eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
815 عکس
281 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
به کربلا نرفته‌ها! حسین را صدا کنید میان اشک‌های خود خدا خدا خدا کنید زیارت حریم عشق اگر نصیب‌تان نشد به جای دیدن حرم دری به گریه وا کنید نجف به سمت کربلا  پیاده... اربعین... سحر... عجب حکایتی شده نظر به جاده‌ها کنید قسم به شوق زائران به بهترین مسافران در این مسیر با صفا به عشق اقتدا کنید رفیق‌های محترم! قدم‌زنان سوی حرم برای دل‌شکسته‌ها برای ما دعا کنید مسافران کربلا! کمی به یاد دوستان میان بین‌الحرمین اقامه‌ی عزا کنید @golchine_sher
شهادت_سیدحسن_نصرالله دبیرکل شجاع حزب‌الله لبنان ماییم و تابِ گُرده و یک کوله‌بارِ تلخ سنگینی فشار خبر در غبار تلخ پایان مهربانیِ طوفان چه دیدنی‌ست در لحظه‌ی مشاهده‌ی کارزار تلخ بیم هلاک نیست شرف را که وقت رزم می‌لرزد ایستاده زبون در مزار تلخ میدان جنگ زنده به فریاد غیرت است ترسو کند سکوت به بالای دار تلخ وحشی زبان گشوده به رفتار ناصواب از بس کشیده در غم مرگ انتظار تلخ وقتی شکست پشت غم از آهِ واژه‌ها باید شنید زمزمه‌ی سوگوار تلخ رخصت گرفت چشم من از جان ابرها بی‌روضه سخت می‌گذرد روزگار تلخ روزی که شمر حرمت گودال را شکست باران وزید روی زمینِ دیار تلخ @golchine_sher
حمله‌ی ایران به اسراییل یعنی اقتدار حاصل حسی‌ست از جنس کمال افتخار آسمان را شاهد آوردیم وقت کارزار تا نیفتد در سر بیچاره‌ها فکر فرار از زمین و آسمان موشک نصیب ظلم شد ترس و وحشت در شب حمله حبیب ظلم شد سایه‌ها در سایه می‌مانند هنگام نبرد دم فروبندند و می‌ریزند در دل آه سرد ای خیال مات مانده! از ندیدن بازگرد چشم بینا خوب می‌بیند که هر موشک چه کرد خواب‌ها آشفته شد در ایل گنبدخواب‌ها بوی خون بالا زد از دریاچه‌ی گنداب‌ها قصه‌ی تاریخی تیر و کمان‌ها شد تمام خشم سجّیل آمد و بند زبان‌ها شد تمام دوره‌ی در رفتن و بوق زمان‌ها شد تمام خواب‌های راحت اهل گمان‌ها شد تمام صدر اخبار جهان فهم جنون آغاز شد درک اشک و آه و بغض و خشم و خون آغاز شد نوبت مهمانی روشن‌تر از هر روشنی‌ست فرصت طوفانی پروانه‌های میهنی‌ست شور ایمان شعر جاری در ضمیر دشمنی‌ست مثنوی در مثنوی شرح غم ما گفتنی‌ست خاک را غرق هیاهوی صدا دیدیم ما گریه را تزیین چشم فتنه‌ها دیدیم ما در جواب زخم خود شمشیرِ بیداری زدیم در سکوت دوربین‌ها ناله‌ی جاری زدیم هم‌سخن با آدمیّت شعله بر خواری زدیم گرچه هم گاهی قدم در وادی زاری زدیم مرگ‌مان رنگ شهادت داشت در دنیای پست کار ما عشق است هر جا حرمتی حتی شکست لحظه‌ها را می‌شناسیم و جواب آیین ماست خنده‌های ریز جای اضطراب آیین ماست دل به دریا دادن از بین سراب آیین ماست سوزن آوردن به دامان حباب آیین ماست چلّه‌ی طوفان گرفتیم آسمان آیینه شد هر ستاره شعری از جنس شرار سینه شد ما یقین داریم تاریکی به پایان می‌رسد هر بیابانی به پابوس خیابان می‌رسد از خیابانِ شرف مرد بیابان می‌رسد مغز کفرآلوده هم روزی به ایمان می‌سد بیش از اینها می‌شود پاییز این دنیا بهار از میان باغ زیتون‌ها شود پیدا بهار @golchine_sher
شهادت_یحیی_سِنوار جهان به کار خودش مشغول پر از جنون پریشانی میان همهمه سرگردان شبیه مجلس مهمانی مسیر مردم آزاده جدا ز جاده نمی‌افتد صراط روشن پروازت ندارد آیه‌ی حیرانی ترور نشانه‌ی ناکامی در آستانه‌ی نابودی‌ست هزار تکّه شد آیینه چنان شهید سلیمانی تو شانه‌های جهانی را به خون خویش تکان دادی تو خواب دشمن زیتون را به هم زدی به فراوانی سکوت اهل ریا پیدا خروش قلب زمین بالا تو بی‌خیالِ هیاهوها میان معرکه می‌مانی شکوهمند و نهیب‌آسا به سمت فاجعه می‌تازی امید هرچه فلسطینی بدون طعم پشیمانی شهید حادثه‌ها یحیی! شهید غربت خون سِنوار! تویی حماسه‌ی بی‌پایان تویی که خالق طوفانی @golchine_sher