eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
828 عکس
284 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
رفتم از یادت ولی دل همچنان پشت قاب خاطراتت مانده است @golchine_sher
گفتم که تو منظور من از این همه شعری مغرور، نگاهی به من انداخت که منظور؟! @golchine_sher
بعد یک سال بهار آمده، می‌بینی که باز تکرار به بار آمده، می‌بینی که سبزی سجدۀ ما را به لبی سرخ فروخت عقل با عشق کنار آمده، می‌بینی که آنکه عمری به کمین بود، به دام افتاده چشم آهو به شکار آمده، می‌بینی که حمد هم از لب سرخ تو شنیدن دارد گل سرخی به مزار آمده، می‌بینی که غنچه‌ای مژدۀ پژمردن خود را آورد بعد یک سال بهار آمده، می‌بینی که @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد ... @golchine_sher
از من گذشت و من هم از او بگذرم! ولی با چون منی بغیر محبت روا نبود ... @golchine_sher
همه ماندند و تو رفتی به سفر اما من... بسته ام بارِ سفر در پیِ تو تنها من برگ ها یک به یک از شاخه فرو می افتند آنکه امروز زمین خورد تویی، فردا من! ساده دل کندی و من سخت به زیباییِ تو دل سپردم! تو بگو ساده تو بودی یا من؟! دلربایی و من آیینه ای ام بر دیوار همه دارند به حسن تو نظر! حتی من! وعده وصل به من دادی و خامم کردی جگرم سوخته ای عشق! چه کردی با من؟ @golchine_sher
سخت است تنهایی ولیکن عالمی دارد @golchine_sher
سمت غروب باغها ، دودِ اجاقی نیست وقت عبور لحظه‌ها هیچ اتفاقی نیست روی تن احساس ، زخم یادگاریهاست در ذهن ، تصویری ولی از باغ باقی نیست از بس که خاک آرزوها بی کرامات است کس را برای دیدن کس اشتیاقی نیست با عشق یا بی عشق خواهد برد ما را باد بر روی جنگلهای مه ابر وفاقی نیست این سوی سوها یا پساسوها دلی شاید در آتشی سوزد ، که آن را احتراقی نیست تاریکی مطلق که حاکم می شود یعنی شب در حیاط خلوت دلها چراغی نیست @golchine_sher
حال من حال قناری است که در فصل بهار در قفس کنج یک ایوان زده زُل بر گل باغ @golchine_sher
نمی‌خواهم دگر فصل خزان زرد، برگردد برایم لحظه‌های تلخ و خیلی سرد، برگردد نه این‌که سنگدل باشم ولی هرگز نمی‌خواهم به زیر چتر من شخصی که ترکم کرد، برگردد همیشه با رفیقم شرط می‌بندم که نگذارم غمِ قلیان کنار تخته‌های نرد، برگردد شبیه قصه‌های تلخ و غمگین هدایت بعید است این طرف‌ها آن «سگِ‌ولگرد»، برگردد شدیداً دوستش دارم، همین اندازه بیزارم مبادا بین اشعارم بیا برگرد، برگردد @golchine_sher
مگو "فردا بَرَت آیم" که من دور از تو تا فردا نخواهم زیست! خواهم مرد یا امروز یا امشب... @golchine_sher
هرگز نرفته ام به سراغ طبیب غیر عمری از آستان تو دارو گرفته ام @golchine_sher
دل بی تو درون سینه ام می گندد غم از همه سو راه مرا می بندد امسال بهار بی تو یعنی پاییز تقویم به گور پدرش می خندد @golchine_sher
بهار آمده اما هوا، هوای تو نیست مرا ببخش اگر این غزل برای تو نیست به شوق شال و کلاه تو برف می‌آمد... و سال‌هاست از این کوچه رد پای تو نیست نسیم، با هوس رَخت‌های روی طناب به رقص آمده و دامن رهای تو نیست کنار اینهمه مهمان، چقدر تنهایم! میان اینهمه ناخوانده، کفش‌های تو نیست به دل نگیر اگر این روزها کمی دو دلم دلی کلافه که جای تو هست و جای تو نیست به شیشه می‌خورد انگشت‌های باران... آه شبیه در زدن تو... ولی صدای تو نیست تو نیستی؛ دل این چتر، وا نخواهد شد غمی‌ست باران وقتی هوا، هوای تو نیست ...   @golchine_sher
کاش جای درد دل کردن برای دیگران حرمت این عشق را چون من نگه می داشتی @golchine_sher
برای ما نگاهت آفتاب است چراغان کردن دنیا ثواب است دعا کردم بیایی زیر باران دعا در زیر باران مستجاب است @golchine_sher
تا این جهان به خرقۀ رؤیا ملبس است دنیا برای حال دل تنگ ما بس است @golchine_sher
دلی کز قصه‌ی لیلی دگرگون داشتم دارم مناجاتی که پای بیدمجنون داشتم دارم هنوز از بازی چرخ فلک‌ در بیم و امیدم هنوز آن شکوه‌ها کز دور گردون داشتم دارم به قدر پنج روز عمر، در پیچ سر زلفی پس‌اندازی که از دنیای مضمون داشتم دارم نمی‌رقصم به ساز شیخ و زاهد یک نفس اما به جانم زخمه‌ای کز ضرب قانون داشتم دارم کدام افسانه عمری کرده پاسوزم؟ دو چشمت گفت همان دستی که بر آتش به افسون داشتم دارم شبیه جنگجویی بی‌سلاح از شیهه‌ی اسبی همان حالی که هنگام شبیخون داشتم دارم نشد شهنامه‌ام از نقشه‌ی گرسیوزان خالی سیاووشی که بر این خاک گلگون داشتم دارم هنوز از غربت سهراب با تهمینه می‌گویم هنوز آهی که از بغض کتایون داشتم دارم خدا کِی بگذرد از خون مجنون‌های گمنامش خدا فرمود میثاقی که با خون داشتم دارم به شرط استجابت‌های گیسویش خدا را شکر هنوز اشکی که پای بید مجنون داشتم دارم @golchine_sher
عاشق که شدی،سه وعده غم خواهی خورد نشکفته در این معـرکه باید پژمرد در بازی دل دادن و دل کندن ها هر بار کسی تکـه ای از ما را برد... @golchine_sher
السلام ای ماه پنهان پشت استهلال ما ما به دنبال تو می‌گردیم و تو دنبال ما ماهِ پیدا، ماه پنهان، ماه روشن، ماه محو رؤیت این ماه یعنی نامۀ اعمال ما خاصه این شب‌ها که ابر و باد و باران با من است خاصه این شب‌ها که تعریفی ندارد حال ما کاش در تقدیر ما باشد همه شب‌های قدر کاش حَوِّل حالَنایی‌تر شود احوال ما ما به استقبال ماه از خویش تا بیرون زدیم ماه با پای خودش آمد به استقبال ما گوشۀ چشمی به ما بنمای ای ابروهلال تا همه خورشید گردد روزی امسال ما @golchine_sher
عمر گذشت وز رُخش سیر نشـد نظاره‌ام حسرت او نمی‌رود از دل پاره پاره‌ام... @golchine_sher
تنها شراب چشم خُمار تو قادر است میخانه را دوباره پر از مشتری کند! @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفای اشک به دل‌های بی‌شرر ندهند به شمع تا نکشد شعله، چشم تر ندهند امیر قافله‌ی اشک چشم بیدار است به دست هر صدفی رشته‌ی گهر ندهند هوای چشم تو ای گل! هنوز بارانی‌ست چرا به مرغ گرفتار این خبر ندهند؟ مباد خون تو ای گل! نصیب خار مباد به دست هر مژه‌ای پاره‌ی جگر ندهند ز شرم روی تو گل‌ها ز شاخه می‌ریزند بگو که قافله را از چمن گذر ندهند به دست سرو امان‌نامه‌ی تهیدستی‌ست که گفته است که آزادگان ثمر ندهند؟ مراد اهل نظر گنج بی‌نیازی‌هاست به عالمی نظر کیمیا اثر ندهند مرید اهل نظر شو که از بلندی طبع بهای جام سفالین به جام زر ندهند چه جای ناله که در بارگاه استغنا مجال آه به دل‌های شعله‌ور ندهند چو شمع ، رشته‌ی باریک عمر می‌سوزد چرا مجال، به (پروانه) تا سحر ندهند؟ (پروانه) @golchine_sher
ما خوب و خوش و خرّم و دلباخته بوديم نفرين به دو چشمان همه شور نظرها! @golchine_sher
بگردم دور تو ، دور نگاهت ، دور باطل ها مرا دیوانه می خوانند، امثال تو عاقل ها پری رویی ، نه زیباتر ، سر زیبایی ات بحث است به طرزی که کم آوردند توضیح المسائل ها حسادت می کنم با هر که دستش "لای موهایت" حسادت می کنم حتی به این موگیر ها ... تل ها مرا از دور میدیدی ، خودت را جمع می کردی بیا یک بار دیگر هم، شبیه آن "اوایل ها" و من معنی بعضی شعرها را دیر می فهمم "که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها" @golchine_sher
به هر چمن رسیده ام، از تو نشان ندیده ام تو درکجا شکفته اى، اى گل بى نظیر من؟ @golchine_sher
بیدارم و اما دل بیدار ندارم در توشه به جز این دل بیمار ندارم گفتی که بیا توبه کن و بنده ی من باش صد حیف که من گوش بدهکار ندارم صد بار به رویم در این خانه گشودی اما من بیچاره به تو کار ندارم این چشم خطاکار شده مایه ی خجلت در روضه دگر چشم گهربار ندارم این بار ضرر کن، بخر این عبد گدا را من جز تو در این شهر، خریدار ندارم من در دو جهان دل به علی داده ام و بس جز با علی و آل علی کار ندارم می سوزم از این سوز که سربار حسینم سربار شدم، همت عیّار ندارم می سوزم از این روضه که با گریه حسین گفت: ای اهل حرم میر و علمدار ندارم @golchine_sher
تو با من باش از خوشحالی بسیار می رقصم بگو با دف، پیانو، چنگ، حتی تار می رقصم تو باشی در کنارم وای مثل قاصدک در باد برایت عاشقانه صد هزاران بار می رقصم سماع و باله و هیپ هاپ و تانگو بندری، ترکی به هر سازت، بدون درهم و دینار می رقصم بیا بنشین میان چشم من،ای نازنین دلبر که دایم دور تو چون پایه ی پرگار می رقصم بخوان در گوش من ، لالایی ماندن بخوان از عشق چو می پیچد صدایت بین گندم زار می رقصم غمت را یک به یک بر دوش من بگذار و بعد از آن تماشا کن، برایت مثل یک غمخوار می رقصم مفاعیلن، مفاعیلن، مفاعیلن بزن جانا که با هر وزن و هر آهنگ و هر تکرار می رقصم... @golchine_sher