eitaa logo
گلچین پیام ها
326 دنبال‌کننده
35.9هزار عکس
36.2هزار ویدیو
280 فایل
مدیر: @Reza_faalian
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 سه‌شنبه ٧ آبان ماه ١٣٩٨ #اینگونه_بود ... 🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: آیت‌الله فهری زنجانی که ساکن سوریه بودند، در تهران برایم گفت: «در مشهد، آیت‌الله بهجت را دیدار کردم.» پرسیدم: «یادتان هست پنجاه و پنج سال قبل، نجف با هم در مدرسۀ سید بودیم؟» دوست بودیم، اگر چه هم‌درس نبودیم. شما پرواز کردید و ما را جا گذاشتید. ما که سید بودیم. چه می‌شد دست ما را هم می‌گرفتید؟!اکنون که مهمان شما هستم تا عنایت خاصی از امام رضا علیه‌السلام برای من نگویید، از اینجا نمی‌روم!» سرشان را پایین انداختند. سر را بالا آورد و گفت: «یک‌بار که به حرم مشرّف شدم، حضرت علیه‌السلاممرا به داخل روضه نزدشان بردند؛ ده مطلب فرمودند. یکی این بود: «مگر می‌شود، مگر می‌شود، مگر ممکن است کسی به ما پناه آورد و ما او را پناه ندهیم؟» در سخنرانی مجلس روضه که با حضور آقا برگزار می‌شد، این خاطره را تعریف کردم؛ و گفتم: «اگر کم‌وزیاد دارد، آیت‌الله بهجت تذکر دهند.» پایان سخنرانی خدمت‌شان رسیدم، اما تذکری ندادند... 📚 این بهشت، آن بهشت، ص۶٨ 🔻مناسبت‌ها: 🔹 شهادت حضرت امام رضا علیه‌السلام؛ ٢٠٣ق. (تعطیل) ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدس‌سره ✅ @bahjat_ir
🗓 سه‌شنبه ٢۶ آذرماه ١٣٩٨ #اینگونه_بود ... 🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: هنگام مطالعه، غیر از نوۀ خردسالش محمود، کسی نمی‌توانست مزاحمش شود؛ نباید رشتۀ افکارش به هم می‌ریخت؛ محمود آمد و صاف رفت سراغ قفسۀ کتاب‌ها. آقا همین که متوجه شد، کتابش را گذاشت زمین و جواب سلامش را داد. محمود کتاب بزرگی را برداشت و وسط اتاق باز کرد، با شکم خوابید روی زمین و دستش را زیر چانه‌اش گذاشت. کتاب را سَر و تَه گرفته بود! آقا از پشت میز صدا زد: «چه‌کار می‌کنی؟» محمود خیلی جدی گفت: «ساکت آقا جان! درس دارم!» لبخندی بر لبان آقا نشست. محمود هم بلند شد و رفت، انگار مأموریت ایجاد همین لبخند را داشت! به بچه‌های کوچک میدان می‌داد، تاجایی‌که وقتی خانه بود، بچه‌ها حاکم خانه بودند، کسی جرئت نداشت با آن‌ها تندی کند. می‌فرمود: «این‌ها معصومند، قریب‌الرجوع از ربّ‌شان. علت جاذبۀ آن‌ها، عصمت آنان است.» هر روز به‌بچه‌ها توصیه می‌کرد «چهار قل» و «آیةالکرسی» بخوانند؛ خودش هم برای‌شان دعا می‌خواند:«اَللّٰهُمَّ اجْعَلْهُ فٖی دِرعِکَ الحَصٖینَةِ الَّتٖی تَجْعَلُ فٖیهٰا مَنْ تُرٖیدُ.» بر اساس خاطرۀ حجت‌الاسلام و المسلمین علی بهجت 📚 این بهشت، آن بهشت، ص۵٢ ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدس‌سره ✅ @bahjat_ir
🏴 به مناسبت ۲۳ ذی‌القعده، سالروز شهادت امام رضا علیه‌السلام (به روایتی)، روز زیارتی مخصوص امام رضا علیه‌السلام؛ ... 🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔹از ایشان پرسیدم: «شما [از اینکه دو ساعت ایستاده زیارت می‌کنید] خسته نمی‌شوید؟! ما که جوانیم، از پا افتادیم!»، جوابی ندادند. 🔸یک‌بار از صحن که بیرون آمدند، به من اشاره کردند: «بیا!»، از جیبش پولی درآوردند و به من دادند و [به کنایه] فرمودند: 🖤 «برو عطاری، داروی «عین‌شین‌قاف» بگیر تا خسته نشوی! (منظورشان این بوده است که اگر با و محبت بخوانید خسته نمی‌شوید)» 📚 برگرفته از کتاب این بهشت، آن بهشت، ص ٣١ (بر اساس خاطرۀ یکی از همراهان آقا) ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت قدس‌سره ✅ @bahjat_ir