تو را میخواهم
برای پنجاه سالگی
شصت سالگی
هفتاد سالگی
تو را میخواهم برای خانهای که تنهاییم
تو را میخواهم برای چای عصرانه
تلفنهایی که میزنند
و جواب نمیدهیم
تو را میخواهم
برای تنهایی
تو را میخواهم
وقتی باران است
برای راهپیمایی آهستهی دوتایی
نیمکتهای سراسر پارکهای شهر
برای پنجرهی بسته
و وقتی سرما بیداد میکند
تو را میخواهم
برای پرسهزدنهای شب عید
نشان کردن یک جفت ماهی قرمز
تو را میخواهم
برای صبح
برای ظهر
برای شب
برای همهی عمر...
#نادر_ابراهیمی
@golchine_sher
هر آشنایی تازه ،
اندوهی تازه است!
مگذارید که نام شما را بدانند
و به نام بخوانندتان!
هر سلام ،
سر آغاز دردناک یک خداحافظیست!
#نادر_ابراهیمی
@golchine_sher
هر آشنایی تازه ،
اندوهی تازه است!
مگذارید که نام شما را بدانند
و به نام بخوانندتان!
هر سلام ،
سر آغاز دردناک یک خداحافظیست!
#نادر_ابراهیمی
@golchine_sher
در زندگی هر مردی
مخدری هست به نام زن
زنی که دوستش دارد .....
نبودنش ، قهرش، دوری اش، خماری می آورد
و آب می کند
ابهت مردانه اش را ...
#نادر_ابراهیمی
@golchine_sher
يک بار
يک بار!
و فقط يک بار می توان عاشق شد؛
عاشق زن، عاشق مرد، عاشق انديشه، عاشق وطن، عاشق خدا، عاشق عشق...
يک بار
فقط يک بار!
بار دوم ديگر خبری از جنس اصل نيست...
#نادر_ابراهیمی
@golchine_sher
سالها بعد
قهرمان فیلم کسی نیست
که شهری را
از دست هیولای غولپیکر نجات دهد،
به تنهایی از عجیبترین زندانها فرار کند
و یا یک تنه ارتشی را حریف باشد...
سالها بعد
قهرمان قصه کسی است که جرات میکند
و میان آدمها عاشق میشود...!
#نادر_ابراهیمی
@golchine_sher