن، وجه خدای عالمین کیست آقایم حسن، بهر نبی نور دو عین کیست آقایم حسن، والا شفیع نشأتین کیست آقایم حسن، او هست آقای حسین هر که میگردد حسینی از حسن دارد نشان داده این قلب حسینی را حسن آتشفشان رازدار کوچه هست و رازدار گوشوار شاهدِ آن روی سیلی خوردۀ ٱم الوقار محرمِ اسرار مادر در هجومِ نابکار صاحبِ سِرّ علی و هم غلاف و ذوالفقار او نه تنها شد عصای مادرش با چشم تر پهلوی بشکسته راهم جمع کرده پشت در غصه های مادرش زهرای اطهر خورده است غصۀ تنهاییِ یک عمر حیدر خورده است در میان لشگر خود زخم خنجر خورده است تیر بر تابوت و نعش او مکرر خورده است با وجودی که غمی از عمر او مخفی نبود عاقبت «لایوم» در وصف حسین خود سرود ژولیده
علیه السلام 🍂💫🌱🍂💫🌱 آمدی و نور در عرش معلّی پهن شد جذر و مد؛ بیتاب بر امواجِ دریا پهن شد بر تنِ گهواره ات غیر از دو بالِ جبرئیل چادرِ گلدار؛ با دستانِ زهرا(س) پهن شد لذّت ذکر خدا را داشت و شب تا سحر پیش تو سجّادۂ زیبایِ بابا پهن شد حضرت موسی عصایش را گرفت از دست تو روبرویِ تو بساطِ ذکر عیسی پهن شد مجتبی(ع) بودی و دورت گشت! پس رفعت گرفت تابش ِ خورشید از بالایِ بالا پهن شد نیمۂ ماهِ مبارک؛ شد دو چندان نورِ ماه رفت زیرِ خیمۂ لطف و کرم!... تا پهن شد تا خدا «مشکل گشایی» را به نامت زد، سریع... کنج قران آیۂ «إنّا فتحنا» پهن شد شد اجابت یک به یک، بی منّت و بی واسطه تا پرِ قنداقه ات بر حاجتِ ما پهن شد دعوتیم افطار! چون در خانۂ مولاعلی(ع) سفرۂ اطعام ِ سائل ها، گداها پهن شد! عاطفی
علیه السلام 🍃✨🔸🍃✨🔸 بی واسطه باز است به روی همه؛ درها باید بروم! هست در این خانه خبرها مولود نجیبی که از اعجاز نگاهش آورده دل سنگ چه یاقوت و گوهرها گفتند به هم آسیه و حضرت مریم ایکاش که قسمت شود اینگونه پسرها دستان تو در دست پدر لحظهٔ افطار مادر به تماشای تو بیدار سحرها نذر تو خدا سفرهٔ ماه رمضان را انداخته؛ مهمان شده خورشید و قمرها در مدح تو گفتند: کریم إبن کریمی در وصف تو؛ فرماندهٔ شمشیر و سپرها صُلحت چه قیامی شده ای مُصلح اول تا حق نشود یک شبه منجر به ضررها باید که پیمبر پسری داشته باشد تا کور شود چشم همه تنگ نظرها! عاطفی
علیه السلام 🌾🍁🍃🌾🍁🍃 شاعر به هر شعر ترش دارد علاقه آری به میز و دفترش دارد علاقه چون با ارادت می نشیند می نویسد از خط و خال دلبرش ؛ دارد علاقه من دلبری دارم که بعد قرن ها هم دنیا به ذکر اطهرش دارد علاقه عمری به دیدار تماشای جمالش تنها نه ما پیغمبرش دارد علاقه آنقدر سبک خطبه هایش حیدرانه ست اصبغ به فیض منبرش دارد علاقه او را به جان فاطمه باید قسم داد از بس به شخص مادرش دارد علاقه یارب نکن بیرون مان از خانه ی او خیلی به روضه نوکرش دارد علاقه کی میرویم از محضر او دست خالی وقتی به مسکین درش دارد علاقه هر نام پاکش می برد دل را به نوعی موسی به اسم شبرش دارد علاقه مشغول مداحی او در عرش جبرییل میخواند از تورات و میخواند از انجیل هر سائلی یک دفعه شد مهمان شبر سیراب شد از چشمه ی احسان شبر پلکی زد و رزق خلائق را فرستاد روزی ما می ریزد از مژگان شبر معنای رحمانیت حق را ندیدیم جز در میان مهر بی پایان شبر هرگز به چشم نوکری ما را ندیده آقا شدیم از لطف استحسان شبر حاجت به دندان نیست وقتی می گشاید از کار ما صدها گره دستان شبر بعد از حدیث منزلت باید بخوانیم موسی ست محو صورت خندان شبر جای صفورا خالی است امشب بگیرد گلبوسه ای از گونه ی تابان شبر ما هم به قربان همان خال سیاهش وقتی که هارون می رود قربان شبر سنگین تر از ایمان کل انبیاء است در وقت میزان کفه ی ایمان شبر با دست تقدیر خدا پیوند خورده از ابتدا جان شبیر و جان شبر مضمون به این خوبی فقط جایش همین جاست عشق برادر به برادر بیش از اینهاست دُر علی دردانه ی طاها حسن بود قبل از حسین آیینه ی زهرا حسن بود چشمان او تنها تجلی گاه توحید پر می شد از عطر خدا هر جا حسن بود یوسف کمی تا قسمتی از حُسن رویش زیباتر از زیباتر از زیبا حسن بود جبرییل هم در سایه سارش قد کشیده روزی رسان عالم بالا حسن بود شاگرد پای درس پیکارش ابوالفضل آموزگار حضرت سقا حسن بود گفتند کوه صبر زینب را ولیکن الگوی ناب زینب کبری حسن بود یاد خدا یاد امام عصر باشد تسبیح قاسم یاحسین و یاحسن بود صلحش قیامی همچو عاشورا رقم زد بنیانگذار کربلایی ها حسن بود در کربلا هم با حسینش دم گرفتیم در هر زیارت ذکر پایین پا حسن بود از اولین اجدادمان بر ما رسیده انگیزه ی ماندن در این دنیا حسن بود دل نازکی که هر شب خود را سحر کرد در همنشینی با جزامی ها حسن بود هر کس که پیدا کرد توفیق زیارت ورد لبانش ما رایت الا حسن بود از پاکی دامان مادر فیض برده تا وقت جان دادن هر آنکس با حسن بود مردی که تا پایان عمر غصه دارش خیری ندید از کوچه ها تنها حسن بود از غربت او دم به دم باید بخوانیم یک بیت روضه دست کم باید بخوانیم فرقی ندارد بزم اشک و بزم شادی باید که باشد گفتمان اعتقادی باید گریزی زد به افکار مدرس در بیت هایی هم سیاسی هم عبادی دشمن به خود آرایش جنگی گرفته شاید نظامی نه ولیکن اقتصادی فردا سرافرازی نصیب ملت ماست با رونق تولید ؛ تولید جهادی از دست رنج خویش سفره پهن کردیم بر لقمه ی دشمن نداریم اعتمادی ما وارث ایثار گردان کمیلیم با اقتدا کردن به ابراهیم هادی از مرد بودن یک کت و شلوار دارند بر هر چه نامرد است دارم انتقادی گفتند از اخراج مهاجر یا مجاهد !!؟؟ چشم دلم روشن... غلط های زیادی ... تاریخ از ابناء ایران می نویسد از غیرت مردان افغان می نویسد تا فتنه ای نسل ابوسفیان علم کرد شمر زمان فکر جسارت بر حرم کرد با یک اشاره ابرهه زیر و زبر شد با فجر صادق شام ظلمانی سحر شد امروز ناموس پیمبر در خطر نیست جز لکه ای ننگ از دواعش بیشتر نیست امروز هم آماده ی اذن جهادیم محکم به پای آرمان ها ایستادیم خاری به چشم شور عمال یهودیم خود شاهد جان کندن آل سعودیم سردار و سرباز مجاهد بی شمار است انگیزه ی لشگر نشان ذوالفقار است با این طریقت در مسیر اقتداریم از جنس سرویم و چهل سال استواریم رمز بقا قطعا به دست مردم ماست این اولین تحلیل گام دوم ماست بر نفس سرکش راه طغیان را ببندیم با معنویت در دو عالم سربلندیم در فصل سختی چشم تهران هم به طوس است چون ملک ایران بیمه ی شمس الشموس است خاکساری
ای بوجودت شده اثبات من 🍃✨🍀مدح حضرت علی علیه السلام میرزا غفار طارمی . ای بوجودت شده اثبات من کرده تجلّی برِ مرآت من غیر تو کی  میشود آیات من مانع فیض است حجابات من طول سفر بعد مقامات من . . نیست مرا غیر تو در دین ضرور گرچه دهد روضۀ رضوان و حور هشت بهشتی و غلام و قصور اینکه تویی بر همه عالم عبور بر تو امید است حسابات من . . آیینۀ طلعت زیبای تو جاذبۀ شوق تمنّای تو رشتۀ توحید مسمّای تو کرد چه تقلید ببالای تو بانی نصّ است دلالات من . . حبّ تو روز ازلم شد سرشت صادر اوّل سر لوحم نوشت هر که در این مزرعه حبّ تو کشت یوم ملاقات نشد قبح و زشت مطلق  اعضای علامات من . . مظهر حقّی و صفات رحیم منجی نوحی تو ز بحر عظیم نار خلیل است چو طور کلیم چونکه قدیمّی و باشیاء علیم سرّ حقیقی است حجابات من . . مرکز این گنبد خضرا تویی کنگرۀ عالم بالا تویی بهر خدا مثبت البا تویی نیست مبیّن بتو الّا تویی من کیم و نکتۀ ابیات من . . گربتو گویم که حقی نیست حق غیر تو حق کیست تویی عین حق هادی حقی و بمن ده نطق تا بگشایم سر شرح غلق آن فآن مدح تو عادات من . . بر در تو جملۀ شاهان مقیم ناطقه در وصف تو گشته بکیم یک نفسم ده که شوم من کلیم اینکه تویی بر دل (غفّار)علیم ملجاء من مرجع آیات من @golchinmolodiarosimazhabi
ماه رحمت نیمه سی اولدون هویدا یا حسن 🌾✨🌾🌾✨ ✨🔸مدح و میلادیه حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام تبریزی . ماه رحمت نیمه سی اولدون هویدا یا حسن مهر و مه اولدی سنه غرق تماشا یا حسن . اهل دل حسن و کمالاتونده نقصان گورمیوب احسن احسن حسنوه ، ماه دل آرا یا حسن . دست قدرت نقشوی کامل چکوب ای نازنین مد بسم الله قویوب ابرویه گویا یا حسن . صورتون محشر ، قیامت قامتون ، شهلا گورون نقش ایدوبدور سنده بیر سیمای زیبا یا حسن . احسن الخالق ئوز حسنوندن ویروبدور پای سنه جلو لنمش سنده حسن رب الاعلا یا حسن . سن ملک سن ، یا ملک لر سندن حسنون پای آلوب ملک حسنی فتح ایدوبسن ، ماه سیما یا حسن . مرحبا نقاشوه ، حسنونده غوغا ایلیوب صورت پیغمبری ایلوبدی احیا یا حسن . سبط اکبرسن ،علینون نور عینی ، مجتبی میوهء طوبای عشق و میر و مولا یا حسن . فاطمی سیرت سن ، احسن ای گل باغ جنان سید اهل جنان دلبند زهرا یا حسن . گوزلرون لیلاسی مجنون ایلیوبدور عالمی ملک دلده خلق ایدوبسن آیری غوغا یا حسن . گوزلرون غارتگر دل دور دلین صهبای عشق لبلرینده مست ایدن جام طهورا یا حسن . سنده کی چاه زنخدان چاه عشق اولسون گرک یوسف عشقه او چاه اولسون گوارا یا حسن . دللری تیر نگاهون بیر باخشدا صید ایدور حسنون ایلور عاقلی مجنون و شیدا یا حسن . تیر مژگانون خوشام کی باغرمی یارسین منیم زخم عشقیم سینه ده تاپسین مداوا یا حسن . سن کیمی خوش سیرت و خوش صورته جانلار فدا لطفوله باخ ، قلب مرده اولسون احیا یا حسن . معرفت گنجینه سی سینن ، دوداقون در نثار عشقده دارائی کونینه دارا یا حسن . پیر عرفان ، مرتضادن درس عشقی مشق آلان سیر ایدن لاهوتیده سیمای تقوا یا حسن . کشتی عقل ، حسنوون وصفنده اگلشدی گله نه یازیم وصفنده ای سالار والا یا حسن . بذل و بخشش عالمنده باش گلوبسن عالمه گورمیوبدور مثلوی بو چشم دنیا یا حسن . حسنی زیبا ، صبری دریا ، قامتی سیمای عشق سلم و حلم و معرفت مصداقی ، آقا یا حسن . رنگ رخساری اذان وقتنده گل تگ زرد اولان عبد ممتاز حق حی و توانا یا حسن . زهد و تقواده سر آمد عامل احکام دین خاضع و خاشع ، بصیر و سبط طاها یا حسن . همتی داغدان اوجا ، شخصیتی داغدان آغیر حشمتی مافوق درک اهل غبرا یا حسن . عزت و مجد و جلالی درک اذهاندان اوجا محنت و آلامده فرد شکیبا یا حسن . بیر به بیر کرداری تفسیر کتاب زندگی حسن خلق و منطق و برنامه شیوا یا حسن . سینه سی گنجینهء مهر و محبت ، معرفت لبلریندن مست اولان اهل تولا یا حسن . عالم حسرتدی می صهبای عشقه ، ای عجب سنده کی لعل لبه حسرتدی صهبا یا حسن . معرفت جامیله می ویر منده مست مست اولوم وار لبنده مست ایدن جام مصفا یا حسن . تار زلفونله منی ایت دام عشقنده اسیر ایسته جان ، باخ بیر ولی ، خوشدور بو سودا یا حسن . یوخ ( هدایت) ده نه شخصیت ، نه ارزش ، نه مقام وار یوخوم سندندی ای سردار تنها یا حسن @golchinmolodiarosimazhabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا