و جایت در غزلهایم چه خالی میشود گاهی
سرایم مأمن آشفته حالی میشود گاهی
پس از عمری قرار عاشقانه تازه فهمیدم
شِکر با قهوه ی یادت چه عالی میشود گاهی
جدا از سرزمین طور چشمانت نفس هایم
به سان دوره گردی لاٱبالی میشود گاهی
اگر چه شادم از عطر حضورت در دلم اما
هوای شرجی چشمم شمالی میشود گاهی
گل احساس این غمدیده دور از عطر آغوشت
به سان غنچه ای بر دار قالی میشود گاهی
شبی گفتی به خلوت بی نهایت عاشقم هستی
از آن ساعت دلم حالی به حالی میشود گاهی
تو گفتی با منی اما نگفتی در غیاب من
دلت دلتنگ خوبان اهالی میشود گاهی
زمین بایر دلدادگی هایم پس از کوچت
دچار ضربه های خشکسالی میشود گاهی
و سقف آرزوهایم ، سُفالی میشود گاهی
و شعر از واژه ی احساس خالی میشود گاهی
#یلدا_کولیوند
@golchine_sher
و جایت در غزلهایم چه خالی میشود گاهی
سرایم مأمن آشفته حالی میشود گاهی
پس از عمری قرار عاشقانه تازه فهمیدم
شِکر با قهوه ی یادت چه عالی میشود گاهی
جدا از سرزمین طور چشمانت نفس هایم
به سان دوره گردی لاٱبالی میشود گاهی
اگر چه شادم از عطر حضورت در دلم اما
هوای شرجی چشمم شمالی میشود گاهی
گل احساس این غمدیده دور از عطر آغوشت
به سان غنچه ای بر دار قالی میشود گاهی
شبی گفتی به خلوت بی نهایت عاشقم هستی
از آن ساعت دلم حالی به حالی میشود گاهی
تو گفتی با منی اما نگفتی در غیاب من
دلت دلتنگ خوبان اهالی میشود گاهی
زمین بایر دلدادگی هایم پس از کوچت
دچار ضربه های خشکسالی میشود گاهی
و سقف آرزوهایم ، سُفالی میشود گاهی
و شعر از واژه ی احساس خالی میشود گاهی
#یلدا_کولیوند
@golchine_sher
و جایت در غزلهایم چه خالی میشود گاهی
سرایم مأمن آشفته حالی میشود گاهی
پس از عمری قرار عاشقانه تازه فهمیدم
شِکر با قهوه ی یادت چه عالی میشود گاهی
جدا از سرزمین طور چشمانت نفس هایم
به سان دوره گردی لاٱبالی میشود گاهی
اگر چه شادم از عطر حضورت در دلم اما
هوای شرجی چشمم شمالی میشود گاهی
گل احساس این غمدیده دور از عطر آغوشت
به سان غنچه ای بر دار قالی میشود گاهی
شبی گفتی به خلوت بی نهایت عاشقم هستی
از آن ساعت دلم حالی به حالی میشود گاهی
تو گفتی با منی اما نگفتی در غیاب من
دلت دلتنگ خوبان اهالی میشود گاهی
زمین بایر دلدادگی هایم پس از کوچت
دچار ضربه های خشکسالی میشود گاهی
و سقف آرزوهایم ، سُفالی میشود گاهی
و شعر از واژه ی احساس خالی میشود گاهی
#یلدا_کولیوند
@golchine_sher
زمان:
حجم:
397.9K
هنوز هم دوستت دارم،
از همین فاصله دور،
با همین سرمای موجود در قلبت
و آنقدر به این دوست داشتن ادامه خواهم داد
تا به زانو در آورم قلب نامهربانت را...
دعوتت میکنم به کافه ای دنج
در پیچ و خم های شمیرانِ دفترم
در بطن یکی از شعرهایم....
همانی که برای تو نوشته بودم
همانی که مختص توست
خود خودت....
و دو فنجان قهوه ترک قجری،
که تو را مسخ کند تلخی اش
برای خوابی ابدی در آغوش عاشقانه هایم
هنوز هم دوستت دارم عالیجناب....
#یلدا_کولیوند
#صدا_بانوی_کاشانی
#عضوکانال
@golchine_sher