eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
837 عکس
287 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
لبخند بزن که زندگی در گذر است عِطر گُل رازقی نسیم سحر است برخیز و بیا که باز مهمان داری شب رفته و آفتاب در پشت در است @golchine_sher
شمعی که نمی سوزد، پروانه نمی خواهد اشکی که نمی ریزد، سرشانه نمی خواهد از بند تعلق ها، آزاد و رها باشیم آن باد وزان دشت، کاشانه نمی خواهد فرهادم و دلداده، این قصه ی شیرین را می دانی و می دانم، افسانه نمی خواهد مهر تو به دل دارم، ای دلبر یک دانه بی تو دل من هرگز، دردانه نمی خواهد باید بروم زین جا، من عاشق و مجنونم این شهر پر از عاقل، دیوانه نمی خواهد @golchine_sher
به طور و به تین و به زیتون قسم به آوارگی‌های مجنون قسم به مِهر و به ماه و به کوه و به دشت به صبح و شب و چرخِ گردون قسم به چشمانِ پر رمز و رازِ سحر به آرایه و شعر و مضمون قسم به عمرِ کمِ لاله‌هایِ غریب به اجسادِ آغشته در خون قسم به دستانِ خالیِ مشتی غیور که زد ریشه‌ی ظلم و صهیون قسم به رعناییِ هر چه سروِ صبور که اِستاده چون کوه، اکنون قسم که نابود می‌گردد این صهیونیست به طور و به‌ تین و به زیتون قسم @golchine_sher
هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم الله الرحمن الرحیم « ماه آخر » رونمایی شد. 🔹 چهارمین مجموعه شعر شاعر اهل‌بیت توسط انتشارات عصر صادق قم به زیور طبع آراسته شد. این مجموعه که شامل چهل‌غزل مهدوی از این شاعر است، در تیراژ هزارنسخه چاپ و در پنجمین نشست شاعرانه مدح امیر رونمایی شد. 🔹در این مراسم که باحضور حضرت آیت‌الله‌العظمی میلانی، استادمحمدعلی مجاهدی، استادجوادمحدثی، استاد بندانی‌نیشابوری‌وحجت‌الاسلام میرزامحمدی در محل موسسه امامت قم برگزار شد، از این اثر تازه منتشر شده رونمایی شد. 🔹برای سفارش کتاب و دریافت آن با در سراسر کشور با آیدی زیر در تماس باشید؛ @Mahe_Akhar1 🔹کانال اشعار مجتبی خرسندی؛ @Mojtaba_khorsandi
و عمر شیشه ی عطر است، پس نمی‌ماند پرنده تا به ابد در قفس نمی‌ماند مگو که خاطرت از حرف من مکدر شد که روی آینه جای نفس نمی‌ماند طلای اصل و بدل آنچنان یکی شده‌اند که عشق جز به هوای هوس نمی‌ماند مرا چه دوست چه دشمن ز دست او برهان که این طبیب به فریاد رس نمی‌ماند من و تو در سفر عشق دیر فهمیدیم قطار منتظر هیچ کس نمی ماند @golchine_sher
رها شدیم رها مثل روح بی جسدی نه با توایم و نه بی تو چه روزگار بدی رها شدیم در آیینه های تو در تو چه ازدحام عجیبی چه شهر بی عددی رها شدیم در این کوچه های سر گردان نه آستانه ی عشقی نه خانه ی خردی مرا به حاشیه ی سرد زندگی آورد امید رو به زوالی دلیل نا بلدی ستاره ای شدم و در خودم درخشیدم ولی چه سود که چشمی نمی کند رصدی مگر به سایه نام تو رو کنم پس از این که در پناه تو امن است یا علی مددی @golchine_sher
ستاره سر زده و آفتاب خوابیده چقدر نور میان حجاب خوابیده هزار غنچه‌ی نشکفته زیر زخم لگد میان شاخه گل بی حساب خوابیده گرفته کودک خود را چو جان در اغوشش پدر که بین غم و اضطراب خوابیده به خون نشسته عزیزی در انتهای عطش شبیه غربت طفل رباب خوابیده میان موج و تلاطم گواه تاریخ است هزار ماهی بر روی آب خوابیده برای چمبره ماری گرسنه در دل شب به دور شهر غریب خراب خوابیده در این میانه تنفگ و در آن میانه خدنگ به چشم باز یلی در رکاب خوابیده هنوز مانده از این قوم شیرمردانی کنار اسلحه‌ی پر خشاب خوابیده امید می چکد از چشم های خسته شان که روی سنگ شبیه عقاب خوابیده نوشته شد صفحاتی ز داستان اما که مرد قصه میان کتاب خوابیده @golchine_sher
با یاری حق شود به زودی تعطیل چیزی‌که به زور شد به دنیا تحمیل وقت‌است که در جهان فراگیر شود فــــریـــاد بــلــنـدِ مـــرگ بــر اســرائـیـل! @golchine_sher
پیچایی گیسوی شکن در شکن است این یا مطلع پیچیده ی شب های من است این زیر قدم رهگذران له نشود ...آی دل نیست که آلاله ی خونین کفن است این نم نم بچشان بوسه ی خود را به لبانم گیرایی بی حد شراب کهن است این بگذار در آغوش تو آرام بگیرم دلچسب ترین شیوه ی جان باختن است این یک لحظه از آن فاصله بنشین به تماشا دل نه به خدا خانه ی ویران من است این ارزان مفروشید رفیقان سر ما را زنهار! مگر یوسف بی پیرهن است این سم کوفته پاییز بر این دشت و گذشته است انگار نه انگار گل است این چمن است این این قدر بر این پیکر تفتیده متازید سوگند که ایران من است این وطن است این @golchine_sher
قَدرِ صدها آسمان غم داشتم، از ابتــــــدا در زمین جــــا دادنِ من،کارِ آسانــــی نبود @golchine_sher
پاییز،از کجا بداند، هربار چند برگ از دست میدهد و من ، چطور بگویم که، چه‌ قدر دوستت دارم... @golchine_sher