دیده ام در دیدگانت عمق اقیانوس را
می دهد رونق جمالت بی گمان فردوس را
می نشاند ماه عالمتاب را اندر محاق
تا که روشن میکند رخساره ات فانوس را
سرو، میگردد خجل از قامتت هر بامداد
تار گیسویت پریشان میکند طاووس را
طاق ابرویت که کافر میکند بر آن طواف
می زند برهم یقیناً تخت کیکاوس را
کی رسد عنقا بدان عشقی که میسوزد جگر
جز به آتش برنشاند عاقبت ققنوس را
میکنی از من دریغ ار آسمان را باک نیست
از لبم منما جدا آنی تو آخر بوس را
میبری ساعت به ساعت دل زهر انس و پری
تا زنی بر سنگ خارا حرف نامانوس را
کاش میشد در دلم کاشانه میکردی ز عشق
بشکنم گردن ، در این پیرانه سر کابوس را
حرمتم را چرخ بازیگر ز دستانم گرفت
آه و حسرت را چه باید کرد و این افسوس را
#محمد_رضا_فتحی
#عضوکانال
@golchine_sher
دلم دریای آرام است و موجی مختصر دارد
بیا در ساحلش بنشین که صد گونه گهر دارد
به غمزه پای بر قلبم گذار و بگذر از
اغیار
که هم خورشید و اختر هم به دامانش
قمر دارد
خدا را شاکرم کاین شاه بی پروای
شاهد کُش
هزاران شاخه، شعرِ دلنشین چون
نیشکر دارد
درختی سایه گستر کاشتم در سینه ام
باصبر
که هر فصلی بدان روی آوری ، بینی
ثمر دارد
نه زیبا می نماید پیشِ چشمش زیوری
هرگز
نه بر گیسو و زلفی جز به زلفانت نظر
دارد
چو مجنون میشود دیوانه ، میگردد زخود بیخود
از این دیوانگی، دانم که دلبندش
خبر دارد
جوانی رفت و عشقی آتشین در جانِ او
باقیست
به حرمت با دلم تا کن که تاجی معتبر
دارد
#محمد_رضا_فتحی
#م_ح_شاد
#عضوکانال
@golchine_sher
تا تو را دیدم به چشمم ماه دیگر ماه نیست
هیچ شاهی با وجودت در دو عالم شاه نیست
آنچه من بینم در این آیینه می دانم کسی
جز خدا حتی ملک زین ماجرا آگاه نیست
زائرش بر شاخ طوبی جام میگیرد مدام
در فلک هم مثل این مضجع زیارتگاه نیست
آب خواهد تا که آهی از جگر بر آورد
حیف آن بیچاره اصلا در بساطش آه نیست
دیده ام با صد تفاخر خواجه را بر بام عرش
تا به معبودش تو پنداری که چندان راه نیست
اندرین درگاه باید تا قیامت سر نهاد
در جهان مانند این در، گشته ام درگاه نیست
ماه را در عمر خود من ماه دانستم ولی
تا تو را دیدم به چشمم ماه دیگر ماه نیست
در وصف حضرت ابوالفضل العباس
علیه السلام
#محمد_رضا_فتحی
#م_ح_شاد
#عضوکانال
@golchine_sher
همیشه مثل گل باش
حتی کاکتوس هم
روزی
گل خواهد داد
امیدی هست
تو فقط
گل باش
بهار با تو
معنا پیدا میکند
فقط با تو
#محمد_رضا_فتحی
#عضوکانال
@golchine_sher
لای گیسوی زرافشانِ تو پنهانم من
روزگاریست که در روضه رضوانم من
ز ازل ساکنِ این کویم و می نازم
خوش
که در آن سلسله ، عمریست که
مهمانم من
بَه چه نظمی، که غزل شد متحیّر از آن
به ردیفش کنم اقرار، که حیرانم من
همه را موی به مو، آیه به آیه خواندم
چشم بد دور، که خود حافظِ قرآنم من
شده با مِهر تو زنجیر چنان دست و دلم
که اگر سر برود، بر سرِ پیمانم من
نه مرا صبر، که بنشینم و برچینم درد
نه قراری، که غمی را ز تو بنشانم من
ز گلستانِ وفا، حرمتِ بی حد دیدم
بزنم چَه چَه، که چون مرغِ غزل خوانم من
#محمد_رضا_فتحی
#م_ح_شاد
#عضوکانال
@golchine_sher
گفتی ؛
همه جا دنبالت گشتم!
شهر به شهر
کوه به کوه
ندیدمت!
تو کجایی ای پُر ادعای خموش؟!
من ؟!
من اینجا گوشه قلبت
کنار زنبیل عشقم
صف اول
نشسته ام هنوز
سری هم به قلبِ نازنینت بزن
سالها
به انتظارت لحظه ها را
شماره میکنم
تو را صدا می زنم؛
با تمام واژه های عاشقانه سعدی
با رندی غزلیات حافظ
و با ظرافت مولانا
هرگز نامت از زبانم نیفتاده است
هرگز خواب به چشمم
سلام نداده است
هرگز ...
تو بیا
تو ببین
تو بخوان
تا بهار با تو برقصد
تا غزل جان بگیرد
تا غنچه شکوفا شود
چمن قد بکشد
باغ گل دهد
قناری بخواند
و
زندگی دوباره آغاز شود.
* تو را من چشم در راهم *
#محمد_رضا_فتحی
#عضوکانال
@golchine_sher
تو را به چه مانند کنم؟
قَسَم به کهکشان
به کتاب
قَسَم به آسمان
به آفتاب
هیچ !
هیچ یعنی هیچ !
هیچ سروی به بلندای قامتت
هیچ شمشادی به شادابی ات
و هیچ دشتی به وسعتِ سینهٔ سینایت نیست.
باور کن
وقتی خدا قلم برداشت
تا نقشِ تو را ، تا عشق را رقم زند
فقط فرشتهها فرو نیفتادند
و تنها ستارهها سجده نکردندت
بلکه
تاریخ به تعظیمِ تو برخاست
جنگل قیام کرد
عرقِ شرم به پیشانی گلها نشست
ماه در حجاب شد
طاووس به تماشای تو قامت بست
خورشید،برای طلوع، از تو اجازه خواست
آب بیتاب گشت
زمین ، به رقص در آمد
و خاور به خنیاگری پرداخت .
آری همه
حتی خدا هم
شیفته ات شد، عاشقت گشت
و به جذابیت جمالت، انگشتِ تحیّر به دهان گرفت و گفت:
فتبارک الله احسن الخالقین.
تو غزلِ زیبای آفریدگاری
که از لای دیوانش گلچین شدهای
شعر، با تو به کمال رسید
به اوج ، به پختگی
و هنر، تا ابد وام دار توست.
زلفهایت، مثنوی بلندیست که بر درختِ دلِ هر بیدلی چنگ میزند و عاشقانه در آغوشش میکشد
ابروانت ، رنگین کمان را ، حتّی هلال ماه را ، به بندگی گرفته است
و چشمانت جادوگر جهان عشق است.
تو ترانهٔ عریان
و
چکامهٔ چوپانی در دمیدنِ نی
قصیدهٔ روزهای وصالی
و حُسن ختامِ منظومهٔ عظیمِ آفرینش
تو
شعر زیبایی؛
در هر قالبی بنشینی
در هر وزنی در آیی
و در هر بحری جاری شوی.
سلام بر تو
ای
شعر زیبا
شعر زیبا
شعر زیبا
#محمد_رضا_فتحی
#عضوکانال
@golchine_sher
حالا که میروی
با قلب زار من
یادت باشد
با احتیاط حملش کنی
شکستنی است و بیتاب
آنقدر بیتاب
که حتی تابِ آه ندارد.
#محمد_رضا_فتحی
#عضوکانال
@golchine_sher