eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
847 عکس
295 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
بیهوده مرا از قفسِ عشق مترسان پروانه خودش حاصلِ یک پیله ی تنگ است @golchine_sher
بیمارِ خنده های توام بیشتر بخند . . . @golchine_sher
به هر دلی دردی شکفته می بینی شکسته دلها را چه داغ سنگینی نشسته شیرینی به سوگ فرهادی نشسته فرهادی به سوگ شیرینی نه مانده فرزندی،نه دل، نه دلبندی به داغ مادرها نمانده تسکینی  نه خانه ای بر پا نه کوچه ای پیدا چه شهر دلگیری چه شهر غمگینی گرفته هر کودک به دور از مادر به خاک و خون بستر به خشت بالینی چه غصه ها دارد برای تو این شهر به پای حرف او اگر که بنشینی شکفته خواهد شد دوباره از این خاک گلی که پرپر شد به دست گلچینی @golchine_sher                  
از هر چه به جز حضورِ تو دلگیرم ... در دامِ مصیبت و بلا ، زنجیرم ... محصولِ هجومِ بی تو بودن این است:... زانویِ غمی که در بغل می گیرم! ... @golchine_sher
می‌خواستم ببوسمت، ايمان نمی‌گذاشت ترس از فرشته‌های نگهبان نمی‌گذاشت! می‌خواستم بغل کنمت تنگ و تنگ‌تر اما لهیب شعله‌ی سوزان نمی‌گذاشت! باید خدا که عاقل و خوب است، اینقَدَر اعجاز توی طرز نگاتان نمی‌گذاشت! یا سیب گونه‌های تو را کال می‌کشید یا در دهانم این‌همه دندان نمی‌گذاشت! مثل نمازهای قضایی شدم که تو می‌خواستی بخوانی و شیطان نمی‌گذاشت! می‌خواستم ببوسم و می‌خواستی، اگر تردید توی دامن انسان نمیگذاشت! @golchine_sher
ای آنکه از لطافت اندیشه ات تَرَم از برکت حضور تو امروز بهترم با مهر سمت پنجره ها نور میدمی هر صبح با سلام تو از خواب میپرم @golchine_sher
دلم به‌ یاد تو دائم بهانه می‌گیرد به هر که می‌رسد از تو نشانه می‌گیرد شبیه رشته‌ء تسبیح و رشته‌ء اشکم بهانه‌های تو را دانه‌دانه می‌گیرد به مرغ خانه‌به‌دوشم اگر اجازه دهی به بام عاطفه‌ات آشیانه می‌گیرد برای عشق اگرچه دلم کمی پیر است اگر بهار تو باشی جوانه می‌گیرد برای آنکه نیاید کسی به خلوت ما دلم سراغ غمت را شبانه می‌گیرد دلم هوای کسی را نمی‌کند دیگر ولی به یاد تو دائم بهانه می‌گیرد @golchine_sher
تو انعکاس من شده ای ... کوه ها هنوز تکرار می کنند تو را در صدای من @golchine_sher
به تیغ حادثه زخم از تو و, نمک بامن بزن  به سنگ مرا , جرأت ترک با من به روزگار بگو ؛ من گذشتم از سهمم همیشه قسمت توبیش و, کمترک بامن مگر  زمانه  مرا  باز   بچه گیر  آورد که کرده است هوای "الک دولک" بامن اگر کسی خبر از نان و عشق و گل می خواست بگو که یک شبه رفتند به درک با من چقدر بین من و زندگی به هم خورده است آهای مرگ , خودت را بزن محک بامن من از تمامی این شهر , پرس و جو کردم ولی نداشت کسی درد مشترک بامن @golchine_sher
نامه ای دیگر نوشتم کاش آن را خوانده باشد کاش او هم مثل من پابند عشقش مانده باشد نامه ای دیگر نوشتم حرف هایی تازه گفتم ترس دارم نامه را سربسته برگردانده باشد یا نه شاید قلب او را - گرچه از سنگ است قلبش- واژه ای از واژه های نامه ام لرزانده باشد شاید او هم مثل من عاشق شود اما بترسد نامه ام را دور از چشم پدر سوزانده باشد یا نه! شاید شعری از من را به آوازی بخواند لاله های دامنش را شعر من رقصانده باشد یا نه شاید چون عروسک دست های مهربانش نامه ام را در کنار بالشش خوابانده باشد شاید این ها جز خیالات من تنها نباشد نامه من روی میز پستچی جا مانده باشد @golchine_sher
آب به جوی روان است و برگهای پاییز را می دواند رو به بهار مهر تو در رگهای جان جاری غمها را به قلب می انبارد آه از روزگاری که چشمم دارد آه @golchine_sher
نقاره که زد غبار آهم را شست از دل غم و رنجِ دیر گاهم را شست وقتی که خدا را به تو دادم سوگند باران زد و دفتر گناهم را شست @golchine_sher