eitaa logo
گلچین شعر
16.7هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
440 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹السلام علیک یا اباعبدالله🌹 عاشقم غرق تمنایت حبیبی یا حسین زنده هستم با تولایت حبیبی یا حسین (حبیبی یا حسیــــــــــــــــــــــــــــــــــــن) ۲ ذره هستم در حریم تو خدا را تا ابد بر نمی دارم سر از پایت حبیبی یا حسین (حبیبی یا حسیــــــــــــــــــــــــــــــــــــن) ۲ عاشقی کردیم و دل دادیم شاید بنگریم گوشهٔ چشم تجلایت حبیبی یا حسین (حبیبی یا حسیــــــــــــــــــــــــــــــــــــن) ۲ صبح چشمان ترا دیده زلیخای دلم بسته او دل بر تماشایت حبیبی یا حسین (حبیبی یا حسیــــــــــــــــــــــــــــــــــــن) ۲ آیهٔ “جنات تجری تحتها النهار”هم کربلای جلوه آرایت حبیبی یا حسین (حبیبی یا حسیــــــــــــــــــــــــــــــــــــن)۲ بگذرد از هر صراطی هر که بر لوح دلش نقش بسته مُهرامضایت حبیبی یا حسین (حبیبی یا حسیــــــــــــــــــــــــــــــــــــن)۲ “ای لب لعل ترا با عاشقان حق نمک ما کجا و خواهش “یا لیتنا کنا معک” (حبیبی یا حسیــــــــــــــــــــــــــــــــــــن) ۲ @golchine_sher
داغ ستاره... عمری اگر بگریم از این غم مرا کم است وقتی که قلب عاطفه درگیر ماتم است شال عزا به شانهٔ تقویم و سالهاست آئینه دار داغ عظیم محرم است آتش گرفته قلب خداوندگار عشق "زیرا عزای اشرف اولاد آدم است" قرآن روی نیزه که تا شام تیره رفت داغ ستاره ای به دل خلق عالم است یک اربعین شهامت بانوی کربلا آیاتی ازصلابت اولاد خاتم است زینب دچار فتنهٔ دشمن نمی شود وقتی سفیر مکتب نور مجسم است از درد و داغ واقعهٔ سرخ کربلا اردیبهشت عالم و آدم جهنم است عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان (ع) بر زخم انتظار، نگاهِ تو مرهم است @golchine_sher
بعد از نبی مصیبت عظما شروع شد جنگ و فریب و فتنه گری ها شروع شد باورکنید از سر بغضی که داشتند ظلم و ستم به ام ابیها شروع شد آغاز فتنه آتش در بود و بعد از آن خانه نشینی و غم مولا شروع شد سر بسته نیز می شود از «داغ»روضه خواند رسم ستم به غنچه از آنجا شروع شد شاعر دلش گرفت و دمی مویه کرد و بعد اشکی چکید و روضهٔ زهرا(س) شروع شد @golchine_sher
تقدیم به ساحت مقدس پیامبر اعظم:صلوات الله علیه زیباترین سروده خلقت... وقتی که عشق چشم تو را مهربان کشید رنگ از رخ غریبی دنیایمان پرید صبحی که دید کعبه تو را روبروی خود گل از گلش شکفت و غمت را به جان خرید دست نسیم تا که به زلف تو شانه زد عطر گل محمدی(ص)از شانهٔ تو چید ـــــ ـــــ ـــــ دلبستهٔ سلام تو پروردگار عشق جان جهان فدای تو آئینه دار عشق ضربُ المثل شده گل سرخ از حضور تو نقش است در ضمیر زلالت بهار عشق قرآن دلیل قلب رئوف تو می شود ای اعتبار هستی و ای اعتبار عشق ـــــ ـــــ ــــ   آئینه ای و نور خدا در تو دیدنیست وصف تو چون تلاوت قران شنیدنیست سر چشمهٔ مکارم اخلاقی ای رسول آرامش دلی و جمال تو دیدنیست یوسف برای مصر عزیز است و ناز تو از فرش تا به عرش معلا خریدنیست ــــ ــــ ــــ       خلق عظیم و صبر جمیل ات زبانزد است زیباترین سروده ی خلقت محمد است (صل الله و علیه وآله) @golchine_sher
"دلتنگی" نه قلبم می شود همراه با من تا مناجاتی نه احساسی که لبریزم کند از عشق ساعاتی چه بی احساس و تنها مانده ام باید مسیحایی بخواند بر دل مردابیم از عشق آیاتی زمین افسرده شد از حال من ای آسمان، آیا نمی آید شبی تا وا شود راه خراباتی نه دستی تا کند تقسیم مهر و مهربانی را نه رؤیایی که بینم لحظه ای رنگ مساواتی بخوان کمتر به گوشم از بهشت ای مدعی زیرا تو خود منشوری از افسردگی های مکافاتی مگر اینکه بیاید حضرت موعود و فصلی که در آن اردیبهشت از فیض او دارد کراماتی @golchine_sher
هوالمحبوب با قَدمای بلندارتفاع ۴۰۲ رو بالا می رفتم آخه خورشید داشت غزل خدا حافظی رو می خوند. با اینکه خیلی خسته بودم دلم نیومد بشینم چند بسته نخودچی و کشمش برداشتم و زدم به دل کانال، چند قدمی که رفته بودم نوجونی رو دیدم که پاهاشو قلاب کرده دو طرف کانال تا بتونه سنگرای روبروشو ببینه. یه نگاهی به من انداخت و رگبار گلوله رو گرفت سمت عراقیا و سریع پرید کف کانال. من که تقریبا نزدیک شده بودم سلام کردم، اما انگار سلامَم و نشنیده بود بغل وا کرد و گفت.(افتخار دِیِنْ اَ مِیِنْ ای ورا) بغلش کردم و پیشونی شو بوسیدم و گفتم اومدم روحیه بگیرم دلاور مرد. یکی دو بسته نخودچی بهش دادم. گفت (دَسدِ تا بی بِلٰا)، گفتم بلا از اونایی دور که دلشون با شما هاست و فراموشتون نکردن و یه جورایی می خوان بگن که تنها نیستین. تا انتهای کانال رفتم و چند بسیجی عاشق و دیدم و حال دلم خوب شد و برگشتم. برگشتنی از کنار همون نوجون که رد شدم، چند قدمی که رفته بودم با لهجهٔ شیرین محلی گفت (به جانِ خُودْما حَجی خُوِ خُوشِ اَزی بعثیای بِشِرَف مِگیرِم) گفتم مطمئن هستم همینطوره، برگشتم دست رو شونش گذاشتم و گفتم بچه کجایی عزیز دلم. با غرورخاصی گفت. ” دهسرخ نیشابور... چند روز بعد که دوباره رفته بودم، سراغ شو از فرمانده گرفتم. بنده خدا اصلا انتظار شو نداشت یه نگاهی به آسمون کرد و بغضش ترکید. لابلای هق هق گریه ش شنیدم که می گفت. دو روز پیش پسرم ”حسین” کنار تانکر وضو می گرفت که خمپاره اَمونش نداد و... ادامهٔ حرفای سید رو نشنیدم، توی حال و هوای ابری چشام این غزل اومد سراغمو زیر لب زمزمه کردم... ـــــ ـــــ ـــــ در دفتر دل می نویسم داستانت را شور آفرینی های رزم بی امانت را هر چند کوچک بودی اما در تومی دیدم اندیشهٔ مردانه و تاب و توانت  را اسطوره حق باوری ای افتخار عشق با خون سرخ ات مشق کردی امتحانت را باید عروجت را بفهمد هر چه آئینه ست باید که زیباتر ببینند آرمانت را با خط زرین می نویسم تا که بشناسند روح جوانمردی و قلب مهربانت را گاهی پناهم می شود آرامش مسجد شاید دوباره بشنوم صوت اذانت را بعد از تو می خوانند ای عاشق بدون شک زیباترین گل واژه‌ی سرخ زمانت را @golchine_sher
"بقیع" بقیع و غربت تو غم می آورد بانو غمی به وسعت عالم می آورد بانو عجیب نیست اگر اتفاق آتش و دود به یادم آن غم اعظم می آورد بانو بحار مرثیه ات را همین که می خوانم برای گریه دلم کم می آورد بانو کسی که چشم دلش باز شد به سمت بقیع سری به رسم ادب خم می آورد بانو فرشته ای که زیارت کند ترا بی شک دوباره سجده بر آدم می آورد بانو زلال روضهٔ تو روی زخم کهنهٔ من بدون واسطه مرهم می آورد بانو غم مصائب تو شیعه را هر آیینه دوباره سوی محرم می آورد بانو @golchine_sher
”وارث عشق ” این روزها پشت سر هم بد بیاری دیگر نمانده بی شما امیدواری گم گشته ام در بیکرانِ روح پائیز مردی که دارد صد نشان زخم کاری چون روح سرگردانم و در بی کسی ها تنها برایم مانده اشک و آه و زاری آیا قفس تنگ است بر بال پریدن یا از نفس افتاده پرواز قناری دلگیرم از جغرافیای جاده ای که در آن نباشد ردّ پای تک سواری! تصویر دلتنگی ست در قاب نگاهم تنگ غروب جمعه و چشم انتظاری حتی برای التماس از محضر تو با خود ندارم توشه ای جز شرمساری وقتی بیایی باکلامت وارث عشق عطر محبت می شود در شهر جاری @golchine_sher
گل نیلوفری عاطفه در باغ شکفت عشق جاری شد و سر تا به سر باغ شکفت جلوهٔ مهر تو شد چشم چراغ گل سرخ روح لبخند تو جان داد به باغ گل سرخ ای بلندای مقام تو شکوفائی عشق غزل حُسن تو شد مطلع زیبائی عشق آمدی خنده به لبهای پیمبر گل کرد آیهٔ شوق به سیمای پیمبر گل کرد تو صفا بخش دل و جان پیمبر هستی افق روشن چشمان پیمبر هستی عالم از نکهت حسن تو معطر گردید هر که از مهر تو نوشید منور گردید جلوهٔ حسن تو در آینه ها جاری شد آیهٔ نور در اندیشه ی ما جاری شد قدر پنهان تو را هیچ کس آگاه نشد جز علی محرم اسرار تو ای ماه نشد @golchine_sher
شروع می شوم دوباره با نگاه تازه ای نمی شوم دچار بغضِ تلخ و آه تازه ای غروب را به سمت تیرگی قدم زدم، ولی بخاطر تو می رسم به صبحگاه تازه ای گرفته گرم دست باور مرا که بگذرم نه از مسیر رفته بلکه شاهراه تازه ای چقدر آشناست بودن تو در نگاه من چه خوب می شود که می شویی پناه تازه ای شروع گشته ام من از تو تا همیشه بودنم اگر چه زخم می خورم از اشتباه تازه ای @golchine_sher
* وطن * در راه تو آمادۀ جنگیم،وطن ما شانه به شانۀ تفنگیم،وطن در چشم تمام دشمنانت ای ماه تفسیر صلابت پلنگیم،وطن ــــ ــــ ــــ تلخ است بترسیم و گرفتار شویم از حرف (نشُسته) ای بدهکار شویم ما مرد شهادتیم و هیهات اگر تسلیم سگان دلهٔ هار شویم ـــــ ـــــ ـــــ زنهار مکافات شما در راه است باور بکنید عمرتان کوتاه است با موشک نقطه (زن) زدیم و بی شک این ضربه هنوز اول بسم الله است ـــــ ـــــ ـــــ پیوسته سر خصم بکوبیم به سنگ گاهی به صلاح نرم و گاهی به تفنگ ما ملت مکتب حسینیم ای عشق مردان بصیرتیم و آمادهٔ جنگ ـــــ ـــــ ـــــ هیهات که با تو دست بیعت بدهیم حتی نفسی مجال صحبت بدهیم ای دشمن دیرینه محال است که ما یک لحظه به امثال تو فرصت بدهیم @golchine_sher