eitaa logo
گلچین شعر
17.7هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
440 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم تنگ است و می‌دانم تو دیگر برنمیگردی بمانم هرچه خیره پشتِ این در، برنمیگردی فقط من مانده‌ام اینجا و این امواجِ توفانی غروبی رفته‌ای و سویِ بندر برنمیگردی به یادت هرچه بی‌تابانه بنشینم به رویِ تاب به زیرِ این درختِ سایه‌گستر، برنمیگردی دوباره دانه می‌پاشم حیاطِ خیسِ باران را اگرچه خوب میدانم کبوتر برنمیگردی تُهی از نوبهارت مانده تقویمِ خزانِ من به این مهر و به این آبان و آذر برنمیگردی   غریبی میکنم با قابِ عکست نااُمیدانه خودم هم کرده‌ام انگار باور برنمیگردی هزاران سالِ دیگر کاش با بویِ تو برخیزم به دیدارم نگو که صبحِ محشر برنمیگردی... @golchine_sher
صبح آمده غمهای جهان دور بریز در نغمه ی هر پرنده ای شور بریز لبخند بزن ، سلام کن با گل سرخ خورشید من از پنجره ات نور بریز @golchine_sher
صبح آمده تا که نغمه پرداز شود عشق آمده تا پنجره ات باز شود برخیز و غزل بخوان به وقتِ گل سرخ تا روز تو عاشقــــــــــانه آغاز شود @golchine_sher
آغـــاز سپیـــده ی دل انگیــز بخیر رویــای غـــزالان سحــرخیــز بخیر خورشید نوشته روی هر برگ طـلا: ای حضرت عشق! صبح پاییز بخیر @golchine_sher
همرنگِ  سپیده و  سپیدار شوید مشتاقِ سلام و مستِ دیدار شوید روشن شده چشم آسمان ،صبح بخیر در می زند آفتاب بیدار شوید  @golchine_sher
بغل کن بالشت را بعد از این او بر نمی گردد بهارِ مملو از گل های شب بو بر نمی گردد خودت دستی بکش روی سرت، خود را نوازش کن سرانگشتی که می زد شانه بر مو بر نمی گردد دلت پر می کشد می دانم اما چاره تنهاییست به این دریاچه دیگر تا ابد قو بر نمی گردد ببندی یا نبندی سبزه ها را بعد ازاین روبان نگاه گوشه ی قابش به این سو بر نمی گردد @golchine_sher
زاینده ترین رود روان باش و بخند چون بادصبا مشک فشان باش و بخند دَم آمده چای صبح با طعم عسل آسوده ی غمهای جهان باش و بخند @golchine_sher
صبح است و هوا، هوای عاشق شدن است سرمســت نسیــم، غنچــه ی نستــرن است هر پنجـــره بــاز و هر قنــاری خوشخــوان امــــروز بـــه رنــگ آرزوهـــــای مـــن است @golchine_sher
خورشید طلا به احترامت مانده هر غنچه ی گل، دلخوش نامت مانده وا کن مژه تا زندگی آغاز شود یک صبح، معطل سلامت مانده @golchine_sher
برخیز که صبح، روشن از امید است شب رفته و خط نور، بی‌تردید است از پستچی پنجره تحویل بگیر در پاکتِ اَبر، نامه ی خورشید است @golchine_sher
قرار از تو، شمال از تو، خیالِ مخملش با من شب و باران و یک کلبه میانِ جنگلش با من خجالت می کشی شاید که ساکت مانده ای، باشد تدارک دیدنِ رویایمان از اولش با من بیا کارت نباشد بختمان گرچه گره خورده رهایی از طلسم و هرچه جادو جنبلش با من دو پلکت را ببند و حس کن آهنگِ قدمها را اتاقی با تمِ پاییز و رنگِ خردلش با من بده دستت به دستم گرمِ گرم از شعله هایِ رقص اجاقِ چاقِ رنگین طاق و چوبِ صندلش با من صفایی کن بده لم بر حریرِ ماهِ رویِ ابر ردیفِ نازبالش هایِ نرمِ ململش با من فدایِ خستگی هایت، لبی تر کن بخوان شعری صدایِ قُل قُلِ قوریِ چای و منقلش با من برای شاممان یک سفره شعر و دلبری با تو کمی ریحان و خوشبختی و نانِ بَل بَلَش با من جهان تا بوده گرچه دل شکستن بوده آیینش دلت را دستِ من بسپار، حلِ معضلش با من تو با من تا تهِ رویا بیا تا آخرِ این شعر غزل با خطِ نم نم رویِ برگِ جنگلش با من @golchine_sher
غـوغـاگــر نغمــه های شــورانگیزم از شعــر و شــراب زنــدگی لبـریزم با شــوق دوبــاره دیــدن لبخنــدت از خواب خوش سپیده برمی خیزم @golchine_sher