eitaa logo
گلچین مداحی و سخنرانی
2.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
12.5هزار ویدیو
204 فایل
بسم رب الحسین علیه السلام @golchine_maddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 عیدی الهی 🔸 در اسلام، در کنار ضیافت الهی است؛ اگر عبادتی انجام شد و آن عبادت، عبادت ویژه بود و بنده در آن عبادت، مهمان خدا شد و خدا میزبانی او را پذیرفت، این می‌شود عید. 🔸 یک ماه, انسان، مهمانی خدا را بپذیرد, شبانه ‌روز عبادت کند و در نیایش بگوید خدایا! قیام شبانه و صیام روزانه مرا بپذیر، این شخص وارد ‎خانه_خدا می ‌شود و بعد از ضیافت یک ماه، به عنوان عید، به بارگاه الهی بار می ‌یابد و از خدا چیزی می ‌طلبد که آن را دارا هستند. 🔸 در این می‌گوییم خدایا! آنچه به علی و اولاد علی دادی، به ما بده، آنچه به حسین بن علی دادی به ما بده، آنچه به زینب کبریٰ دادی به ما بده؛ کم چیزی از خدا نخواستیم! 🔸 گفتند این که تشکیل می ‌شود _ چه در عید قربان و چه در عید سعید فطر _ بگویید خدایا! را به ما عطا بکن، اوصاف امام حسن, امام حسین, امام زین العابدین, امام باقر, امام صادق (علیهم السلام) را به ما بده؛ ما کم چیزی از خدا نخواستیم! عیدی‎ که خدا به ما می‌ دهد، این است.
امام رضا «علیه السلام» می فرماید: 🔹هر که در مجلسی بنشیند که در آن یاد ما زنده می شود، قلبش در روزی که قلب ها می میرند، نمی میرد.
💠 معیار مودّت 🔸 شما یك سلسله مودّت‌ هایی كه مشكل جامعه را حلّ بكند دارید، اما وقتی مُردید كلّاً رابطه قطع است، چون همه شما خاك می ‌شوید و دوباره از خاك برمی ‌خیزید، دیگر والد و ولدی در كار نیست. این‌طور نیست كه یك والد و ولدی باشد، [البته در مورد] یك گروه خاصی كه اهل ایمان ‌اند، برای اینكه لذّت كامل نصیبشان بشود فرمود: ﴿أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیتَهُمْ وَ مَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِم مِن شَی‏ءٍ﴾،[1] یك گروه خاص‌ هستند كه با بچه‌ هایشان هم مأنوس می‌ شوند, با ذراری و فرزندانشان در بهشت مأنوس‌ هستند، یك گروه خاصی ‌اند و گرنه همه خاك می‌ شوند و همه از خاك برمی ‌خیزند دیگر روابطی در كار نیست ﴿یوْمَ یفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ﴾.[2] معیار مودّت, است حق هم جز از خدا نیست: ﴿الْحَقُّ مِن رَبِّكَ﴾.[3] 🔸اگر گفته شد «عَلِی مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ» یعنی این ﴿الْحَقُّ﴾ و منظور از علی (سلام الله علیه) همان اهل بیت همان چهارده معصوم (سلام الله علیهم) است؛ یعنی اینها با این حقّ‌ هستند كه ﴿الْحَقُّ مِن رَبِّكَ﴾ اگر خود را بخواهید، شما باید دوست اینها باشید. یك سلسله روابط اجتماعی انسان دارد اینها عیب ندارد؛ انسان به لباسش علاقه مند است, به خانه ‌اش علاقه‌ مند است این ضرری ندارد، اینكه مودّت نشد! این برای تنظیم روابط زندگی است. 🔸 تحلیلی كه هست می ‌فرماید دشمنی آنها با شما به جهت مسائل اقتصادی و اینها نیست. اینها اوّلاً دشمن خدا هستند; یعنی اینها یا ملحدند یا مشرك, دشمن با خدا و دشمن شما هستند، چون شما موحّد هستید! سخن از آب و خاك نیست. این سیزده سال كه با حضرت مبارزه می ‌كردند سخن از آب و خاك و معدن و مسائل اقتصادی و تجاری و اینها كه نبود، فرمود: ﴿لاَ تَتَّخِذُوا عَدُوِّی﴾[4] آنها كه ملحد یا مشرك ‌اند ﴿وَ عَدُوَّكُمْ﴾؛ دشمنان شما هستند نه به جهت مسائل اقتصادی, نه مسائل تجاری دشمنان شما هستند، چون شما به من معتقدید! تا آخر ملاحظه می‌ فرمایید این معیار دشمنی را همان می ‌داند ﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا عَدُوِّی﴾ كسی كه ملحد است كسی كه مشرك است عدوّ توحید است ﴿وَ عَدُوَّكُمْ﴾، چون شما موحّد هستید! مبادا اینها را اولیای خود قرار بدهید تحت اینها قرار بگیرید و مانند آن كه ﴿تُلْقُونَ إِلَیهِم بِالْمَوَدَّةِ﴾؛ مودّت خود را به اینها بدهید، شما بنا شد مودّت خود را یكسره به بدهید, شما مُزد پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مودّت این چهارده معصوم بود دادید, اگر مودّت مستقرّ در قربیٰ شد دیگر مودّتی ندارید كه به دیگری بدهید. 🔸 در بحث ‌های قبل هم همین آیه سه سوره مباركه «احزاب» گذشت كه انسان نه دو قلب دارد و نه در یك قلب دو محبّت می ‌گنجد: ﴿ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَینِ فی‏ جَوْفِهِ﴾[5] شما یك مودّت دارید این مودّت هم كه یكجا مستقر كردید به یعنی باید این كار را می ‌كردیم, بنابراین اگر ﴿نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ﴾[6] شد تبعیضی در مودّت شد، می ‌دانید این تبعیض, مُهلك است مستهلك نمی ‌شود، این ‌طور نیست كه به اندازه ‌ای كه مودّت دارید دین داشته باشید، این‌طور نیست! توحید تبعیض‎ بردار نیست, ولایت تبعیض ‌بردار نیست, نبوّت و رسالت تبعیض ‌بردار نیست. [1]. سوره طور، آیه21. [2]. سوره عبس، آیه34. [3]. سوره بقره، آیه147. [4]. سوره ممتحنه، آیه1. [5]. سوره احزاب، آیه4. [6]. سوره نساء، آیه150. 📚 سوره مبارکه ممتحنه آیه1
✳ آن نگاه‌های تند... 🔻 آن نگاه‌های تندی که به این و آن کردی، نمی‌گذارد زمانی که احتیاج به نگاه علیهم السلام داری، به تو نگاه کنند. 📚 برگرفته از کتاب «در خانه اگر کس است...»؛ خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی
💠 روی سفید 🔸 ما را از هر سقوطی حفظ می‌ کند، از هر بیراهه رفتن حفظ می ‌کند، از هر کار بد حفظ می‌ کند: ﴿تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنكَرِ﴾[1] است. در پایان عمر هم انسان با می ‌میرد، همه ما تلاش و کوشش ما در است. بدن‌سازی یک وقت این است که انسان است و می ‌خواهد رشد بکند، این یک محدوده خاصی دارد، بعد از چند سالی هم رخت بر می ‌بندد؛ اما آن بدن‌سازی که همه ما موظف هستیم و مشغول هستیم این است که ما در قیامت با یک بدنی محشور می‌ شویم، این بدن یا زشت است یا زیبا، یا هستیم ـ خدایی ناکرده ـ یا . در قرآن فرمود کسانی که در قیامت می ‌آیند، بعضی رو سیاه‌ هستند بعضی رو سفید، ﴿یوْمَ تَبْیضُّ وُجُوهٌ‏﴾،[2] امروز اگر کسی سیاه ‌روی بود; نظیر برادران مسلمان آفریقایی، اینکه ننگ نیست، او در منطقه ‌ای زندگی می‌کند که آفتاب بیشتر می ‌تابد پوست اینها سیاه است، اینکه بد نیست او می ‌شود مانند بلال حبشی. یکی در منطقه ‌ای زندگی می‌ کند که نژاد آنها سفید پوست است، اینکه فخر نیست; اما در قیامت بعضی می ‌آیند، او معلوم می ‌شود که کافر بود، منافق بود، فاسق بود، این را آدم چه بکند؟! بعضی با چهره زیبا می ‌آیند، مثل یوسف (سلام الله علیه) این یک فخری است. 🔸 ما الآن شبانه ‌روز داریم بدن می ‌سازیم! مگر ما نمی‌ خواهیم در قیامت زیبا محشور بشویم؟ مگر بدمان نمی ‌آید که سیاه‌ روی باشیم؟ ما چه کنیم؟ چرا به ما گفتند وقتی می ‌گیرید و آب را به صورت می ‌پاشید، این دعا را بخوانید: «اللَّهُمَّ بَیضْ وَجْهِی یوْمَ تَسْوَدُّ فِیهِ الْوُجُوهُ‏»[3] ما داریم بدن می‌ سازیم! 🔸هر جا هستید چه در ایران، چه در غیر ایران، تا ممکن است با خانه خدا داشته باشید. اگر راه آسان بود این همه ضجّه علی و اولاد علی نمی‌ زدند! کار ابدی است، ما داریم بدن می ‌سازیم! کدام قدرت است که انسان را می‌ تواند در قیامت مثل یوسف در بیاورد؟ همین نماز است! همین وضوست! چرا وجود مبارک موقع نماز که می‌ شد «تَرْتَعِدُ فَرَائِصُه‏»،[4] مثل اینکه آدم یک مار دَمان را می ‌بیند دو پهلویش می ‌لرزید، چرا؟ برای اینکه ما داریم خودمان را می‌ سازیم. هیچ کس کسی را نمی ‌شناسد. آن وقت خدایی ناکرده اگر کسی با یک صورت زشتی محشور بشود است. اگر با جمال زیبا محشور بشود مورد اجلال و تکریم ابدی است; چه چیزی بهتر از این؟! 🔸 بدن خوب را هم می ‌سازد. آن روح وقتی که با خدای خودش گفتگو دارد: «اللَّهُمَّ بَیضْ وَجْهِی یوْمَ تَسْوَدُّ فِیهِ الْوُجُوهُ وَ لَا تُسَوِّدْ وَجْهِی یوْمَ تَبْیضُّ فِیهِ الْوُجُوه‏» این بدن ساخته می ‌شود، این‎طور نیست که همین بدن ‌هایی که با این شکلی که داریم همین‎طور محشور بشویم. اگر ـ إن ‌شاء الله ـ مؤمن بودیم خیلی زیبا و همیشه هم ! اگر به ما فرمودند ائمه الگو هستند، در چه چیز الگو هستند؟ در سوره مبارکه «احزاب» اینها را به عنوان مطهَّر معرفی کرد آیه تطهیر درباره اینهاست: ﴿إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ﴾،[5] اینها طاهر و مطهَّر هستند. به ما فرمودند امام شما که طاهر است امام شما که مطهَّر است، مگر ما نمی‌ خواهیم به نزدیک بشویم؟ مگر آنها الگوی ما نیستند؟ آن مقام شامخ عصمت که قله کمال است، البته مختص آنهاست؛ نه کسی به آن مقام می ‌رسد، نه به ما دستور دادند؛ اما در دامنه آنها بودن، فرمود آنها مطهَّر الهی هستند، آنها معصوم هستند شما سعی کنید عادل باشید، اینکه ممکن است. [1]. سوره عنکبوت، آیه45. [2]. سوره آل‎عمران، آیه106. [3]. الفقه المنسوب الی الإمام الرضا(علیه السلام)، ص69. [4]. الأمالی(للصدوق)، ص178 و 179؛ «أَنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ(علیه السلام) كَانَ أَعْبَدَ النَّاسِ فِی زَمَانِهِ وَ أَزْهَدَهُمْ وَ أَفْضَلَهُمْ وَ كَانَ إِذَا حَجَّ حَجَّ مَاشِیاً وَ رُبَّمَا مَشَی حَافِیاً وَ كَانَ إِذَا ذَكَرَ الْمَوْتَ بَكَی وَ إِذَا ذَكَرَ الْقَبْرَ بَكَی وَ إِذَا ذَكَرَ الْبَعْثَ وَ النُّشُورَ بَكَی وَ إِذَا ذَكَرَ الْمَمَرَّ عَلَی الصِّرَاطِ بَكَی وَ إِذَا ذَكَرَ الْعَرْضَ‏ عَلَی اللَّهِ تَعَالَی ذِكْرُهُ شَهَقَ شَهْقَةً یغْشَی عَلَیهِ مِنْهَا وَ كَانَ إِذَا قَامَ فِی صَلَاتِهِ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُه‏...». [5]. سوره احزاب، آیه33.
💠 نسیم رحمت 🔹 فرمود: ﴿فِیهَا یفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِیمٍ﴾؛[1] یعنی هر امر مُتقَن و بسته را ما در تفصیل می دهیم و جدا‌ جدا می کنیم که می شود شب قَدْر و قَدَر، نه شب قضا! قضا نظیر اصل کلّی ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ﴾[2] یک اصل کلّی است، اما چه کسی و در چه لحظه ای و به چه حالتی برسد، این می شود قَدَر که ﴿كُلُّ شَی‏ءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ﴾،[3] ﴿إِنَّا كُلَّ شَی‏ءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ﴾،[4] پس شب قَدْر، شب قَدَر است نه شب قضا؛ لذا فرمود در شبی که ﴿فِیهَا یفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِیمٍ﴾ در آن شب و این قرآن را نازل کردیم که مقدّرات به این سبک نازل می شود. 🔹 ﴿أَمْراً مِنْ عِندِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِینَ ٭ رَحْمَةً مِن رَبِّكَ﴾؛[5] ما اصلاً برای همه این کارها را انجام دادیم، از طرف ما رحمت است! منتها آنچه شما دریافت می کنید، دو گونه است؛ ما غضب نمی فرستیم! آنچه از طرف ذات اقدس الهی است است که بعضی این رحمت را می گیرند؛ مثل نسیم که می وزد یا شمس که می تابد؛ اما در هر صورت هر کسی آنچه را که در درون خودش است را روشن می کند. آن نسیمی که می آید رحمت است، اگر بر بوستان بوزد بوی خوش پیدا می شود و اگر بر «کَنیف»[6] بوزد بوی بد پیدا می شود. آن نسیمی که می آید و آن بادی که می وزد رحمت است یا هستی و نوری که می آید این است؛ اگر این نور به جای بد بتابد آن منظره زشت ظاهر می شود و اگر به جای خوب بتابد منظره زیبا ظاهر می شود. فرمود آنچه از طرف ما می‎آید رحمت است. 🔹 ﴿رَحْمَةً مِن رَبِّكَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ﴾؛ ما این کار را کردیم! هر حرفی را بزنید ما می شنویم، هر کاری که بکنید ما می دانیم؛ ولی این کتاب ما هم است، هم است، هم است، هم و هم است. ببینید برای این «کتاب مُبین» این اسما را قائل شد؛ «کتاب مُبین» است که هم در این سوره آمده و هم در سوره قبلی؛ یعنی سوره «زخرف» ﴿تِبْیاناً لِكُلِّ شَی‏ءٍ﴾ و هم در سوره دیگر هست؛ فرمود: این کتاب ﴿یقُصُّ عَلَی بَنِی إِسْرَائِیلَ أَكْثَرَ الَّذِی﴾،[7] این هم هست. ﴿أَمْ أَنزَلْنَا عَلَیهِمْ سُلْطَاناً فَهُوَ یتَكَلَّمُ بِمَا كَانُوا﴾، این سلطان و سلطنت را برای کلام خودش نازل کرد، آیهٴ 35 سوره مبارکه «روم» این است: ﴿أَمْ أَنزَلْنَا عَلَیهِمْ سُلْطَاناً فَهُوَ یتَكَلَّمُ بِمَا كَانُوا بِهِ یشْرِكُونَ﴾؛ ما سلطانی فرستادیم که سخنگوی ما باشد؛ منتها این سخنگو را آن باید درک کند! در بیانات نورانی حضرت امیر در نهج ‌البلاغه هست، اینکه فرمود قرآن «ینْطِقُ‏ بَعْضُهُ‏ بِبَعْض‏»،[8] بعد فرمود: «فَاسْتَنْطِقُوه‏»؛ شما اگر توانستید سؤال بکنید، استنطاق کنید و از آن بپرسید، «وَ لَنْ ینْطِق‏»؛ با شما که حرف نمی زند، «وَ لَكِنْ أُخْبِرُكُمْ عَنْه‏».[9] ما هستیم و قرآن هم سخنگوی خداست. شما اگر گوش داشته باشید، بله می شنوید؛ ولی حرف او را ماها می شنویم! اینکه گفتند به مراجعه کنید، برای همین است که واقعاً اینها هستند! بارها به عرض شما رسید که تنها فهم قرآن به این ظواهرِ کلمات نیست. آن کسی که می شنود می فهمد که گوینده چطور گفته و جبرئیل چطور آمده حرف زده است! [1]. سوره دخان، آیه4. [2]. سوره عنکبوت، آیه57. [3]. سوره رعد، آیه8. [4]. سوره قمر، آیه49. [5]. سوره دخان، آیات 5 و 6. [6]. لغت‌نامه دهخدا، کَنیف: ظرفی سفالین شبیه به گلدان که درون آن لعاب داده شده است و در گهواره می‌گذارند تا ادرار کودک در آن جمع شود. [7]. سوره نمل، آیه76. [8]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خطبه133. [9]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خطبه158. 📚 سوره مبارکه دخان ـ