دستانت
شاخه های نورند
که هر صبح
از پنجره ی نگاهم
چشم
می چینند
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
https://eitaa.com/yzdaan
@golchine_sher
4_5902210887854332517.ogg
زمان:
حجم:
3.76M
کوچه ی سبز اقاقی ها
اللهم عجل لولیک الفرج
گیسو بیفشان بادها را دربدر کن
از تابِ مویت تاک ها را مست تر کن
پلکی بزن! جاری کن از چشمت خدا را
از نرگس مستت جهان را با خبر کن
آتش بزن؛ خاکستری کن ابرها را
خورشیدها را با نگاهت شعله ور کن
شکَّر بریز و شوکران ها را بسوزان
این جام ها را لب به لب یاقوتِ تر کن
دنیا که نه...این خاکدانِ درد پرور
بیقوله های درد را زیر و زبر کن
تا کی به پشت ابرِ غیبت بی نشانی
یک لحظه ماه از پرده ی ظلمت بدرکن
تلفیق روز و شب شد اعجازِ نگاهت
ای صبحِ محشر! شامِ غم ها را سحر کن
چشمِ تمامِ جاده ها بر راه مانده
از کوچه ی سبز اقاقی ها گذر کن
تعجیل کن جان بر لب آیینه آمد
از سنگ های فتنه جانِ من !!!حذر کن
آتش گرفته دامنِ دلهای مضطر
فکری به حالِ چشمهای خون جگر کن
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
#امیرعباس_چناری 🎧
@golchine_sher
از کنار من مرو، چون اهل ماندن نیستم
جان من باش و بمان، من بی تو اصلن نیستم
چکهچکه چشمهایم بیقراری میکنند
جانِ بر لب آمده، بی تو در این تن نیستم
با زبان اشک می گویم، بیا تا دیر نیست
بی تو من جز شاعری مبهوت و الکن نیستم
سرد و خاموشم در این تنهاییِ تاول زده
کور سوی بی پناهی، هیچ روشن نیستم
هر چه در این کلبه می گردم نمی جویم منی
این تویی که در منی، این من دگر من نیستم
پشت پلک پنجره، گنجشک ها سر
می روند
شرم دارم اینکه حتی، مشتی ارزن نیستم
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
1.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صبح، همان مطلعِ گیسوی توست
شانه به شانه خبر از موی توست
آینه دار رخ تو آفتاب
ماهِ جهان جذبه ی ابروی توست
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
6.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صبحی که تو از بام افق رخ بنمایی
خورشید شود پرده نشین؛ تا تو بیایی
اعجاز نگاهت همه جا ورد زبان هاست
یک پلک زنی؛ صد گره از خلق گشایی
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
1.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صد عذر که شب خیمه زده زیر کلاهت
صد شکر که از پرده برآمد رخ ماهت
ای صبح ترین معجزه ی نور چه زیباست
خورشید که سر می زند از چشم سیاهت
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
گر نفسهای من از رایحه ی ریحان است
آتشی از تو میان جگرم پنهان است
بند بند تن من شوق رسیدن دارد
سیبی از عطر تو بر پلک من آویزان است
مستِ آن چشــم شدن معرفتِ جان طلبد
حیف، این شهر پر از عربده ی شیطان است
شعله سر میکشد از گندمِ بی خوشه ی ما
این همان زهد غریبی ست که در طغیان است
تو به سرخی شررگون من عادت داری
من به آن وسوسه که آفت روح و جان است
دل کجا میشود از فتنه ی چشمت در برد
شهر از زمزمهٔ کفر تو ره بندان است
این نه آن بحر معانیست که از سر رفته
این جهنم بخدا حاصلِ آن عصیان است
بیخودی از پر کاه، آینه جان، کوه نساز
هر چه گفتی، اگر از روی حقیقت، آن است
سیل اشکم زد و این سقفِ نم آلود بریخت
سالها هست دلم خاطره ای ویران است
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
یک جرعه از لبت را بر روی جام بگذار تا خوب مست گردم، سنگ تمام بگذار
از تار عشق و پودِ این تاکهای دلخون
امشب برای آهو یک دشت دام بگذار
در کاسه ی بلورت ای سینه سینه خورشید
از آتشِ دلِ خود یک لب طعام بگذار
رسوای بی سکونم، مجنونِ این جنونم!
لیلای من، دهانِ این خاص وعام بگذار!
شبهای بی تو اصلا برزخ ترین زمانند
ای صبحِ محشرِمن، شوق وسلام بگذار!
عقل از سرم پریده، بهلول شهر گشتم
یک شعله از نگاهت بر جان خام بگذار
نذر نگاه مستت یک جام زندگانی
امشب به صحن قلبم جانانه گام بگذار
پای ضریح عشقت دل را مجاب فرما
با بوسه ای به اشکم حسن ختام بگذار!!
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
فکرم را
میخکوب کرده ام
به خیالت
با دلــم چه کنم
که یک جا بند
نمی شود
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
چه خوش است صبحِ روزی که تو در مجال باشی
ز مقال رسته باشی همه وصف حال باشی
همه دم به عیش و مستی به شکوهِ می پرستی
بدمی به ساغر من، دمِ بی زوال باشی
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
بی حساب است غمت سقف رقم ریخته است
کوه ازبار غمت تا شده خم ریخته است
گیسوانت که پریشانتر از احوال من است
ابرو بادی ست که در هاله ی غم ریخته است
مثل ابروی تو شمشیر غبارآلودی ست
که به تصویر جمل جاه وجنم ریخته است
روزه واکن ولی از آتش این آب منوش
زهر عمریست به کام تو الم ریخته است
پیچ وتابی که به خود می دهی ای موج غریب
شوکرانی ست که در سرخی جم ریخته است
قلم فرشچیان هم نتواند بکشد
طرح دردی که دراین طشت به هم ریخته است
کوزه ی صبر شکست وجگرت خورد ترک
این شکافی ست کزان سقف حرم ریخته است
از دمِ سردِ عرب گرچه نشد آبی گرم
آتش داغ تو در قلب عجم ریخته است
نشناسند تو را کوردلانی که خدا
در کتاب سرشان بینش کم ریخته است
غایت حُسنی و در لوح زمان بی بدلی
شرح چشمان تو در نون وقلم ریخته است
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
آن برگ مچاله شده از آب و هوا من
چون نامه ی ناخوانده ی در بندِ بلا من
لبخند غم انگیز مرا هیچ نفهمید
چون زخمِ دهان بسته ی مظنون به خطا من
اینجا همه از ریشه ی من پای گرفتند
چون غنچه ی نشکفته ی پرپر به کجا من؟
لب بسته ام از صحبت اغیار به محنت
تا کی همه جا پر شوم از جور و جفا، من
چون بلبل خوش نغمه که بر منبر گلهاست
از پند و نصیحت شده ام نوحه سرا من
عمری همه ی همُّ و غمم همّ ِعزیزان
اکنون فقط از آنهمه تلواسه، خدا، من
جا مانده ام از قافله ی اشک در این چشم
کو زمزمه ای تا که بشورَد همه جا من
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher