یا بفرما به سرایم یا بفرما به سر آیم
غرضم وصل تو باشد چه تو آیی چه من آیم
#کشکول_طبسی
@golchine_sher
دليل گريه و اين بغض بى بهانه منم
آهاى موى پريشان بيا كه شانه منم
اگر تو گاه به گاهى حماقتى كردى
رئيس مكتب افكار احمقانه منم
براى آنكه جدا مانده عاشقانه نخوان
تكان دهنده ترين شعر عاشقانه منم
براى من كه پرم از فراق قصه نگو
اگر كتاب تو باشى كتابخانه منم
رهايىِ تو كجا و غم رهايى من
تو گير يك گرهى و هزار شانه منم
#سیدتقی_سیدی
@golchine_sher
تو آمدی که تمام جهان من بشوی
زمین من بشوی آسمان من بشوی
چه مهربان و چه نامهربان، پری زیباست
تو آمدی پری مهربان من بشوی
تو آمدی که مرا بی قرارخویش کنی
که شعر من بشوی، داستان من بشوی
به قصد شعرشنیدن به من نگاه کنی
برای زمزمه کردن زبان من بشوی
تو را به خاطر شعر من آفریده خدا
که صاحب غزل جاودان من بشوی
اگر گیاه شوم خاک و خانه ام باشی
اگر پرنده شوم آشیان من بشوی
به این جهان همه با قصد رفتن آمده اند
تو آمدی که بمانی که جان من بشوی
#علی_مقنی
@golchine_sher
عشق قائل به زمان و مکان نیست،
به هست و نیست هم!
ساده تر بگویمت،
بودی دوستت داشتم...
نیستی؛
هنوز هم دوستت دارم!
#طاهره اباذری هریس
@golchine_sher
دﻧﯿﺎ ﻫﻤﻪ ﻫﯿﭻ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺩﻧﯿﺎ ﻫﻤﻪ ﻫﯿﭻ،
ﺍﯼ ﻫﯿﭻ، ﺑﺮﺍﯼ ﻫﯿﭻ ﺑﺮ ﻫﯿﭻ ﻣﭙﯿﭻ .
ﺩﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻋﻤﺮ ﭼﻪ ﻣﺎﻧﺪ ﺑﺎﻗﯽ؟
ﻣﻬﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎﻗﯽ ﻫﻤﻪ ﻫﯿﭻ ...
#حضرت_مولانا
@golchine_sher
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است
در بند سر زلف نگاری بودهست
این دسته که بر گردن او میبینی
دستیست که برگردن یاری بودهست
#خیام
@golchine_sher
يا گرمى يك بوسه به پيشانى من باش
يا علت يك عمر پريشانى من باش
با فاصلهاى امن كه آسيب نبينى
بنشين و فقط شاهد ويرانى من باش
هر بار كه عاقل شدهام خير نديدم
يكبار بيا و تو به نادانى من باش
من جاى تو با لحن و لبت شعر بخوانم
تو جاى من و محو غزلخوانى من باش
ناچار به مرگم ته اين قصه بيا و
يك معجزه در قسمت پايانى من باش
#سیدتقی_سیدی
@golchine_sher
پروانه هم شبیه من از ساده لوحیاش
دلبستهی گلی است که درکش نمیکند
#محمدعلی_بهمنی
@golchine_sher
یک پنجره، گلدان فراموش شده
یک خاطره، انسان فراموش شده
در خانه، جماعتی پی معجزهها
بر طاقچه، قرآن فراموش شده
#میلاد_عرفانپور
@golchine_sher
درد عشقی کشیدهام که مپرس
زهر هجری چشیدهام که مپرس
گشتهام در جهان و آخر کار
دلبری برگزیدهام که مپرس
آنچنان در هوای خاک درش
میرود آب دیدهام که مپرس
من به گوش خود از دهانش دوش
سخنانی شنیدهام که مپرس
سوی من لب چه میگزی که مگوی
لب لعلی گزیدهام که مپرس
بی تو در کلبه گدایی خویش
رنجهایی کشیدهام که مپرس
همچو حافظ غریب در ره عشق
به مقامی رسیدهام که مپرس
#حافظ
@golchine_sher
بلند شو همه رفتند، عاشقانه برقص
به راهورسم خودت جور کن بهانه، برقص
نمانده جز تو و آیینهها کسی دیگر
شبی که جشن پریهاست در میانه برقص
برقص و چرخ بزن، چرخ، چرخ عباسی
سراسرم هیجانی است کودکانه، برقص
مرا رها کن و از حجلهام بزن بیرون
بریز خون، به رگِ شهر، خانه خانه برقص
برقص تا بروی آسمان که مثل هماند
فرشتگانِ به پرواز، دخترانِ به رقص...
#مهدی_فرجی
@golchine_sher
اگر از کُشتۀ خود نام و نشان میپرسی
عاشقی شیوۀ ما بود و جنون پیشۀ ما
سرنوشت تو هم ای عشق! فراموشی بود
حک نمیکرد اگر نام تو را تیشۀ ما
# فاضل نظری
@golchine_sher