eitaa logo
گلچین شعر
16.1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
386 ویدیو
14 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
تلخ است روزگار، مگر با بهانه‌ای پیدا کنیم دلخوشی کودکانه‌ای ای عشق! سر بزن به دل سنگ من که گاه روید ز سنگ‌فرش خیابان جوانه‌ای گر چشم دوختم به تماشای این و آن می‌خواستم که از تو بیابم نشانه‌ای هر جا که خیره میشوم انگار عکس توست ما را کشانده‌ای به چه تاریک‌خانه‌ای از جور روزگار کسی بی‌نصیب نیست دیوانه‌ای گرفته به کف تازیانه‌ای @golchine_sher
بگو از خاطراتت جان! بخوان از آسمان ای عشق! که باران حرف‌هایش را به گوش خاک می‌خواند... @golchine_sher
صَد بوسه‌ی نَداده میان ِ دَهان ِ توست مَن تِشنه‌‌کام و آب ِ خُنَک دَر دُکان ِ توست @golchine_sher
ندیده خیر جوانی غم تو کرد مرا پیر برو که پیر شوی ای جوان خیر ندیده @golchine_sher
خسران بزرگی است به پیری برسیم و با غصه بگوییم: کجایی تو جوانی؟! @golchine_sher
لب او را انار بنویسید روی او را بهار بنویسید زلف بر شانه‌اش رها شده را طعنه بر آبشار بنویسید هفته هامان به جمعه اش که رسید روز آن را قرار بنویسید مرگ مارا برای این معشوق مرگ با اختیار بنویسید بنویسید تا که خوانده شود از عبایش دعا تکانده شود بنویسید ما هواداریم تا سحر از فراق بیداریم با همین کوزه شکسته ی اشک سر این سفره آب می آریم تکه ابریم ولکه ی رنگیم تکه ابریم و اشک می باریم جان ما بر لب آمده اما باز هم جان به تو بدهکاریم «جان ما غوره های کال شما گرچه ناقابل است مال شما» سبز پوش بهار فروردین بانی روزی تمام زمین یوسف چشم های نابینا پاکی دست های بنیامین التماس دعا ی عاشق ها گریه های شهید زین الدین ارنی الطلعه الرشیده ی ما آسمانی ترین قنوت زمین وقت آن است سفره پهن کنی شده با لقمه های نان جوین ما نمک گیر لقمه ی نانیم پهن کن که گرینه می مانیم آسمان انقلاب خواهد کرد اشک را مستجاب خواهد کرد لطف تو شامل گدا که شود ذره را آفتاب خواهد کرد روز محشر در آن شلوغی ها عشق ما را خطاب خواهد کرد ما شنیدیم گریه بر جدت آبمان را شراب خواهد کرد آیت الله خز علی فرمود روی قولت حساب خواهد کرد خوب وبد را سوا نکن آقا دست ما را رها نکن آقا @golchine_sher
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آن‌که رقم می‌زد به دردِ عشق فالم را ای کاش می‌پرسید یک امروز، حالم را @golchine_sher
حتی شبیه اسم تو را هم که می‌بَرند با هر اشاره بند دلم پاره می‌شود @golchine_sher
خدا به یاد تو افتاد و ماه شکل گرفت تو را به من نرسانید و آه شکل گرفت @golchine_sher
ای آشنا نشانی ازاین بی نشان بگیر یک بار هم سراغ مرا مهربان، بگیر بارانی است چشم دلم درنبودنت ازگونه های خیس من اشک روان بگیر دربند آفتابم و زندانی کویر ای چترعشق، برسرمن سایه بان بگیر پاییز زرد رنگم و،همسایه باخزان  درساحل بهار برایم مکان بگیر ای ماه من بیا و به چشمم طلوع کن  بانور خویش،ظلمت ازاین آشیان بگیر آغوش گرم مهر تورا می کنم طلب در سایه سار خویش مرا درضِمان بگیر قدری صفا به کلبه من از وفا ببخش یک دامن از شکفته ، گلِ ارغوان بگیر درپیکرم نمانده ،مگرجان اندکی یا آنکه جان ببخش مرا یا که جان بگیر @golchine_sher
تویی که در دل من ردّ پا گذاشته‌ای مرا به دستِ کدام آشنا گذاشته‌ای؟ شبیه آن چمدانم که غرقِ دلتنگی‌است تـو باز کـولـهٔ غم را بـنا گذاشته‌ای؟ کنار این همه شب‌های بی فروغ ببین که قلب نازک من را کجا گذاشته‌ای هنوز برقِ نگاهت درونِ چشمم هست نگاه کن که چه ردّی به جا گذاشته‌ای! اگر چه رفته‌ای اما هنوز منتظرم بیا که دستِ مرا در حنا گذاشته‌ای! @golchine_sher
در دل نَبُود جای کسی الّا تو پنهان شده در سایه ی فرداها تو گفتی دو بهار صبر کن می آیم نارنج دو بار غنچه کرد اما تو... @golchine_sher