eitaa logo
گلچین شعر
14.5هزار دنبال‌کننده
893 عکس
307 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
آقا سلام می دهم از جان و دل به تو تا این که بشنوم «وَ علیک السّلام» را @golchine_sher
روح افسردهٔ زمین مانده ست بی تو دور از بهار بی تردید عشق هم زخم کهنه ای دارد از غم بی شمار بی تردید درغیاب تو چتر گسترده ست تیره ابری که فتنه می بارد جای باران نگاه زخمی اوست بر تن روزگار بی تردید گردغربت نشسته برسرایل سهم هریک غم وپریشانیست هرسری که هوائی ی عشق است می رود روی دار بی تردید سایهٔ شوم نهروانی ها قد کشیده اگر چه بر این خاک حرف های نگفته را آخر می زند ذوالفقار بی تردید می رسی عاقبت ستارهٔ صبح آخرین سورهٔ صحیفهٔ عشق با ظهورت صلابت علوی می شود آشکار بی تردید عشق یعنی هوایی ات بودن به امیدتو عاشقی کردن ردپای مصممی دارد هر دل بیقرار بی تردید واژه ها می پرند از ذهنم غزلم ناتمام می ماند شاعری رسم دیگری دارد درشب انتظار بی تردید @golchine_sher
با خاطراتت روزها را سخت درگیرم در من نشسته فکر تو تا صبح، می‌میرم هی شعر می‌بافم به قد و قامت دیروز شاید بخوانی و بفهمی باز دلگیرم خاموش شد در روح سرگردان و بیمارم شمع امیدی که تو دادی دست تقدیرم یک قرن از عمر پر از احساس من رفته یک قرن عاشق نیستم در حال تعمیرم زخمی گلوگیر از تو در من مانده می‌دانی دیگر از این احوال ناخوش چشم و دل سیرم باید بخوابم در دل تاریخ بعد از این تا آخرین لحظه به پای غصه زنجیرم @golchine_sher
گر چه در دام غمم اُفتاده ام دربند تو کام من شیرین شود با جرعه ی لبخند تو @golchine_sher
از  آتـش  دل  گـدازه می گیرد عشق  وز حـادثـه رنگ تـازه می گیرد عشق این مستی و تردستی و گستاخی را گــویـا ز شـمـا اجـازه می گیرد عشق @golchine_sher
در سال اوج نخوت فرعون، سال هجوم ابرهه با فیل کو دستهای روشن موسی؟ کو سنگریزه های ابابیل؟ امسال سال وحشی تقویم،سال پلنگ و افعی و کژدُم بازارِ مکر و توطئه باز است دکّان عشق و عاطفه تعطیل این جان به لب رسیده وطن را ،ای طبل شوم جنگ درنگی وین آسمان تشنه جگر را ای ابرهای معجزه تعجیل! این خنجر برادر من بود آمد به میهمانی پشتم او قصّه ی مکرّرِ قابیل من وارث همیشه ی هابیل گیرم که من امام مساجد گیرم که تو کشیش کلیسا خطّی نخوانده ایم ز قرآن ، حظّی نبُرده ایم ز انجیل امروز اگر چه نیست نشانی از سایه ی حمایت سیمرغ امروز اگر چه نیست نشانی از آیه ی بشارت جبریل اما همین سحرگه فردا مردی از این کرانه بر آید با یاسهای زرد به دامن با سیب های سرخ به زنبیل @golchine_sher
صبح شد پنجره ها خندیدند شاخه ها رقصیدند همه جا بوی شکفتن جاری است فرصت بیداری است صبح یعنی آغاز صبح یعنی پرواز قد کشیدن در باد فکر رفتن باشیم چه کسی می گوید پشت این ثانیه ها تاریک است گام اگر برداریم روشنی نزدیک است @golchine_sher
تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز؟ می‌کِشم ناز یکی تا به همه ناز کنم …! @golchine_sher
باران که میبارد هوا بوی تو میگیرد آغوش دنیا عطرِ گیسوی تو میگیرد برقِ نگاهت در مسیر آسمان گل کرد ابر ، آبرو از تاژ ِابروی تو میگیرد با شر شر ِباران هوایی میشوم گاهی فکر و خیالم را سرِ ِموی تو میگیرد تو ماه هستی چادر شب را بغل کردی صدها ستاره نور از روی تو میگیرد قدری نظر انداختی روز ِقیامت شد قدقامتم را قامت ِکوی تو میگیرد بلبل به شوق اشتیاقِ روی تو پر زد گل عشوه را از عطرِ دلجوی تو میگیرد هرگز هوای عشق تو در من نمیمیرد! باران که میبارد هوا بوی تومیگیرد. @golchine_sher
شیرینی آغشته به زهرم بی تو با هر چه غریب و دوست قهرم بی تو چون نقطه ی تاریک پر از وحشت و ترس بن بست ترین کوچه ی شهرم بی تو @golchine_sher
تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد نیست دیگر به خرابات،خرابی چون من باز خواهی که مرا سیل دمادم ببرد حال آن خسته چه باشد که طبیبش بزند زخم و بر زخم،نمک پاشد و مرهم ببرد آن که بر دامن احسان تو اش دسترسی ست به دهان،خاکش اگر نام ز حاتم ببرد زنگ چل ساله آیینه ما گر چه بسی ست آتشی همدم ما کن که به یک دم ببرد رنج عمری،همه هیچ است اگر وقت سفر رخ نماید که مرا با دل خرّم ببرد من ندانم چه نیازی ست تو را با همه قدر که غمت دل ز پریزاده و آدم ببرد جان فدای دل دیوانه که هر شب بر ِتوست کاش جاوید،بدان کوی،مرا هم ببرد ذکر من نام دلارای حبیب است عماد! نیست غم،دوست اگر نام مرا کم ببرد @golchine_sher
دل گرفتارِ رخِ ماهِ گل نرجس شد از ازل عشق تو در عمق وجودم حس شد @golchine_sher