ببینید چطور یک بی حیا برای فرمانده نیروی انتظامی قدرتمندترین کشور اسلامی رجز میخونه و به مقدسات میلیونها مسلمان توهین میکنه! چیکار کردین که اینا اینقدر وقیح شدن؟ چرا علما اعلام عزا نمیکنن؟! حکومت و قدرت رو دست گرفتیم که اینطور به مقدساتمون توهین کنن؟! خب چه کاری بود، زمان شاه میشد نماز خوند و روزه گرفت. انقلاب کردیم تا اسلام قدرت پیدا کنه و احکامش در جامعه پیاده بشه وگرنه عبادات فردی که انقلاب نمی‌خواست. ✍ سعیدیسم

وقتی میگم هر قدمی که عقب نشینی کنید ده قدم جلو میان یعنی این. تو خیابون های جمهوری اسلامی اینجوری قدرت نمایی میکنن و به ریش بعضی مسئولین بی غیرت میخندن. چون میدونن هیشکی کاریشون نداره. من اگه جای بعضی مسئولین بودم خودمو حلق آویز میکردم تا بیشتر از این مایه ننگ خودم و دودمانم نباشم. بیچاره زن و بچتون که دلشون خوشه مرد تو خونشونه. اگه مردونگی داشتین چهار تا بچه سوسول اینجوری تحقیرتون نمیکردن. خاک بر سرتون مفتخورا ✍ سعیدیسم

#ایلیا_فکت ❌اگر چند دقیقه قبل از این حادثه، جوان غیور سبزواری به آن دختر تذکر می‌داد خواهرم حجابت رو رعایت کن؛ 🔶احتمالا با یکی از این واکنش‌ها روبرو می‌شد: «به تو چه عوضی، موی خودمه، به تو چه ربطی داره، تو چشاتو ببند، دوست دارم آزاد باشم!» 🔷اما وقتی که مورد تعرض چند هوس‌باز قرار گرفت، آن جوان غیور نگفت: «جون خودمه، به من چه ربطی داره، اون پسرا آزادن هر کاری بکنن...» 🤦‍♂آره فَرقه بین آزادی عوضی‌ها با آزادگی غیرتی‌ها... #حجاب #غیرت #کانال_سایبری_عصای_موسی ✍نیمی اَز این پَیامها واقِعی وَنیمِ دیگَرَش🤏حَقیقَت دارَد🔻عضوشید🔻 🔶🔷https://eitaa.com/joinchat/3262251209Cf9e49b501b

اینا قاتلهای شهید حمید الداغی هستند.... کاش والدین اون دو دختر هم یه ارادتی از خودشون نشون بدن ، شهید بزرگوار از جونش گذشت تا ناموس وطن حفظ بشه .....

✅ تا وقتی مالیات بر بازارهای موازی توسط مجلس اعمال نشود، نابسامانی در بازارهای دلار، سکه، خودرو و مسکن ادامه خواهد داشت 👤 #محمود_زرین‌ماه، اقتصاددان و تحلیلگر مسائل اقتصادی ✅ توقع نداشته باشید بدون اجرای مالیات بر عایدی سرمایه، بازار خودرو و ارز و طلا و مسکن به آرامش برسند/ مجلس به تصویب مالیات بر عایدی سرمایه تن نخواهد داد. فاطمی امین را هم برکنار کنید، تا وقتی مالیات بر عایدی سرمایه را اجرا نکنید همچنان بازار خودرو نابسامان خواهد بود. 📡 #آنتی_نفوذ/ عضویت👇 https://eitaa.com/antinofooz

📌خدا بیامرزه مجتهدی تهرانی رو می گفت : در کربلا داش مشتی ها رفتن به یاری امام حسین(ع) و شهید شدند، مقدس ها استخاره کردند، استخاره شان بد آمد! حالا یه سری راه افتادن دنبال حکم شرعی که این کارش درست بود یا غلط! به خدا که اگه ماست ریختن رو سر ارزش خبری و التهاب اجتماعی اش بیشتر از سر غرق به خون آن آیت الله شهید است یه پایش همین‌ها هستند. #شهیدحمیدالداغی

با سلام وقتی در هر علمی که آدم وارد می شود مبانی اش را خوب نداند و برایش جا نیفتد ، و متدلوژی و روش شناسی هر مکتب علمی را متوجه نشود ، این می شود که اینطور قاطی می کند که یک روز از چیزی که نمی داند چیست بد دفاع می کند و یک روز هم یک گنجينه علمی را شبه علم می داند . در روزگاری که فلسفه علم کاملا متحول شده و به کارکرد گرایی صرف رسیده اند یعنی هر علمی کارکرد و جواب دادنش مهم است (کاری ندارم که این حرف درست است یا نه) ، زدن این حرف که فقط من و علم من علمی است هر چند جواب ندهد و هر حرف دیگری شبه علم است هر چند جواب بدهد ! خیلی حرف عجیبی است. اگر علمی بودن یعنی تجربی بودن ، پس تجربه و جواب دادن یک جور علمی بودن است و اگر علمی بودن کاری به تجربی بودن ندارد دیگر چرا هر چیزی را که دوست نداریم با چوب غیر علمی بودن بزنیم ؟! یک پزشک طب جدید ولی محقق طب آلترناتیو با همان ۲۳ سال سابقه !

🔸حفظ غیرت و شرافت هزینه دارد 🔰عجیب است؛ جوانی که نه درس طلبگی خوانده و نه کباده انقلابی گری می کشد، وقتی تعرض به دختری را می بیند، غیرت و شرافت ایرانیش اجازه نمی دهد بی اعتنا از کنار آن رد شود، دفاع می کند و درگیر می شود نه بدحجابی دختر و نه چاقوکشی مقابل هیچ کدام مرعوبش نمی کند تا از دفاع از ناموس ملت دست بکشد و در این راه جان می دهد ولی شرافت نمی دهد. ◼️از آن طرف مسئولی که ادعای انقلابی و حزب اللهی دارد و از بیت المال جمهوری‌اسلامی ارتزاق می کند، به خیال چهارعدد #رای_کثیف علم به دوش شبکه های اجتماعی امپریالیستی می شود تا بیایند و به گسترش فحشا و فسادشان ادامه دهند و هر روز فتنه جدیدی بپا کنند. 🔸در زمانه ای هستیم که عزت و سعادت را شرافت، غیرت و انسانیت و آمادگی برای هزینه دادن برای آن تضمین می کند. 🔴 #بیداری_ملت 👇 @bidariymelat

⭕️شهادت روی پیاده‌رو/ روایتی از نحوه شهادت حمیدرضا الداغی شهید غیرت سبزواری 📌شهادت روی پیاده‌رو ♦️ساعت به نُه و نیم نزدیک می‌شود؛ حمیدرضا دارد می‌رود دنبال دخترش. آوا خانه رفیقش است. حمید رسیده به فلکه سه گوش. افتاده است توی خیابان ابوریحان. آن دور و برها ظاهرا خلوت است. پرنده یا هر چیز دیگری زیاد پر نمی‌زند. چراغ برق های خیابان نفس شان تازه نیست، خوب نمی‌دمند. کتاب فروشی و مغازه اِسنُوا و دیگر جاها تعطیل است. طبیعی ست؛ ساعت نه و نیم شب، آن هم جمعه چرا باز باشند؟! ♦️چشم تیز می کند. می بیند سه پسر افتاده‌اند به جان دو دختر. نزدیک شان شده‌اند. چنگ می‌اندازند سمت دختران. پسر دستش را چنگک می‌کند دور مچ دختر، می گیرد می کشدش حریصانه. حمید خیابان را رد می‌کند پا می گذارد توی پیاده رو. می رود که مثل همیشه مثل دفعه های پیش سد بزند جلوی آدم های نامردی که دنبال لذت طلبی اند. ♦️پسران می‌خواهند دو دختر را به زور ببرند توی ماشین. ماشین شان را آن طرف پیاده رو یا خیابان گذاشته اند. دختر خودش را می‌کشد عقب. نمی‌دانم داد می زند کمک می‌خواهد یا نه. پسر وحشیانه دختر را می‌کشد. حمید که می‌بیند از آن طرف خیابان می آید. داد می‌زند که ول کنید چه کارش دارید؟! ♦️خودش را می رساند. توی دل دختران لرزه افتاده است. نمی‌دانم حمید آن لحظه دخترش آوا آمده بود جلوی چشمش یا نه. ولی هر چه بود رفته بود وسط معرکه که نجات دهد. پسر سیاه پوش، پیرهن می‌زند بالا چاقو را از کمرش می کشد بیرون. حمید با لگد می رود سمت پسر. پسر دوم می پیچد پشت حمید. حمید یک لگد دیگر می زند به پسر جلویی. پسر دوم از عقب چاقو را تند تند فرو می کند توی گُرده حمید. پسر دیگر از جلو چاقو را می زند توی سینه حمید. پسر سوم که لباس زرد پوشیده، ایستاده است نگاه می کند. چاقوست که از جلو و عقب توی تن حمید می رود. حمید نمی تواند نفر عقب را بزند. فقط مشت هایش می رود به سوی جلو. نفر عقب تا جا دارد با سنگ دلی و تیرگی، تیغ تیز فرو می کند. دو مرد از آن طرف پیاده رو می آیند راه شان را کج می کنند می افتند توی سرازیری خیابان و ناپدید می شوند. نبوده اند انگار هیچ وقت. ♦️دو پسر حمید را ول می کنند می ایستند جلویش چیزهایی می گویند. حمید جواب می دهد دستش را می گیرد سمت شان. سه مرد از پشت حمید پیدای شان می شود. یکی از مردها می رود دو پسر را دور می کند. ♦️خون دارد از از زیر پوست حمید می آید. بالا بافت های لباسش را رد میکند میرسد روی پیراهن. پشتش خیسِ خون شده. روی سینه اش هم خون زده و درد می‌کند. از زیر ماسک سفید رنگش یک کله نفس می کشد قلبش می زند. نمیدانم دارد به چه فکر می کند. آوا را یادش هست؟ آمده بود دنبالش؟ منتظر است. ♦️یک موتوری می رسد. حمید را که می بیند سوارش می کند. پیراهن حمید پرخون تر شده. نمی دانم موتور سوار به حمید چیزی میگوید یا نه. فقط گاز می دهد سمت چهار راه دادگستری. می رود بیمارستان. سر چهارراه یک نفر سرش را از پراید در آورده می گوید: «تلوتلو میخورد». موتورسوار تا می آید کاری کند حمید می افتد روی آسفالت. ترافیک می شود. مردم دوره می کنند. مغازه دارها سرک می کشند قاطی جمعیت می شوند. حمید دردش آمده چیزی می گوید: - کمک ♦️یک نفر زنگ می زند115. اورژانس زود می رسد. حمید را میبرند تو. تا میرسد بیمارستان رفته است توى کما. ♦️آوا نشسته است ثانیه میشمارد پدر بیاید زود برود خانه ولی از حمید خبری نیست. آوا شماره خانه را می‌ گیرد می گوید: بابا نیومده کجاست؟ 🔴 #بیداری_ملت

🔴غیرت محصول تمدن ایرانی اسلامی ماست 🔹فتنه زن زندگی آزادی یک سویش آزادی پوشش زنان بود اما سوی دیگرش ایجاد اختلال محاسباتی، خاموش کردن روحیه غیرت وصیانت مردانه از مردان جامعه بود. 🔹به گمانم باید درباره شهید الداغی بسیار صحبت کنیم و اورا معرفی کنیم.شهدا خاصیت عجیبی در بیدار کردن خفتگان دارند ،الداغی می‌تواند غیرت خفته مردانی که به بهانه های مختلف تن به آزادی پوشش محارم خود داده اند را بیدار کند.خیلی از کسانی که نان خود را در آزادی و گسترش ضعف های اخلاقی جامعه می‌بینند، همین‌ها هم شاید بیدار شوند . ✍عالیه سادات _______________ #کانال_شکوه_زن_وزنانگی به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/2336751715C0fba986b70

حمید رضا الداغی نه بسیجی بود، نه آمر به معروف. یک ایرانی غیرتمند بود که وقتی دید دارد به دو دختر تعرض میشود، مقابل اوباش ایستاد. اما چرا صدای مدعیان زن، زندگی، آزادی در نمی آید؟ چون همین چندماه قبل هدفشان را اعلام کرده بودند: «حجاب بهانه است، میخواهیم مفهوم ناموس را  در جامعه از بین ببریم» عضو کانال شوید 🔻 https://eitaa.com/joinchat/1844903939C0e8d01846b

علی ضیا و احسان علیخانی از دین ومذهبتون برامون بگین... به دینی که اینجوری طلبه و نیروی حافظ امنیت و یه آدم عادی مثل حمیدرضا الداغی که بخاطر همون شعار مسخره زن زندگی آزادی فدا شد کافر نیستین؟ 🌐 به دیـــــــده بــــــان بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/691208313C75e590aa75