دل خوشم با غزلی تازه همینم کافیست
تو مرا باز رساندی به یقینم کافیست
قانعم ، بیشتر از این چه بخواهم از تو؟
گاه گاهی که کنارت بنشینم کافیست
گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست
آسمانی! تو در آن گستره خورشیدی کن
منهمین قدر که گرم است زمینم کافیست
من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه
برگی از باغچه شعر بچینم کافیست
فکر کردن به تو یعنی غزلی شورانگیز
که همین شوق مرا خوب ترینم کافیست
#محمد_علی_بهمنی
@golchine_sher
او بر همه بر امتیاز دارد، مردم!
عالم به حسن نیاز دارد، مردم
رو سوی بقیع کعبه با خود می گفت:
ابروی حسن نماز دارد ، مردم
#طاهره_ابراهیم_نژاد_آکردی
#عضوکانال
@golchine_sher
گلویم خشک از بغض است و چشمانم ز باران، تر
پریشان است احوال من از حالی پریشانتر
مزار جانشینیان نبی را بینشان کردند
و میدانند خود را از مسلمانان مسلمانتر
گمان ذرهها خاموشی خورشید بود اما
نفهمیدند بیش از پیش میگردی فروزانتر
ولی میبینم این بدکارها از کار خود روزی
پشیماناند این دنیا و آن دنیا پشیمانتر
دلت آرامگاه پنج جنتآفرین باشد
بهشتی را ندیدم از بهشت تو گلستانتر
تو را قدری نهان است ای زمین خاکی یثرب
ولیکن در وجود خاکیات قدریست پنهانتر
رسیده زائری بیجان که جان گیرد ز دیدارت
چه میبیند که برمیگردد از پیش تو بیجانتر
تو میباری به حال زائر و زائر به حال تو
تو از دل میشوی ویرانتر و دل از تو ویرانتر
برایت خوابها دیدیم روزی آستانت را
بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغانتر
#محمدعلی_بیابانی
#هشتم_شوال
#بقیع
@golchine_sher
بنی صهیون که میدیدند تنها برج خیبر را
کنون دیدند بازوهای قدرتمند حیدر را
مگر پرچم نبود این سال ها بر دوش فرزندی؟
که مرحب نیمه شد تاپا، پدر چون تیغ زد سر را
و بعد از یک هزار و چند سال از قلعهی سینا
به بیرون آورد بازم علی از پاشنه در را
شناسانده فراوان قوم دشمن را به ما قرآن
همانهایی که آزردند در هر جا پیمبر را
چه فرقی میکند بِن عبدَود، باراک و بنیامین
هر آنجایی که کرده ذوالفقاری قصد کافر را
پیامی داشت، غرش نه! صدای آرش و زلزال
ازین پس در خیالت دفن باید خبط دیگر را
تعهد کرد آن شب بر فراز کربلا سجیل
و هم با مسجد الاقصی که کوبد مشت آخر را
#سید_اعلا_امیری
#شاعر_افغانستانی
#عضوکانال
@golchine_sher
همراهت میآيم تا آخر راه...!
و هيچ نمیپرسم هرگز؛
با تو اول کجاست،
با تو آخر کجاست....
#عباس_معروفی
@golchine_sher
بردار دل از شیشهی رازی که شکستهاست
از آینهء چشم نوازی که شکسته است
جز آه نمیآید از این قلب پر از درد
اينقدر مزن چنگ به سازی که شکستهاست
چون برکهی یخ بسته پر از حسرتم ای ماه!
دل بی تو چه شبهای درازی که شکستهاست
این توبه که در لحظه پشیمانم از آن را
دیگر به شکستن چه نیازی که شکستهاست
تردید سزاوار دل عاشق من نیست
ای دوست مکن شک به نمازی که شکستهاست
#فاضل_نظری
@golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
ما نمیبینیم اما چارتا گنبد که هست
تا بلندای فلک، نوری از این مرقد که هست
ما نمیبینیم اما قامت گلدسته ها
مطمئناً با ستون آسمان هم قد که هست
ما ضریحی را نمیبینیم اما شک نکن
دردمندی که شفا از دوست میخواهد که هست
یا کریم از مهر تو گردد کبوتر، "یاکریم"
پس میان بالها قطعاً وبالی بد که هست
مهربانی تو هرگز نیست کتمان کردنی
ردِ دستِ تو به سینه جای دستِرد که هست
جای ما خالیست اما بر نسیمی از خیال
یک دل بیتاب که سوی تو می آید که هست
صحن ها خاکیست اما آسمانها شاهدند
چشمهایی که برایت خوب میبارد که هست
بوی باران بهشت آمد، دلم را باد برد
هرچه باداباد، سهمم گریهی بی حد که هست
از خرابآباد میآیم به سوی این حرم
این حرم قطعاً برایم بهترین مقصد که هست
کربلا شبهای جمعه میزبان فاطمهست
هر دوشنبه، او به یاد بچهی ارشد که هست
پس به جای زائرانی که کنارت نیستند
مادری که عاشقانه دوستت دارد که هست
فاطمه ثابت کند در این حرم از غربتت
هیچکس حتی نباشد، عشق، صددرصد که هست
نیست بُعد منزل اما جای ایوان حسن
پنجره فولاد و سقاخانهی مشهد که هست
#احمد_ایرانی_نسب
#هشت_شوال
#سالروز_تخریب_بقیع
#امام_حسن_علیه_السلام
#احمد_ایرانی_نسب
@ahmadiraninasab
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨
Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
با سوت قطار دلخوشم می آیی
با نغمه ی سار دلخوشم می آیی
شد رنگ شکوفه ها سَرم از بس که
هر سال بهار دلخوشم می آیی
#نوروز_رمضانی
@robaiiyat_takbait
ای صبحِ باران خورده، ای شیرین ترین رویا
از بس که شیرینی تو، قندم می زند بالا
#صفيه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
گیرم که با هر وعده خامم کرده باشی
با دلبری مشتاق دامم کرده باشی
گیرم که گاهی با همان شیرین زبانی
زهر کلامت را به کامم کرده باشی
گیرم که با تحقیر از خود رانده باشی
در فکرِ قدری انتقامم کرده باشی
بی رحمی ات گاهی تو را گم کرده باشد
چشم انتظار یک پیامم کرده باشی
اما حلالت می کنم حتی شبی که
یک خوابِ راحت را حرامم کرده باشی
شادم ز عطر خاطرات عاشقانه
حتی اگر غم را به نامم کرده باشی
#آمنهآلاسحاق
#مهرآفرین
#عضوکانال
@golchine_sher
کمی با من بنشین!
تا در آن نقشه جغرافیایی عشق،
تجدید نظر کنیم.
بنشین تا ببینیم
تا کجاها مرز چشمان توست،
تا کجاها مرز غمهای من!
کمی با من بنشین
تا بر سر شیوهای از عشق
به توافق برسیم...
#نزار_قبانی
@golchine_sher
دوباره، هشتمِ شوّال و داغِ صحنِ رضوانَت
نمک، بر زخم هایِ سینه ی یکدانه ریحانَت
دوباره، موجی از خونِ جگر در خاطرِ زینب
هجومِ زخمِ تازه از غروبِ تیر بارانت
دوباره کاروانی از پرِ پرواز زائر ها
به دنبال نشانی از سرِ زلف ِ پریشانَت
ببار ای آسمانِ بی قرارِ شهرِ پیغمبر
چه شد؟ آن مرقدِ پرنورِ جنّت آفرینانَت
بخوان با ذکر زین العابدین همواره مادر را
نشان از صبح صادق داری ای جانم به قربانت
درونِ سینه داری چشمه ی عرفانِ باقر را
زلال آسمان ها می شود روزیِ مهمانت
کنارِ تربتِ ام البنین سر می زند هر دم
هزاران لاله ی عباسی از بغض دوچندانَت
چراغی را که ایزد برفروزد شعله وَر باشد
جهانی می شود روشن شبی از چلچراغانت
نمایان کن به دست سبز خود باغِ بهارت را
بپیچد در بقیع عطرِ گل یاس از گلستانت
#اللّهمَّ_عَجَّل_لِوَلیّکَ_الفَرَج
#لعن_الله_علی_آل_سعود
#مریم_محبی_نژاد_کرمان_نرماشیر
#عضوکانال
@golchine_sher
حالِ و احوال جهان زار و اَسفناک نبود
اینچنین غم به دلِ عالم افلاک نبود
کینه؛ شمشیر شد و خورد به ایوانِ بقیع
هیچ شرمندگی از آیهٔ "لولاک" نبود
گنبد آوار شد و ریخت به هم گلدسته
این خرابی که در اندازهٔ إدراک نبود
مادرش هرزه و نام پدرش نامعلوم
ذاتِ آنکس که چنین کرد جفا؛ پاک نبود
شیعه گریان؛ به امامانِ خودش داد سلام
تا به این حد دلش آزرده و غمناک نبود
ناسزا گفت به زوّار و خدایا ایکاش...
دشمنِ آل علی(ع) این همه هتاک نبود
پشت دیوار؛ به زیرِ قدم ِ زائر، کاش-
جایِ سنگِ مرمر؛ یکسره خاشاک نبود
حرمی داشت برای خودش اینجا، روزی...
اینچنین خلوت و بی نوحه و پژواک نبود
دور تا دورِ مزارش به خدا داشت ضریح
این همه دور و برِ قبرِ حسن(ع)؛ خاک نبود!
#سلام_بر_چهار_امام_غریب_بقیع
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#لعن_الله_علی_آل_سعود
#مرضیه_عاطفی
#عضوکانال
@golchine_sher
دلم را برده ام جایی که با خود کوه غم دارد
بدون روضه چشم از غربتش همواره نم دارد
تراوش می کند غم از سکوت حاکم اینجا
نفس غم می کشد دل ،لاجرم غم بازدم دارد
مزار پنج خورشید است اما خاکی و ساده
کبوترها فراوانند زائر هرچه کم دارد
همیشه بی حرم خواندند اینجا را ولی عمریست
درون قلب ما این قطعه از جنت حرم دارد
نه سقاخانه ای،ایوان طلایی، گنبدی، اما
عجب دارالشفایی از دم اهل کرم دارد
اگر ویرانه شد از کینه ی آل سعود اینجا
به دست شیعه روزی بارگاهی محترم دارد
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
#هشتم_شوال_سالروز_تخریب_قبور_بقیع
@golchine_sher
مات چشمان توأم؛ اما دلم درگیر نیست
از تو اییوسف دلم سیر است و چشمم سیر نیست
این شکاف پشت پیراهن شهادت میدهد
هیچکس در ماجرای عشق بیتقصیر نیست
از تو پرسیدم برایت کیستم؟ گفتی: رفیق!
آنچه در «تعریف» ما گفتی کم از تحقیر نیست
هر زمانی روبروی آینه رفتی بدان
در پریشان بودنت این «آه» بی تاثیر نیست
قلب من! با یک تپش برگشت گاهی ممکن است
آنقَدَر ها هم که میگویند گاهی دیر نیست
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
📖 آموزش شعر ترم بهار و تابستان ۱۴۰۳
کارگاه هوای شعر
▪️آموزش و نقد شعر
▪️بداهه سرایی
▪️شعرخوانی
▪️حافظ خوانی و صائب خوانی
▪️طرح مباحث آموزشی و کاربردی
بر مبنای اشعار هنرجویان و شاعران
▪️سرایش و تألیف کتاب شاعران مازندران
میزبان و مدرس: احمد ایرانی نسب
چهارشنبه ها ساعت ۱۷ الی ۱۹
ساری، میدان امام خمینی(ره)، بلوار دانشجو، حوزه هنری استان مازندران
حضور برای علاقمندان به ادبیات آزاد است
#احمد_ایرانی_نسب
@ahmadiraninasab
قصد رفتن کرده اما شک ندارم با خودش
ساکنان شهــــر ما را هم مهاجر میکند...
#طلا_کاظمی
#عضوکانال
@golchine_sher
نیمهشب بود، دلم گفت: قلم بردارم
یاعلی گفته و در جاده قدم بردارم
کولهبار سفرم هر چه سبکتر، بهتر
دست از این سفرۀ بیبرکت غم بردارم
شک ندارم که برات سفرم را آن شب
که دگرگون شده، رفتم که علم بردارم...
روضهخوان گفت به من راه حرم نزدیک است
با دل سوخته گر چند قدم بردارم
دم در پیرزنی گفت که چشمش کمسوست
باید آنجا کمیاز خاک حرم بردارم
در دلم شوق زیارت به خودم میگفتم:
صحن ایوان طلا پیش پیمبر دارم
آه، اما حرمش گنبد و گلدسته نداشت...
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
#تخریب_بقیع
#هشتم_شوال
@golchine_sher
امشب غزلم قصه ی زیبای نگار است
مقصود من از کعبه فقط گیسوی یار است
این عشق نگارم همه ی بود و نبودم
القصه جهان بی نفسش یک شب تار است
از روز ازل خال لبش علت خلقت
از پرتو او چرخ جهان بر سر کار است
این خال لبش رمز حیاتست برایم
هم گرد رهش سرمه ی چشمان خمار است
افسوس که پنهان شده از چشم دلم او
بر روی دلم پوششی از جنس غبار است
بی شک که غریب الغربا زینت نامش
از غربت او رنگ دلم رنگ انار است
او گم شده؟ هرگز!!! که منم گم شده در خود
هجران شده ای بر سر هر کوی و دیار است
او هست امامم و منم غرق تباهی
من مثل زمین لرزه و او عین قرار است
#ایمان_قلاوی_زاده
#عضوکانال
@golchine_sher
شور دیدارت اگر شعله به دلها بکشد
رود را از جگر کوه به دریا بکشد
گیسوان تو شبیه است به شب، اما نه!
شب که اینقدر نباید به درازا بکشد
خودشناسی قدم اول عاشق شدن است
وای بر یوسف اگر ناز زلیخا بکشد
عقل، یکدل شده با عشق، فقط میترسم
هم به حاشا بکشد هم به تماشا بکشد
یکی از ما دونفر کشته به دست دگری است
باش تا کار من و عقل به فردا بکشد
زخمی کینهی من! این تو و این سینهی من
من خودم خواستهام کار به اینجا بکشد
حال با پای خودت سر به بیابان بگذار
پیش از آنی که تو را عشق به صحرا بکشد
#فاضل_نظری
@golchine_sher
غُرَّنده چو شیرِ بیشه هستی حالا
هم در رگ و جان و ریشه هستی حالا
ای خون که به پاسِ میهنت سبز شدی
خوشرنگ تر از همیشه هستی حالا
#قدس
#شهادت
#هدیه_ارجمند
#عضوکانال
@golchine_sher
ای آن که تمنای دل اهل ولایی
سر تا به قدم جلوه ای از نور خدایی
از فتنه گران نیست مرا دلهره تا تو؛
بر مسند فرماندهی کل قوایی
#سالروز_تولد_امام_خامنه_ای
#زائر
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
باید امشب کمی خودم باشم ،دورتر از حوالی چشمت
بافتی زیر و رو ی دل را با ،نقشه ی ریز قالی چشمت
پیچ و تاب طلایی گیسوت مثل نیلوفری است درکندو
مثل زنبور روی نیلوفر ، خیره ام رو به شالی چشمت
با من انگار آشنا بودند مردمی در هوا ی پرچین ها
مژه هایت شراب می نوشید در هوای اهالی چشمت
صبح ها در هوای بارانی ، بین بال و پر کبوترها
در هوایی که بوی حافظ داشت خوانده ام بیت عالی چشمت
مثل خاکی که بو ی نم دارد ، دل من دست بر قلم دارد
عطر هل های تازه دم دارد ،، چای های ذغالی چشمت
باز باتو ستاره سوسو زد،مثل الماس های ریزی که
می درخشند رو ی تاریکی ، در کنار لیالی چشمت
مانده ام بی قرار و دلواپس در کنار کسی که رویایی است
نشد این بار... ، مانده ام حالا پرسه زن در حوالی چشمت
#زینب_حسامی
#عضوکانال
@golchine_sher