eitaa logo
گلچین شعر
15.2هزار دنبال‌کننده
953 عکس
322 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
نظر از تو برنگیرم، همه عمر تا بمیرم که تو در دلم نشستی و سر مقام داری @golchine_sher
‌خشت بر خشت زوایای جهان گردیدم منزلی امن‌ تر از گوشه‌ ی تنهایی نیست... @golchine_sher
عشق، اقیانوس آرامی که می‌گفتی نبود قایقم را در مسیر آبشار انداختی ... @golchine_sher
اهل زهد و اهل تقوا را ببین گمراه کرد... چشم تو ، بیچاره من که اهل تقوا نیستم! @golchine_sher
آه دکتر! سرِ من درد بزرگی شده است بره ی لعنتی ام عاشق گرگی شده است سرد شد از تن من... دل به خیابان زد و رفت گرگِ من بره نچنگیدهِ به باران زد و رفت آه دکتر! لبِ او «صبر و ثباتم» می داد دوش «وقت سحر از غصه نجاتم» می داد!! آه دکتر! نفست گم شده باشد سخت است نفست همدم مردم شده باشد ، سخت است دکتر این بار برایم نَمِ باران بنویس دو سه شب پرسه زدن توی خیابان بنویس @golchine_sher
جاری شدی شبیه عسل بر زبان من پیچیده است بوی خوشت در جهان من محبوب من! به ذکر تو مشغول مانده‌اند چشم و دل و سر و لب و دست و دهان من زیبایی‌ات ادامه‌ی زیبایی خداست افتاده روی ماه تو در آسمان من لب‌های تو دو حبه‌ی انگور آب‌دار کی می‌شود شراب شوی بر لبان من؟ شاید لبت ادامه‌ی نهری بهشتی است سر رفته سرخی لبت از استکان من تفسیر باغ سیب جهان گونه‌های توست کی گونه را حواله دهی بر دهان من؟ باید تو را نشاند و نشست و نگاه کرد بنشین دمی مقابل من، مهربان من! وا کن به ناز خمره‌ی شیر و شراب را چیزی بگو که مست شود روح و جان من دستان من به دست تو وابسته مانده‌اند تن می‌دهد به بازی تو بازوان من @golchine_sher
دل رمیده ی ما را به چشم خود مسپار سیاهِ مست چه داند نگاهبانی چیست ! @golchine_sher
دلش به ناله میازار و ختم کُن حافظ ک‍ه رستگاری جاوید در کم آزاریست... @golchine_sher
از ورق‌گردانیِ وضعِ جهان غافل مباش صبح‌و‌شامِ‌این‌‌گلستان‌انقلابِ‌رنگ‌هاست @golchine_sher
صدا آری صدا جان جهان را زیرو رو می کرد پیمبر در همه عمر آن صدا را جستجو می کرد نفس های خودش بود آن صدای با طمأنینه صدایی که شب معراج با او گفتگو می کرد نمی دانم چرا اما پیمبر بعد معراجش عبای مرتضی را بیشتر از پیش بو می کرد خدا آن شب سخن می گفت با صوت یداللهی خدا پیش محمد(ص) دست خود را داشت رو می کرد خدا مشغول خلقت بود دنیا را همان موقع علی در مسجد حنانه کفشش را رفو می کرد نفهمیدیم مولا را... نفهمیدیم بعد از جنگ علی شمشیر را با اشک هایش شست و شو می کرد اگر او یازده تن را به جای خود نمی آورد چگونه با نبود او زمین یک عمر خو می کرد @golchine_sher
بگذار سر به سينه‌ی من تا بگويمت اندوه چيست، عشق كدامست، غم كجاست... @golchine_sher
جز پریشان کردنِ احوالِ مردم روز و شب چیست مقصودِ تو از مویِ پریشان داشتن؟ @golchine_sher