eitaa logo
گلچین شعر
17هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
440 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
کنار ساقه ی گندم غروبی مهربان بودی تهِ بارانی از غربت خودِ رنگین کمان بودی به رقص اشک، بر گونه! به بغض بی امان سوگند همین دیروز فهمیدم به فکرِ این و آن بودی به فکر این و آن بودی؟ همین دیروز فهمیدم: شبِ "یوسف فروشی" هم تو در سود و زیان بودی از آن تصویر غمگینی که در آیینه می گرید هزاران بار پرسیدم کجای داستان بودی؟ من و پیراهن خیست نخوابیدیم از دیشب چه پایان غم انگیزی تو سهم دیگران بودی @golchine_sher
با رفتنش چه پنهان باران گرفته بود و آغاز عاشقانه پایان گرفته بود و می‌رفت و اشک‌ریزان در قاب غم گرفتار روی سرش ستاره قرآن گرفته بود و یک مشت خاطراتِ نم خورده‌ی قدیمی از ماندنی دوباره تاوان گرفته بود و پیچیده بود در هم افتاده بود مشکل عشقی که دوست آن را آسان گرفته بود و از بوی قهوه آن شب فهمیده بود دیگر خون در رگِ نماندن جریان گرفته بود و... @golchine_sher
برف می بارد ولی در کوهساران بیشتر دیدنی شد کوچه، آبادی، خیابان بیشتر @golchine_sher
گمان کردم که افتاده هزاران رخنه در دینش! که هر شب شعر می ریزد از آن چشمان غمگینش خداوندا چه می شد تو خودت بودی و "او" و من نبینم باز با "آن" و نبینم باز با اینش به پای چشم تبدارش فدا شد دین و ایمانم کنون شفاف می گویم: دو صد لعنت به آیینش منی بیمار، خوابی بد، علاجی سخت دردآور چه بد شد که تهِ قصه، طبیبم گفت: کم بینش خلاصه لحظه ی رفتن شبی آرام نجوا کرد: عزیزم روزگارست و همین بالا و پایینش @golchine_sher