حتّی اگر هر روز نه هر هفته نه گاهی
حتّی برای مدّتِ بسیار کوتاهی
بگذار با او زیر چتر عشق تر باشم
ای روزگار بیپدر! از ما چه میخواهی؟!
راهی برای طی شدن در بیخیالی نیست
جایی برای گم شدن در ناخودآگاهی
یک لحظه بی دللرزههای بیسرانجامی
یک جاده با «او»، بیخیال هرچه گمراهی
ای دشتهای پاک و بکر و روشن قطبی
پیش تن ِ برفِ تو مثل دفتر کاهی
با من بیا تا زیر چتر عاشقی... بگذار
وارون شود هفت آسمان، از ماه تا ماهی.
بگذار بر وفق مراد خود بچرخانیم
گردونه را ؛ حتّی اگر همواره نه گاهی ...
#امید_نقوی
@golchine_sher
بیا دوباره به چشمان هم نگاه کنیم
بیا دوباره در این باره اشتباه کنیم
من و توایم که تنها گناهمان عشق است
عجب گناه قشنگی، بیا گناه کنیم
تمام دفترمان را غزل غزل با عشق
کنار نامه اعمالمان سیاه کنیم
من و تویی که چنان مثل شیشه شفافیم
که روشن است، اگر توی سینه آه کنیم
عزیز من! به زمین و زمانه مدیونیم
اگر که لحظه ای از عمر را تباه کنیم
بیار سفره لبخند و بوسه ات را تا
بساط یک غزل تازه روبه راه کنیم
برای رویش یک شعر عاشقانه محض
بیا دوباره به چشمان هم نگاه کنیم
#امید_نقوی
@golchine_sher
مثل خوره، فکر و خیالی در سرت باشم
ویرانگر ایمان و دین و باورت باشم
خوب و بزرگ و مهربانی، تو خدا باش و
من با کتاب شعر خود پیغمبرت باشم
وقتی که دنبال خودت در شهر میگردی
آن نیمهی گم گشته، نیم دیگرت باشم
عمری به پای پیلگیهایت نشستم تا
در لحظه ی پروانگی بال و پرت باشم
گفتی که : ” عشق اوّلم هستی ” ، ولی ای عشق
من دل خوشم با اینکه عشق آخرت باشم
#امید_نقوی
@golchine_sher
بیا دوباره به چشمان هم نگاه کنیم
بیا دوباره در این باره اشتباه کنیم
من و توایم که تنها گناهمان عشق است
عجب گناه قشنگی، بیا گناه کنیم
تمام دفترمان را غزل غزل با عشق
کنار نامه اعمالمان سیاه کنیم
من و تویی که چنان مثل شیشه شفافیم
که روشن است، اگر توی سینه آه کنیم
عزیز من! به زمین و زمانه مدیونیم
اگر که لحظه ای از عمر را تباه کنیم
بیار سفره لبخند و بوسه ات را تا
بساط یک غزل تازه روبه راه کنیم
برای رویش یک شعر عاشقانه محض
بیا دوباره به چشمان هم نگاه کنیم
#امید_نقوی
@golchine_sher