این حرف ها که خوشه ی گندم نمی شود
نانی برای سفره ی مردم نمی شود
این حرف ها که از سر تکرار می زنید
روی لبان بسته تبسم نمی شود
آن دردهای کهنه ی مردم هنوز هم
با این زبان تازه تکلم نمی شود
از روستای چشم تو رفتم به شهر عشق
شهری که این غریبه در آن گم نمی شود
یک رنگ و ساده باش و صمیمی که آینه
هرگز دچار سوء تفاهم نمی شود
#علیرضا_دهقانیان
@golchine_sher