یک لحظه سکوت در دل هَمهمه کن
یاد از غمِ هجرِ یوسفِ فاطمه کن
در محفل گرم و شاد یلدایی خود
عجل لولیک الفرج زمزمه کن
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
#اللهمعجللولیکالفرج
@golchine_sher
بیتو چه کند مولا؟ یا فاطمة الزهرا
افتاده علی از پا، یا فاطمة الزهرا
وقت است که از رحمت، دستی ز علی گیری
افتاده ز پا مولا، یا فاطمة الزهرا
بعد از تو علی، از پای افتاد و به غم خو کرد
با خانهنشینیها، یا فاطمة الزهرا...
چون محرم رازی نیست، با چاه سخن گوید
تنهاست علی، تنها، یا فاطمة الزهرا...
بر خرمن جانِ او، چون شعله شرر میزد
میریخت چو آب اسما، یا فاطمة الزهرا...
هم وصف تو ناممکن، هم قدر تو نامعلوم
هم قبر تو ناپیدا، یا فاطمة الزهرا
#محمدعلی_مجاهدی
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت
@golchine_sher
😍تو ایتا محاله مثل این کانال پیدا کنی
بیا حالت رو خوب کن😍
https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
در دام توام اسیر خواهم آمد
این بار عزیز دیر خواهم آمد
با رفتن من غصه به دل راه نده
دندان به جگر بگیر خواهم آمد
#نوروزرمضانی
@robaiiyat_takbait
ای دوست من سلام، صبحت زیبا
ای معرفت و مرام، صبحت زیبا
خورشید نگاه می کند با لبخند
لبخند تو مستدام، صبحت زیبا
#نوروزرمضانی
@golchine_sher
نگاه کن که پریشان و بیقرار توایم
اگرچه فاصله داریم، در کنار توایم
چهارفصل جهان نیست جز خزان بیتو
بیا که ما همه در حسرت بهار توایم
گل محمدی اهلبیت هستی و ما
خوشیم از این که در این روزگار خار توایم
آهای عطر دلانگیز روزهای ظهور
بههوش باش که ما شببهشب خمار توایم
به این امید که روی خوشی نشان بدهد
تمام عمر به دنبال روزگار توایم
قبولمان کن و بگذار عار تو باشیم
اگرچه ما به همه گفتهایم یار توایم
"در انتظار تو چشم سپید" حاصل ماست
که روسیاهترین شعر شهریار توایم
هزار سال، هزاران شب بدون سحر...
هنوز در شب یلدای انتظار توایم
#مجتبی_خرسندی
#عضوکانال
#یلدای_مهدوی
#امام_زمان
@golchine_sher
از جهان هیچ ندیدیم و عبث عمر گذشت
ای دریغا که ز گهواره رسیدیم به گور ...
#هوشنگ_ابتهاج
@golchine_sher
کسی شبیه من اینسان به عشق، سر نگذاشت
کسی شبیه تو در من چنین اثر نگذاشت
مرا کبوترِ بام تو آفرید خدا
ولی برای منِ خسته، بال و پر نگذاشت!
به پیشِ رویْ چه دارم؟ حصار، پشت حصار
برای رفتن از اینجا زمانه در نگذاشت
در انتظار تو خشکید دیدهام بر در
همین که آمدی از راه، چشمِ تر نگذاشت
قرار بود که شبْگریههای تلخم را
در این غزل بنویسم زبان اگر نگذاشت!
تو رود بودی و راهت به سمت دریا بود
قرار بود بمانی...! ولی سفر نگذاشت
#لیلا_مهذب
@golchine_sher
مرا یلدا ترین شو؛ بی سحر باش
چنان که آتشی بر خشک و تر باش
میان قاب چشمم جا بیفت و
برایم یک دقیقه بیشتر باش!
#میثم_رنجبر
#عضوکانال
@golchine_sher
رسیده تا کفن بر تن کند خواب درختان را
چرا پس جشن می گیریم آغاز زمستان را
چرا از سینه تنگ انار خونجگر با شوق
در آوردیم دانه دانهی غمهای پنهان را
چرا دل را به فال نیک حافظ خوش کنم امشب
که سرما استخوان سوزانده پشت شیشه گلدان را
که حسرت خورده کودک جای شیرینی و بابایش
خریده با تمام پول خود، یک تکه نان را
صداقت ، عشق ، خنده ، دوستی ... بازار را گشتم
گران کردند بیانصافها اجناس ارزان را
کلاغ شب، دروغ تازه با خود داشت ، ما اما
پراندیم از سر سرگشته افکار پریشان را
بیا یک چلچراغ از آیههایش نور برداریم
برای عکس، روی میز نگذاریم قرآن را
چراغ ماه را با آه گاهی می توان افروخت
بیا روشن کنیم ای یار ،سقف این شبستان را
شب یلداست ، اما بی هراس از سلطه ظلمت
سحر، با آفتاب آغاز خواهم کرد پایان را
#میثم_داودی
#عضوکانال
#شب_یلدا
@golchine_sher