#انتظار_کافی_نیست
برای باختن دل قمار کافی نیست
دو چشم مست و نگاه خمار کافی نیست
نسیم و ابر و تقلّای دانهها در خاک
برای رویش یک شورهزار کافی نیست
نه عقل ناقص تو ، نه جنون کامل من
برای بردنِ در این قمار کافی نیست
شبیه صاعقهای عشق می رسد امّا
برای آمدنش انتظار کافی نیست
طلوع روشن این آفتاب شرقی را
عبور کوکب دنبالهدار کافی نیست
به گِرد خویشتن از عقل و مصلحت گاهی
حصار میکشی امّا حصار کافی نیست
همیشه در دل کابوسهای تکراری
فرار میکنی امّا فرار کافی نیست
چه فایده شجرهنامة درختان را؟
تبر فرود که آمد تبار کافی نیست
چقدر منتظر مقدم بهار شدیم
بهار آمده، امّا بهار کافی نیست
#محمد_رضا_ترکی
#انتظار
#بهار
@golchine_sher
شمیم بهار
دوباره عِطر و شمیم بهار می آید
به باغ خاطره ها نقش یار می آید
سیاهی و غم ممتد لباس هجرت بست
زسمتِ صبح و سپیدی سوار می آید
به یُمن وصلت خورشید با بهاری نو
به باغ عاطفه صد ها هَزار می آید
بهار و باده ی ناب وصال در راهست
به بزم لاله عجب بی قرار می آید
گرفته بغض اگر چه گلوی شهرم را
نسیم تازه زسوی نگار می آید
بخوان دوباره به شوق پرندگی ای شهر
سپیده از پس شب های تار می آید
قسم به مطلع فجر و به رافت نورش
درخت حوصله آخر به بار می آید
#ام_البنین_میرزایی
#بهار
#عضوکانال
@golchine_sher
<<در انسداد بغض>> یا صاحب الزمان🥀🥀🥀دل گویه های فلسطین با صاحبازمان ع
جا مانده روی قلب این دنیا
بعد از تو حسرت های یلدایی
بر خاک گویا ضجّه پاشیدند
همبستر بغض است و تنهایی
بی تو هوای شهر سنگین است
دست بشر از ظلم رنگين است
آدینه و عطرِ نبودن هات
بو کردنش بسیار غمگین است
آوار درد و دشمن سنگی
پهپاد ها و موشک جنگی
فریادهای زخمی مادر
در انسداد بغض و دلتنگی
عطر نبودن هات و بو کردیم
تو رفتی و با گریه خو کردیم
آدینه ها باقاصدک هامون
خورشید رو هی جستجو کردیم
هر شب کنار مسجد الاقصی
ابری تر از گیلانِ ایرانم
در من خیالِ بال مدفون است
بی لانه شد، زیتون دستانم
عطر نفس هایم پر از درد است
در من هوای پاک می میرد
جای نفس های مرا دارد
در این هوا، باروت می گیرد
برگرد، تا در من برقصانی
آدینه ای فصل بهاران را
از گندم موهای دی ماهیم
با عشق برداری زمستان را
#بهار
#ام_البنین_میرزایی
#عضوکانال
#فلسطین
@golchine_sher
آمدی، خواب من از یُمن تو نورانی شد
ساحل چشم دل از شوق تو طوفانی شد
رفته بودیم، سحرگاه وصال تو به باغ
به تماشای بهاری که گل افشانی شد
سایه ات روی تن سوسن و مریم می ریخت
قُمری باغ پر از شوق غزل خوانی شد
تاک ها سبزتر از گندم خردادی عشق
غصه ی لاله، همه یک شب ِقربانی شد
آمدی ظلمت رویای مرا ماه گرفت
شام پاییز دلم یکسره نورانی شد
در من انگار غزل خوان شده بودی آنشب
خاطرت در دل من بانی مهمانی شد
نفست در نفس صبح چکید و در من
باعث خلقت یک شعر به آسانی شد
#ام_البنین_میرزایی
#عضوکانال
#بهار
@golchine_sher
رسیده پای دلم باز، روبه روی حرم
گرفته دست دلم را، دوباره بوی حرم
دلی که آمده با صد ستاره از ره دور
شُده ست،تشنه ی یک جرعه ،از سبوی حرم
گشود، بال و پرش را دل و رهایم کرد
میان جنتّ هشتم به جستجوی حرم
گرفته دامنِ شاهی، گدای درگه طوس
گشوده سفره ی دل را، به گفتگوی حرم
هزار و یک شب غم را به قصه می گوید
در آستانه ی باران مو به موی حرم
تویی پناهِ غمِ هرچه آشنا و غریب
منم چو آهوی سرگشته رو به سوی حرم
ز چشمه ی کرمت ارمنی شده سیراب
به من ببخش نگاهی به آبروی حرم
پر از هوای زمستان درد ها شده ایم
مگر بهار بریزد ز صبح روی حرم
عجین به قربت غمناکِ نینواست غَمت
بهشت قم به تمنای وصلِ کوی حرم
فرشتگان همه بر، این غمت هبوط کنند
به آب دیده، به تطهیر و شستشوی حرم
شکستگان به هوای شما غزل خوانند
پیِ شراب بهشتی ست کام جوی حرم
#ام_البنین_میرزایی_خلیل_آباد
#بهار
#عضوکانال
@golchine_sher
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹
(و سیعلمُ الذینَ ظلمو اَیِ مُنقلبِِ ینقلبون)🌹🌹🌹
مجال شکوه نداریم،حرف ما جنگ است
که انتقام فقط بهترین آهنگ است
مجال شکوه نداریم،از عمل بشنو
جواب عربده های کلوخ زن سنگ است
عراق و سوریه را نیز هم قسم شده ایم
که زنده ماندن شیطان برای ما ننگ است
بخوان دو باره علمدار،ما همه حُرّیم
یزید وقت اگرچه شقی و دل سنگ است
بدون عطر حضورت، چگونه سر بکنیم
کجا شدی،که چنین کار این جهان لنگ است ؟
تو را ربوده زما، فتنه ی شب و پاییز
به رغم باورمان،او خدای نیرنگ است
به زیر هر قدمت، آسمان ستاره فشاند
رخ زمین زفراقت،حزین و گلرنگ است
مگر عجین شده ای با شمیم عطر خدا؟!
که حجم عطر وجودت هزار فرسنگ است
اگر پرنده شدی انقلاب تو جاریست
و با شروع شما عرصه ی خسان تنگ است
یقین ظهور بهاری عظیم در راه است
دوباره فصل خزان را طلوع آژنگ است
#ام_البنین_میرزایی_خلیل_آباد
#بهار
#عضوکانال
#اسرائیل
#انتقام
@golchine_sher
«برای وطنم»
وقتی که پای ظلم زحدّش گذر کند
دستی ز غیب آید و آن را تبر کند
شب را بگو که نقشه ی تو نقش آب شد
فکری به حال و روز خودش از خطر کند
هر لحظه غرّش« فتاّح» های ما
در سینه ی سیاه شما خون جگر کند
شد وقت آنکه بارش« سجیل » هایمان
داغ خیال خام شما تازه تر کند
این سرنوشت دولت خودکامه ی شماست
باید که بر عقوبت ظلمش نظر کند
در انزوای دهشت جانکاه خود شبی
بر گنبد خمیده ی خود دیده تر کند
شد وقت آنکه مرغ سحر تا به صبحدم
بر داغ لاله های وطن ناله سر کند
باشد شبی ز آه جگر سوز میهنم
تیر دعا به سینه ی صهیون اثر کند
می آید آنکه نبض شکوه عدالت است
کاخ یزیدیان همه زیر و زبر کند
می آید آنکه ذوالفقار علی به دست اوست
تا دفع هر چه شر ز خدا بی خبر کند
#ام_البنین_میرزایی
#بهار
#عضوکانال
#وطن
@golchine_sher
( بسم ربّ شهداء وصدیقین)
خراسان تسلیت🥀🥀🥀🥀🌑
<<جاریِ گلرنگ>>
بنویس که تا پرده ز اسرار بیفتد
نگذار که دست و قلم از کار بیفتد
بنویس ز روبه صفتِ گرگ زمانه
بگذار سکوت از لب انکار بیفتد
بردار زنیرنگ خسان پرده ی تزویر
ان طور که تشت از سر دیوار بیفتد
بر باغ گل و غنچه جفا کرد، خدایا
از ریشه درخت ستم این بار بیفتد
باشد که از این جاری گلرنگ شهیدان
برگردن صهیون رسن دار بیفتد
از تلخی این حادثه سهل است اگر که
از کام عسل قند به تکرار بیفتد
صهیون به سرش نقشه ی تفریق نهان است
تا خلق در این دام به نا چار بیفتد
بر صفحه ی تاریخ جهان ثبت کن این ظلم
نگذار که تصویر جفا تار بیفتد
ای یوسف گمگشته دگر عزم وطن کن
تا ساغر خون از لب خونخوار بیفتد
#ام_البنین_میرزایی_خلیل_آباد
#عضوکانال
#بهار
#وطن
#احد_اقدسی
@golchine_sher
لبم به آب چو تر شد، تو را سلام دهد
تو را سلام به " صد عزّ و احترام دهد "
جدا شوم ز رهت بی بهانه می میرم
خدا کند نگهت پاسخ سلام دهد
بخوان مرا به حریمت که سخت دلتنگم
به زخم سینه، نگاه تو التیام دهد
زمام حال دلم را به واژه ها دادم
عطش به هر غزلم بی بهانه جام دهد
دوباره شور حسینی ، دوباره ماه عزا
خدا سلام به این شور نا تمام دهد
دوباره آرش دل تیر در کمان دارد
که جور حرمله را حکم انتقام دهد
ز اضطرابِ فرات و نگاهِ تشنه یِ ماه
غمی عظیم مرا رنج مستدام دهد
بگو به زینب من، بس زمانه خونریز است
رقیه را به صبوری خبر ز شام دهد
به تعزیت به سراغ رباب من بروید
که تیر بر عطش اصغرش ختام دهد
فرات بودن و سیراب بودنت چه ثمر
که ماه تشنه تو را حسرت مدام دهد
دلم خوش است، که شب را، همیشه پایانی است
تبّسم سحرَ از عطر حق پیام دهد
#ام_البنین_میرزایی
#بهار
#عضوکانال
@golchine_sher
<<اضطراب آب>>
لب خشکیده را مشکی که شد بی آب می فهمد
غم جانکاه سقّا را فقط ارباب می فهمد
نه پای رفتنی دارد نه تاب ماندنی مانده
که شرم ساقی ام را اضطراب آب می فهمد
نمی فهمد کسی پاییز فصل نوبهاران را
دلی که خون شده بر غنچه ی بی خواب می فهمد
نوای مویه اش گم شد میان خاک های سرخ
یقین امّ المصائب عطر یاس ناب می فهمد
گهی دریای طوفانی گهی در بهت و حیرانی
چنین آشفته حالی را دل بی تاب می فهمد
نمی فهمد کسی مفهوم تلخ بی قراری را
کسی که داده از کف گوهر نایاب می فهمد
نوای غنچه های نیمه جان و تشنه را انگار
فقط آن ماهی افتاده در قلاب می فهمد
سر خورشید را تیغ جفاکاری زمین انداخت
شکوه رستگاری را فقط محراب می فهمد
به شوق وصل می بارم به آغوش غزل هایم
مفاتیح الجّنان دل ره مهتاب می فهمد
#ام_البنین_میرزایی
#عضوکانال
#بهار
@golchine_sher
برگزیده ی رتبه اول کشوری بانوی مرز نشین تایباد با موضوع امام حسین ع....
بغض در حنجره ی بادیهِ زندانی بود
دلش آبستن احوال پریشانی بود
آسمان از تب خورشید رخش چون گل سرخ
تپشِ خاک، حدیث غم پنهانی بود
آمدو جامه ی، نوری به تنِ صحرا کرد
پای او بوسه گه چشم بیابانی بود
ارغوان ها همه از جام غزل نوشیدند
لحظه ی ناب رسیدن به غزل خوانی بود
از نگاه لبِ عطشان، دل آب عطشان شد
سینه اش، خون شد ودر حالت طغیانی بود
چشم هر نیزه، زاندوهِ ستم خون بارید
میوه ی تیغِ جفا، حسرت طولانی بود
تن صد پاره ی قرآن به زمین افتاد و...
جوشنش سرخ و عقیله به پریشانی بود
عرش، لرزید وبه تن جامه ی غم را پوشید
شاهدِ، سبزترین، حالت قربانی بود
روی نی آینه گل واژه ی حق را می خواند
چَشمِ لب،بر اثرِ نی به گل افشانی بود
موجی از حقّ شد و بر حلقه ی وصلش کوبید
هدفش، دین خدا، مَسلکِ قرآنی بود
#ام_البنین_میرزایی
#بهار
#عضوکانال
@golchine_sher