eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
834 عکس
285 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
از گردو غبار ره خبر می آید یک قافله با رنج سفر می آید با بار غم و زخم دل و قامت خم سجاد به دیدن پدر می آید @golchine_sher
گاهی به جای چشم، قلم گریه می‌کند سرشار از گلایه و غم گریه می‌کند وقتی صدای روضه بپیچد به کوچه‌ها با "این چه شورش است" عَلَم گریه می‌کند خیره به صحن و گنبد تو هر کبوتری پر میزند میان حرم گریه می‌کند هرکس به اربعین نرسد، از فراق تو در خانه‌اش قدم به قدم گریه می‌کند بیتی که خواست روضه بخواند نیامده تنها نشسته کنج دلم گریه می‌کند @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
با سلام خدمت اعضای محترم کانال امروز به احترام اربعین ابا عبدالله الحسین اشعار عاشقانه بارگزاری نخواهد شد از صبوری شما سپاسگذاریم 🌷🌷🌷 @golchine_sher
بنا نبود که تنها به کربلا بروی مرا زمین بگذاری و بی‌هوا بروی اگرچه باید در راه عشق با سر رفت بنا نبود ولی بی سر و صدا بروی کنار هم بودیم و گمان نمی‌کردم شبیه تیر شوی از کمان رها بروی بگیر درس وفا را ز حضرت عباس(ع) نبود رسم رفاقت که خود جدا بروی مرا اگر چه نبردی،دلم پی ات آید شبیه کوله ی پشتت به هر کجا بروی نشد نصیب دلم ،اربعین پیاده روی خوشا که یک دو قدم هم به جای ما بروی عمود هیجدهم بوی فاطمه دارد که با اجازه ی او سوی کربلا بروی @golchine_sher
کاش می شد که دل شیعه عزادار نبود و فقط نـام تـــو اینگونه به تکرار نبود فقرو بیچارگی و غصّه، همین یعنی که هیچ کس جز به غمت عاشق وبیمارنبود همه گفتیم حسینی شده ایم اما نه زیر این رنگ و ریا جرأت انکار نبود هـر محرم وصفر نذر تـو برپاست ولی آنطرف کودک کاراست و خریدار نبود نیست جزاشک به چشمان مُحِبّین شما به دل ساده شان گرچه جزاین کار نبود زائرت بودن ودم از تـو زدن آسان است گرچه این عشق و ارادت که به اجبار نبود شیعه باید که دلش خانه ی خورشید شود اگر این بود که دربند و گرفتار نبود لااقل کاش همه یک دل و یک دین بودیم وخــدا بـود و خـدا بـود و جــز او یــار نبود @golchine_sher
دم می زنند از تو و ...دلداده نیستند! بر روح عشق جز سر سمباده نیستند! آزاد می کنند جهان را برای مرگ ! چون زینب اسیر تو آزاده نیستند ما قاریان مهر توایم و غراب ها هرگز قناریان غزل زاده نیستند سگ های زوزه کش- به در خانه ی شما- شایسته جز به دسته ی قلاده نیستند پا در رکاب مرثیه ، مظلوم می کشند اصلا برای شادی ات آماده نیستند! دیدم که این مقام پرستان هفت خط چون تو نجیب و صادق و دلساده نیستند پای پیاده ایم و به ما طعنه می زنند این سنگ ها که همنفس جاده نیستند! @golchine_sher
دور از تو و سرزمین تو آشوبم ارباب حسین، عشق من، محبوبم صد بار اگر زندگی از سر گیرم من سنگ تو را به سینه ام می کوبم @golchine_sher
دل را به سر کوی تو می چرخانم از دور سلام می دهم با جانم جامانده اربعینم و هیأت اشک با عشق تو موکب زده در چشمانم @golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
27.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی در کربلا، جمع باصفا و خوش اشک خدام العتره، با برادر عزیز و مهربانم نائب الزیاره همه‌ی دوستان هستم
هدایت شده از گلچین شعر
با سلام خدمت اعضای محترم کانال امروز به احترام اربعین ابا عبدالله الحسین اشعار عاشقانه بارگزاری نخواهد شد از صبوری شما سپاسگذاریم 🌷🌷🌷 @golchine_sher
از هر چه به غیر او رها خواهم شد یک روز در این راه فدا خواهم شد رخصت بدهد اگر که آقام حسین ( ع ) افزوده به خاک کربلا خواهم شد @golchine_sher
امسال دوریم از تو... لابد حکمتی دارد باشد، ولی عاشق دل کم‌طاقتی دارد مشتاقی و مهجوری و دلتنگی و دوری این قسمت ما بود... هر کس قسمتی دارد جز آه چیزی در بساطم نیست، اما آه... گویند آهِ دلشکسته قیمتی دارد نذر زیارت داشتم از جانب «سردار» اینک ولی او با ضریحت خلوتی دارد این اربعین دنیا زیارتگاه یار ماست هر گوشه‌ای یک دلشکسته حاجتی دارد @golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
برای جامانده‌های اربعین💔 ما سر نهاده ایم سرِ زانوی فراق با روح زخم خورده و قلبی پر اشتیاق بغضی که مانده بین گلو، اشک کال ماست ابر شکست خورده‌ی در حسرت عراق این طفل ناخلف که دم در نشسته را من مطمئن شدم پدرش کرده بود عاق اما همینکه ما در این خانه آمدیم از لطف فاطمه ست، نه از روی اتفاق هرگز نمانده تابش خورشید پشت ابر هرگز نمانده روشنیِ ماه در مُحاق پرواز میکنیم که مارا بغل کنی تکثیر می شویم در آیینه‌ی رواق با فطرسیم در همه ی شهر هم مسیر در موکبیم با خودِ جبریل هم اتاق هرکس رفیق توست ، یقیناً رفیق ماست با هرکه غیر توست نداریم انطباق فتوای عالمان دروغین به قتل توست علامه‌ های صاحب عمامه‌ی نفاق آه از هزار و نهصد و پنجاه رد خون نازل شده به جسم تو آیات انشقاق 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
*فراخوان دومین کنگره بین المللی شعر بانوی بلاغت ”* 🍀 دانشگاه آزاد اسلامی استان زنجان با همکاری موسسه فرهنگی و هنری امامت و مهدویت کشوربرگزار می کند. 💎در قالب های شعری گوناگون در محورهای قیدشده در پوستر فراخوان در خصوص حضرت زینب کبری (س) به سه زبان فارسی- ترکی و عربی 📝 ویژه : شعرای سراسر کشور، شعرای آئیینی کشورهای اسلامی ،دانشجویان خارجی دانشگاه های کشور،دانشجویان، استادان، کارکنان، معلمان، دانش آموزان سراسر کشور 💠اهدای جوایز نفیس به نفرات برگزیده و چاپ اشعار برگزیده در مجموعه کتاب شعر کنگره 🗓 آخرین مهلت ارسال اشعار : ١۵دیماه ۱۴۰٢ 🔘لینک ثبت نام و ارسال آثار https://emamat.iau.ir/fa/form/multi-step/56/%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%86 🔵سایت ثبت نام آثار در کنگره https://zanjan.iau.ir/farhangi/fa/news/128 ☎️شماره تماس دبیرخانه ۳٣١١۴٢۷۱-٠٢۴ و ٠٩٣٣٢٢۵٩٢١۵ 🔸 گروه ارتباطی کنگره بین المللی شعر بانوی بلاغت (حضرت زینب کبری س) استان زنجان https://eitaa.com/joinchat/2859074015Cf4db41d62f ♦️کانال دانشگاه آزاد اسلامی زنجان http://Eitaa.com/iauzac @golchine_sher
خورده است سند "صبح" به زیبایی نامت پروانه به رقص آمده از عطر کلامت پرورده‌ی خورشید‌ سحرخیزی و  با شوق زیبا شده هر پنجره از باغ سلامت @golchine_sher
ای آنکه مرا برده ای ای از یاد ، کجایی ؟ بیگانه شدی ، دست مریزاد ، کجایی ؟ در دام تواَم ، نیست مرا راهِ گریزی من عاشقِ این دام و تو صیّاد ، کجایی ؟ محبوس شدم گوشه ی ویرانه ی عشقت آوار غمت بر سرم افتاد ، کجایی ؟ آسودگی ام ، زندگی ام ، دار و ندارم در راهِ تو دادم همه بـر باد ، کجایی ؟ اینجا چه کنم ؟ ازکه بگیرم خبرت را ؟ از دست تو و ناز تـو فریاد ، کجایی ؟ دانم که مرا بی خبری می کشد آخر دیوانه شدم خانه ات آباد ، کجایی ؟ @golchine_sher
پا به پا کردم و جان کَندم و گفتم آخر دوستت دارم و گفتی: «نظر لطف شماست !» @golchine_sher
شب گذشته من و او، چه خواب خوبی بود در آن سیاهی شب آفتاب خوبی بود همیشه موقع دیدار او دلم می ریخت اگرچه ترس نبود، اضطراب خوبی بود گناه نیمه شب ما کلام حافظ شد گناه نیمه شب ما ثواب خوبی بود تفاُلی نزد و یک غزل برایم خواند ولی عجب غزلی! انتخاب خوبی بود "چه مستی است ندانم که رو به ما آورد" جهان به رقص در آمد... شراب خوبی بود سوال کردم از او عشق چیست؟ چشمانش سکوت ریخت برایم، جواب خوبی بود تمام شب تن او را ورق ورق خواندم غزل، سپید، ترانه، کتاب خوبی بود اگرچه شاعر آیینی ام دلش می خواست که عاشقانه بگویم، عذاب خوبی بود @golchine_sher
مبادا صدای پای رفتنت خواب دنیا را پریشان کند بگذار جای قدم هایت برسنگفرش بارانی شب بماند مرگ همین شکستن های متوالی است شیون سنگهارا نمی شنوی؟ سرت را به عقب برگردان خوشه های گندمزار درآتشند وتنها عابر این راه تویی . . . @golchine_sher
نه سراغی ، نه سلامی، خبری می‌خواهم قدرِ یک قاصدک از تو اثری می‌خواهم خواب و بیدار، شب و روز به دنبال من است؛ جز مگر یادِ تو یارِ سفری می‌خواهم؟ در خودم هر چه فرو رفتم و ماندم، کافی‌ست رو به بیرون زدن از خویش، دری می‌خواهم بعدِ عمری که قفس واشد و آزاد شدم تازه برگشتم و دیدم که پری می‌خواهم سر به راهم، تو مرا سر به‌هوا می‌خواهی پس، نه راهی، نه هوایی، نه سری می‌خواهم چشمِ در شوقِ تو بیدارتری می‌طلبم دلِ در دامِ تو افتاده‌تری می‌خواهم در زمین ریشه گرفتم که سرافراز شوم بی‌تو خشکیدم و لطفِ تبری می‌خواهم @golchine_sher
غوغاست به عشقش اقتدا کن دل من دریاست درون او شنا کن دل من دنیا به حسینی شدنت می ارزد پرواز به سوی کربلا کن دل من @golchine_sher
تا بفهمم چیست صدبار از خودم پرسیدمش عشق آسان بود، اما من نمی‌فهمیدمش دست او در دست من بود و دلش با این و آن باز اگر یک جو پشیمان بود، می‌بخشیدمش از تب غیرت ندیدم آتشی جانسوزتر در کنارم بود و من با دیگران می‌دیدمش هیچ عشقی از خیانت نیست ایمن، این بلا تا نیامد بر سرم افسانه می‌نامیدمش با دلم گفتم ببوسش تا فراموشش کنی گفت اگر می‌خواستم آن روز می‌بوسیدمش @golchine_sher
منزل به منزل پابه پا من با تو بودم هرجای این دشت بلا من با تو بودم تاعصرعاشورا تو بودی درکنارم تا انتها ی ماجرا من با تو بودم تا بانگ هل من ناصرت درخیمه پیچید بانغمۀ قالو بلا من باتو بودم درقتلگاه کربلا وقتی که بودی دل وا پس فردای ما من با تو بودم آن شب که سر زد روی ماهت ازخرابه درکُنج درآن ویران سرا من با تو بودم درکوفه و درشام و منزلگاه راهب ای زینت عرش خدا من با توبودم برنیزه قرآن خواندت را می شنیدم درلا به لای نیزه ها من با تو بودم آنجا که دیدی دخترت ازناقه افتاد باگریه های بی صدا من با تو بودم وقتی درخشیدی میان تشت زرین ای گوهر بدرُالدُّجا من با تو بودم یک اربعین هرجا سرنورانیت رفت ای نورچشم مصطفی من با تو بودم @golchine_sher
شبهای دراز !بی عبادت چه کنم طبعم به گناه کرده عادت چه کنم  گویند کریم است، گُنه می بخشد   گیرم که ببخشد ز خجالت چه کنم؟ @golchine_sher
ردِّ سیلی موج هایت بر ساحل دل جا مانده است عجب دست سنگینی داری عشق! @golchine_sher
گاهی شده با آینه رو راست نبودم غرق غم از آیینه غم و غصه زدودم ای آینه! تو بی‌خبری از دل تنگم عمریست نشان داده ام آنی که نبودم توظاهرمن دیدی و من باطن خود را شرمنده اگر سفره ی دل رانگشودم توخنده به لب دیدی و من بغض گلو گیر توسُرخی ِ رو دیدی و من رنگ کبودم هرچند که نزدیکترین کس به منی تو ایمان به تو دارم،به تو از عمق وجودم می بخشی اگر با تو نگفتم غم دل را ای آینه!شرمنده از این گفت وشنودم می بخشی اگر بغض فرو خوردم و یک عمر دلتنگ ترین بوده ام و شاد سرودم @golchine_sher
برایش شعرخواندم،گوش کرد و بی تفاوت گفت: "کتابش کن که بفروشد،درآمد زاست اشعارت @golchine_sher
تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب بدین سان خواب ها را با تو زیبا می کنم هر شب مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو که این یخ کرده را از بی کسی، ها می کنم هر شب دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش چه بی آزار بادیوار نجوا می کنم هر شب کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب @golchine_sher
رباعیات عاشورایی ۱ خواند از تب غنچه های پرپر شده ات از داغ تن به خون شناور شده ات مداح گرفت پول خود را و گذشت من ماندم و نخل های بی سر شده ات ۲ دیدیم که ننگ در جهان خشک نشد رگ های تفنگ در جهان خشک نشد یک روز به کربلا و امروز اینجاست! سرچشمه ی جنگ در جهان خشک نشد ۳ برای حضرت عباس (ع) شد پیچ و خم فرات پابست خودت این شعر مرا بزن به پیوست خودت از کتف تو جای دست،  گل روئیده! گل کاشته ای دوباره با دست خودت! ۴ هرچند که در مسیر طوفان باشد، باید قدمت گذشته از جان باشد شاید که دوباره- کربلای بعدی- در سینه کش همین خیابان باشد! @golchine_sher
در پای ترمه‌های عزا گریه می‌کنی بانو! بلا به دور، چرا گریه می‌کنی؟ ابری است خانه، یکسره باران گرفته است تا روبه‌روی آینه‌ها گریه می‌کنی گلدان پشت پنجره می‌گفت با نسیم یا خیره‌ای به پنجره، یا گریه می‌کنی! از جزر و مد چشم تو جریان گرفته رود دریاست چشم‌های تو، تا گریه می‌کنی بر گونه‌های خیس تو جاری است آسمان باران بهانه است، چرا گریه می‌کنی؟ حیف اَند اشک‌های تو، دیگر سر مزار این‌گونه دل‌شکسته نیا، گریه می‌کنی! @golchine_sher