شعاعِ دردِ مرا ضرب در عذاب کنید
مگر مساحتِ رنجِ مرا حساب کنید...
محیطِ تنگِ دلمرا شکسته رسم کنید
خطوطِ منحنیِ خنده را خراب کنید...
طنینِ نام مرا موریانه خواهد خورد
مرا بهنام دگر غیر از این خطاب کنید...
دگر به منطقِ منسوخِ مرگ میخندم
مگر به شیوهیِ دیگر مرا مجاب کنید...
در انجمادِ سکون پیش از آنکه سنگشوم
مرا به هرمِ نفسهایِ عشق آب کنید...
مگر سماجتِ پولادی سکوتِ مرا
درون کورهیِ فریادِ خود مذاب کنید...
بلاغتِ غمِ من انتشار خواهد یافت
اگر که متنِ سکوتِ مرا کتاب کنید...
#قیصر_امینپور
@golchine_sher
هر چند که دلتنگتر از تُنگِ بلورم
با کوهِ غمت سنگتر از سنگِ صبورم
اندوهِ من انبوهتر از دامنِ الوند
بشکوهتر از کوهِ دماوند، غرورم
یک عمر پریشانیِ دل بسته به مویی است
تنها سر مویی ز سر موی تو دورم
ای عشق به شوقِ تو گذر میکنم از خویش
تو قافِ قرار من و من عین عبورم
بگذار به بالای بلندِ تو ببالم
کز تیرهی نیلوفرم و تشنهی نورم
#قیصر_امینپور
@golchine_sher